۲۶ پاسخ

حالا خوبه تو رو تامشهد برده شوهر من اصلا بیرون نمی‌بره تابستون گرمهه زمستون سرده نمیدونم کی وقتش میرسه فکر کنم تا دامادی بچه هر روز بهونه ای داره

حالا من زایمان کردم برعکس شوهرم می‌گفت بریم مسافرت من گفتم ن بزور من برد

همینن خواهر چه بچه توحرم چه توخونه بلاخره فصل سرما مریض میشه دیگ

باز خوبه تو رو یه مسافرت برد عذاب وجدان بده ما رو قبرستونم نمیبره فقط بلده ادای باباهای دلسوز و مهربون و فداکار در بیاره پیش همه هم جوری رفتار میکنه که انگار بچه رو اون به شکم کشیده و بزرگ میکنه منم نقشی نداشتم

شوهر من میگ مواظب باش سرما نخوره هاا ویروس جدید اومده😐!! جلو جلو میندازه گردن من

ماهم اول که یک اتفاق ای میوفته اعصاب جفتمون بهم می‌ریزه مثلا اتفاقی برای ماشینمون میوفته....اما یاد گرفتیم اول سکوت کنیم کامل...آروم که شدیم میگیم فدای سرت ... قبلاً بلافاصله به پر و پای هم میپیچیدیم

ما برعکسیم......پسر کوچکم 38روزش بود رفتیم خوزستان،6ماهگی رفتیم مشهد،حالا هفت ماهشه،میگه دو ماه دیگه بریم قشم،میگم تو که سختت نیست ،من دائم دارم اذیت میشم

همشون یه گهی هستن شوهر منم تو همه چی بچه دخالت میکنه یه چیزی ک میدم بخوره میگه به دکتر نمیخوای بگی نفسم بکشه باید ببریم دکتر

در این مواقع باید بگی تو هرچی پدرشی من ۹ ماه بیشتر مادرش بودم پس هنوز مونده تا به نگرانی من برسی سرت به کار خودت باشه😒والا بجای کمک کردنشونه 😒انگار ساخته شدن واسه غر زدن 😒همه مردا همینن من هر روز اگه شوهرمو نشورم نندازم روی بند نمیشه۱😒

همشون سر و ته یه کرباسن

امشب شوهر من میگفت شیرینی زیاد خوردی بچه ورجه وروجه میکنه😐😐😐
میخواستم پارش کنم😑تازه قهرم میکنه

همشون همینن ولش کن اهمیت نده
من یشب عروسی برم بچه گریه کرد
زهرمارم کرد دقیقا همینارو گفت تصمیم گرفتم اهمیت ندم 😊
فعلا کنسل کردم جایی رفتنو تا خودم ارامش داشته باشم مزخرف نشنوم😉

ول کن بابا اصلا جدیش نگیررر پسر من همش تو خونه نق میزنه اصلا نشده خودش یه ده دقیقه اروم بازی کنه شوهرمم همش میگه تو بع بچه اهمیت نمیدی همه کاراتو ول کن فقط به بچه برس یعنیییی دوست دارم بزنم تو سرش وقتی اینجوری میگع ولی زیاد جدیش نمیگیرم😂

خداروشکر شوهرم اینجوری نیست 🫠
ولی من هستم😑🫢دست خودمم نیس

شوهرم باز بزور منو برد مسافرت و گفت خیلی ازش مراقبت میکنیم و همین کارو هم کردیم. فقط سعی بیشترمون روی پوشش و اینکه باد داخل بینیش نره

همه شوهرا همینن خدای نکرده یه چیزی بشه میگن نتونستی از یه بچه مراقبت کنی خدا به مادرا صبر ایوب بده درکت میکنم خواهر

باورت میشه من مشهدم‌ از وقتی باردار شدم چه وقتی بچم دنیا آمده نزاشته من برم حرم که مریض میشی به بچه منتقل میکنی😓بیرونم مارو می‌بره هزار دفع میگه الان بچه کارش بشه چی مراقب بچه باش فلان کار نکن خطرناکه براش که تنهام میبرم بیرون همش با استرس خدانکرد کارش نشه از بس تو دلم خالی می‌کنه با استرس میرم بیرون

اره شوهرم راضی نمیشه بسفر. مدام از سختی ها و خطرهاش برای صدرا میکه تا رای منو بزنه

عزیزم اون برا خودش میگه برا بچه نمیگه
احتمالا راضی به این مسافرت نبوده گفته چرا فقط من کوفتم بشه اونم باید کوفتش بشه

همسرم منم بهم پیشنهاد داد ک بریم مشهد
خودم قبول نکردم گفتم سرده و بعدش ثنا هم کوچیکه اذیت میشه
چیزی نگفت

آره وقتی یک چیزی رو بگن اینجوری میشه که بد حرفشون درست در بیاد دیگه تمامه آدمو دق مرگ میکنن دیونه میکنن

شوهرم اینجوری نیست متاسفانه من اینجوری ام🥴
خیلی هم بده میدونم🥲

اوووف نگوووو. یعنی شوهر من فکر میکنه فقط اون فکر بچه اس. من پشمم
وای اگه منم الان جای تو بودم شوهرم چنین برخوردی داشت😢

همه مردا همینن نفوس بد میزنن بعد ک همینجور ک میگن شد هی میزنن تو چشم آدم 😏

عزیزم سعی کن باهاش صحبت کنی منطقی بهش توضیح بده بگو دلسوز تر از مادر کسی نیست برا بچه

همه شون عین همن

سوال های مرتبط