دارم ازدست همسایمون دیونه میشم یه دختر یک ونیم ساله داره دخترشم همش خونه ماست صبح زود که بیدارمیشیم پشت در درحال درزدنه خونمون آپارتمانیه ماطبقه سومیم اونا طبقه اول مامانش میاره بالا اینم همش در میزنه مجبور میشم درو بازکنم وای خدا میاد به همه چیز دست میزنه لوازم پسرم اسباب بازیاش شیشه شیرش ازش میگیرمم گریه میکنه مامانشم میره خدایی من مواظب پسر خودم باشم یا دختر همسایه کلی خرابکاری میکنه ازصب خودمم دندونم دردمیکنه پریودم شدم ازیه طرف پسرم نمیخوابه نق میزنه ازیه طرفم این دختر باید حواسم بهش باشه چیزیو نشکنه یا سمت تلویزیون نره یا سمت پله هانره بیوفته کلافه شدم دیگه ای خدا 😭😭😭

از بس که رو دادی باید استرشم بدی این دفعه بهش بگو قبل آوردن دخترت خبر بده شاید من آمادگی نداشته باشم شاید بخوام برم بیرون قبلش هماهنگ کن بعد ب دخترت بگو ک گریه نکنه بهونه کنه

وا عجب ادمیه اخه کی بچه یک و نیم سالشو تنها جایی میفرستع

چه اعصابی داری راه نده..صاحب خونه میخواد باشه مگه مفتی میشینی. ‌..بگو من نمیتونم مسئولیت قبول کنم .یا بگو سرما خوردم بچت میگیرع😂

درو دوبار روش باز نکنی دیگه نمیاد

چقدر مادر بی فکریه درروباز نکن یا بهش بگو همسایه بچه کوچیک دارم نمیتونم از بچه شما هم مراقبت کنم نیارینش خدایی نکرده چیزیش نشه همسایه باشه پدرکشتگی که نداری باهاش قشنگ بود اون دگه بیخیاله پرو

نمیدونم چرا شوهرم همش طرف اونارو میگیره هرچی میگم میگه عیبی نداره بزار بیاد

وا چ مدارایی میکنی ی کلام بگو نمیتونی نگه داری راحت دیگه اون زمان تموم شد که هی مراعات میکردی طرف بهش برنخوره،

عزیزم با احترام به مامانش بگو نیار بچتو من توان رسیدگی به دوتا بچه رو ندارم
مگه تعارف داری با مامانه؟

یه ایده میدمت،😂😂فرداش دیگه نمیاد

قبول نکن