۱۰ پاسخ

پیسی از سردی خیلی زیاد میاد از سردیجات دوری کن

مادرشوهر منم یه دوره گرفت بعدش یه دست سفید نگران نباش ، درمانای گیاهی رو امتخان کن

مجبوری بگی چیه بگو خودمم نمیدونم که چیه

درمان نداره عزیزم؟؟

بهترین کار همینه به همسرت بگو که بهشون بگه

احتمالا خودشون تا الان فهمیدن چیه
بگو بهشون بگه دیگه راجبش سوال نپرسن جیزی نگن

دختر دایی من داشت خیلی شدید یبار باهاش رفته بودم بیرون دستش و دیدم یهو گفتم دستت چی شده انگار ناراحت شد گفت هیچی هیچی من فهمیدم خیلی ناراحت شدم یادمه شب تا صبح نخوابیدم انقد براش غصه خوردم دیگه هم هیچ وقت نپرسیدم حتی مژه هاش هم سفید شد ی دوره خودش هی حرف مینداخت ک بگه یجورایی من حرف و عوض میکردم الان دیگه چیزی نمیبینم فکر کنم کامل خوب شده

عزیزم بهتره به فکر درمان باشی تا حرف دیگران تحت تاثیر قرار بگیری پس هر چه زودتر یک متخصص خوب پوست برو که جلوگیری کنه از شیوع تو قسمتای دیگش ..انشالله هرچی زودتر بهتر بشی

یکی از آشنایان. اینجور شد به همه هم گف برا کنترلش گانودرما میخوره

بگو لک بارداریه از بارداریم مونده

سوال های مرتبط

مامان هلیا مامان هلیا ۴ سالگی
سلام خانوما من و همسرم ۱۵ سال اختااف سنی داریم و ی دختر
من ی سری مشکلات با همسرم دارم از لحاظ توجه و محبت و برخورد کردن و سکس
که داره اذیتم میکنه چند ساله تو خودم ریختم الان اصلا کشش ندارم نمیتونم
دوست دارم ادامه بدم اما حس میکنم نمیتونم
ی داداش داره کوچیک تر از خودشه خیلی باهم جورن
به اون بگم یکم باهاش حرف بزنع
یا ب فامیلیمون که واسطه ازدواج شد؟

نمیخوام ب خانواده هامون بگم. اهل قهر کردن اینام نیستم چون زندگیمو دوست دارم اما اینجوزی نمیتونم خیلی سخته

خیلی کلی میگم
سکسمون ب. زور ماهی یباره
سر چیزای خیلی کوچیک غر میزنه و بد اخلاقی می‌کنه (مثلا من پنجره اتاق خواب باز میذارم گاهی چون میگع گرد و خاک میشه باید حتما غر بزنع و صداشو بالا ببره)
تحت هر شرایطی ناراحت بشم اصلا درک نمیکنه دلجویی نمیکنه یا همدردی نمیکنه. تازه مسخرمم میکنه

من محبت کلامی و دوست دارم یا بغل اینا اصلا اهلش نیست

شاید خیلی ساده باشه اینا نمی‌دونم چجوری بگم اما از لحاظ روحی خیلی اذیتم
من تو این چند سال چندتا مریضی گرفتم که همش باید کنترل کنم خودمو دور از غم و استرس اما بدتر دارم این حس هارو تجربه میکنم و خودشم میدونه چقدر اذیت میشم اما تغییر نمیکنه

مشاورم رفتیم
مثلا داشتم گله میکردم که حالم خیلی بده کمتر اعصاب خوردی اینا کن گفت تو از این حرفا زیااد میزنی ول کن
اخرشم من گریه م گرفت کلا مهم نبود براش

نمیدونم والا چکار کنم دلم نمیخواد جا بذارم زندگیمو
هنوز سنی ندازم ۲۲ سالمه
هشت ساله باهاش اشنا شدم نشده ما ی ماه بی مشکل باشیم

تو همه چی سرده منم سرد کزده با اونم کنار میام گیر میده غر میزنه داد هوار میکنه
تحت فشار کاری زیادی هست درک میکنمم اما تحملشو ندارم
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
سلام دوستان امروز اومدم چند انیمیشن جذاب برای خودتون معرفی کنم 😁
خدمت شما عرض شود که ازونجایی که هر برنامه کودک تو خونه ما حداقل هزار و پونصد شصت و هشت بار به نمایش گذاشته میشه 😎😩 البته که من معمولا هیچ فیلمی نمیبینم مخصوصا مخصوصا که تکراری اگه حتی ندیده باشم بدونم تکراری اصلا ابدا😎
ولییییی دو سه تاش هست که واقعا برام جالب و جذاب بود🥰 البته برای بچه‌ها متفاوت شاید خیلی چیزای دیگه هم هستن که جذابن ولی چند تایی که برای شخص شخیص خودم خیلی قشنگه گفتم معرفی کنم🥰
یکی سرنشینان که امروز از صبح برای بار هزار و پونصد و دوازده بارم داره پخش میشه عکسشو میذارم درباره انواع احساسات هست مثلا دارلی اون لحظه احساس غم داره یا شادی یا خشم نشون میده که تو مغزش چه اتفاقی میفته و اون احساسات رو به صورت شخصیت درآوردن که چه چالش هایی دارن واقعا قشنگه 🥰
یکی جامائیکا که یه خانواده اردک هستن که قصد سفر دارن حالت طنز داره 🥰 البته این ترجمه ای که ما ریختیم نمیدونم ترجمه های دیگم داره یا نه ولی واقعا هر بار میذارن لذتتتت میبرم 🥰 ازون حالت طنزگونه و جذابش و کلا محتواش 🥰
یکی دیگم نمیدونم اسمش چیه درون یا بیرون بود یا چی اونکه پسره سفر میکنه به دنیای مرده ها که همه اسکلت های خیلی باکلاس هستن 😎 خیلی برام جالب بود که اینکه مرده ها مثلا فلان روز منتظر هدیه هستن و جشن دارن یا اگر مرده ای کسی به یادش نباشه کم کم به فراموشی سپرده میشه و برای هميشه محو میشه و اینکه چقد مهمه این قضیه و کلا اونم محتواش و ترجمه اش خیییییلی جذاب و قشنگه برام 🥰🥰