مامانایی قشنگ سلام
من خیلی ساله با افسردگی و اضطراب شدید درگیرم داروهم میخورم و دچار پنیک هم هستم
مهمترین کابوسم مریض شدنه همش ترس از ی مرض لاعلاج دارم و اصن قابل توضیح نیس
بقیه ی سرماخوردگی ساده میگیرن خوب میشن من اصن ماهیت سرماخوردگیو حس نمیکنم همش تو ذهنم هس ک الانه حالم بد شه الانه راهی بیمارستان شم بمیرم اصن شنیدی یکی فوت میشه میگن سالم سالم بود منم میگم از ی سرماخوردگی معمولی بمیرم
و اینا دست خودم نیس واقعا نیس
تو این شرایط افتضاح معدم بهم میریزه ی پام دسشویی هس ی پام بیرونه
لرز دارم شیراب تو دستم همینطور تکون میخوره نای بلن شدن ندارم اینقدر ک بیحال میشم
لکنت زبان میگیرم اونجوری ک سرت میشه دندون ب دندون میخوری اونجوری
ی وضعیت خفت باریه ک نگین و نپرسین
ضربان قلبم میره بالا سرگیجه میگیرم گلپم خشک خشک میشه حتی میخوام آب دهنمو قورت بدم نمیشه
این روزا نمیدونم تاثیر چیه اما واقعا بریدم دیگه نمیدونم چطور ب خودم کمک کنم
خسته ام خیلی 💔

۱۱ پاسخ

به فکر بچت باش چه جوری بزرگ شه با این حالت های شما .اونم استرسی میکنی گناه داره سعی کن یک کاری خودتو مشغول کنی

عزیزم شاید با یه روانشناس صحبت کنی بهت کمک کنه بهتر بشی

میفهممت منم اینجوریم ی مدت زندگیم مختل شده بود

من داروی اعصاب مصرف میکردم کابوس های وحشتناک می‌دیدم بعد متوجه شدم حساسیت به دارو بوده

عزیزم به دارو حساسیت نشون نداده بدنتون؟؟چون این شرایط ممکنه حساسیت به دارو باشه

من خودم خیلی بی حوصله بودم خیلی خیلی ولی ازمایش دادم کمبود خیلی شدید ویتامین د دارم که خداروشکر خوب شدم

ازمایش دادی نگفتن دلیلش ازچیه

سلام حملات پانیک داری و وسواس فکری و استرس و اضطراب و همه اینا فقط فکره و اصلا وجود نداره بهترین راه حلش خودآگاهیه و مشغول ب کاری شدن و پیاده روی در کنار رفتن ب دکتر

همین طور فکرو خیال کردن های زیاد یه سرچ بکن تو گوگل غلبه سودا در بدن ببین علائمشو اگه داری یه طب سنتی خوب پیدا کن برا درمان

افسردگی از سودای زیاد بدنته عزیز زبونت رو نگا کن اگه رنگش روبه خاکستری بود ینی این افسردگی از سوداس

عزیزم منم دقیقامثل توام

سوال های مرتبط