۸ پاسخ

به نظرم پدرشوهرت اومد خیلی تحویلشون بگیر و غذای خوب درست کن، به شوهرتم زنگ بزن خودت بگو بیارتشون
بگو هرچند از دستت من برای خانواده همسرم جونمم میدم، چه فرقی میکنه بابای تو یا بابای من
بذار خجالت بکشه و بدونه تو مثل مامانش نیستی

من نمیدونم چی شده و چی بینتتون پیش اومده،ولی پدر شوهرت هست و براش عزیزه،اگه اومد سعی کن بازم میگم. سعی کن ،میدونم سختته. ولی جوری رفتار کن انگار چیزی بینتون پیش نیومده و بگو نگران شدم حالا فوقش ی روز اینجانن ولی خودشون تعجب میکنن و جایگاه خودت رو بالا میبری تا اینکه بخایی بری تو اتاق و نیایی بیرون.البته این نظر منه و من جای شما نیستم باز هم ریش و قیچی دیت خودتونه عزیزم

بعضی آدما انقد پرو و پرتوقع و خودخواهن ک هرکاریم براشون بکنی بازم غیرخودشون به کسی اهمیت نمی‌دن،برا همین آدم دلش نمی‌خواد قدمی واسشون برداره.

همیشه از هر کی(افراد خانواده) ناراحت میشی پیش خدا شکایت کن، ولی بهشون بی احترامی نکن. به خاطر شوهرت، تو دعوا هیچ وقت پای خانواده وسط نکشین، اگه شوهرت این کارو کرد تو نکن اونم بلاخره یاد میگیره

عزیزم از مشکلاتت خبر ندارم ولی پدر شوهرت هست. و مهمون باز بیچاره مریض هم هست
بنظرم قبل اینکه بیاد خونه تون خودت زنگ بزن و بگو بیان خونه ات و قشنگ پزیرایی کن تا همه دهن شون باز بمونه
هیچ وقت بخاطر حرف بقیه یا مشکلات بقیه اصول رو زیر پات نکن حتا اگه حرف مامانت زیر پا بشه

خب دیگه خونه پسرشه ولی تو خونه شوهرت🫠

عزیزم مامانش اینقدر سره دعوای خانواده که به من ربطی نداشت پرش کرده بود که ننو زد الان عدالت درست کنم

عزیزم تحمل کن اگر میتونی
اون بنده خداهم الان شرایطش مناسب نیست

سوال های مرتبط