۴ پاسخ

دختر من خداروشکر از یکسالگی وابستگیش کمتر شد، واقعا قبلش اذیت بودم، پهلوی مامان بزرگاشم بدون من می مونه، به نظرم یکم به شخصیت بچه ها مربوطه، ولی بلاخره این روزا هم میگذره، حتما هز دو سالگی به بعد کمتر میشه وابستگیشون

وای پسر منم حدود یه ماهی میشه اینطور شده. وابسته به من شده. همه ش میگه مامان مامان. پس گویا مقتضی سنشونه

من چیکار کنم که فکر اینم ۲ سالگی بذارمش مهد فوق العاده هم وابسته هست

شیر خودتو میدی عزیزم؟

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۱ سالگی
ما بخاطر جابجایی شهر محل زندگیمون مجبوریم مدتی پیش خانواده هامون زندگی کنیم تا وقتی بتونیم کلا جابجا بشیم. الان من فعلا خونه بابام هستم همسرم شهر دیگه خونه ی باباش هست.حس میکنم رادین خیلی داره بد عادت میشه. خیلی بیش از حد بهش توجه میشه. چیزی میخواد نمیتونن بهش نه بگن مخصوصا بابام. یچیزی که نباید دست بزنه بابام بهش میده بعد با قربون صدقه میخواد ازش بگیره. من میگم از اول نده بهش مثبا عینک یا سیم هندزفری یا کنترل تلویزیون. یا وقتی تایم نامناسب میگه ددر من میگم الان وقتش نیست اینقدر گریه میکنه که بابام یا مامانم بغلش میکنن میبرنش بیرون. اصلا مهلت نمیدن من با چیز دیگه سرشو گرم کنم. تا گریه میکنه دلشون میسوزه خیلی هم باهاشون صحبت کردم فایده نداره. شبها و ظهرها موقع خواب دست بابامو میکشه میاره تو اتاق خودمون میگه بیا اینجا با من بازی کن. بابام با اینکه خیلی خسته اس اصلا مقاومت نمیکنه همینجور که رادین دستشو میکشه اونم قد خودشو کوتاه میکنه و دنبال رادین راه میفته. بعد رادین اینقد خسته اس که میفته رو بهانه گیری های عجیب و غریب نه خودش میدونه چی میخواد نه ما میدونیم. هرچی به بابام میگم تو برو تو اتاق خودت بذار یکم گریه کنه خودش اروم میشه دلش نمیاد. بعد که بابام راضی میشه بره بخوابه رادین میره سراغ خواهرم دستشو میکشه که تون بیاد پیشمون تو اتاق . با یه دستش دست منو میگیره با یه دستش دست خواهرم .خیلی وابسته شده بهشون. پس فردا باید برم خونه مادرشوهرم اونجا هم طولانی بمونم. اونجا هم با یه سری مسائل دیگه روبرو میشیم. حس میکنم بچه ام داره بد بار میاد. بهانه گیر و لوس داره میشه. معلوم نیست چند ماه وضعیتمون همینه 😔