سلام مامانا گفتم منم بیام از حالم بهتون بگم
من با فشار خون ۱۴ و دفع پروتئین بستری شدم
چند روز تو بلوک زایمان موسوی بهم سولفات زدن و تحت نظر بودم ک شرایطم اوکی شدو دادنم بخش
روز دوم ک بخش بودم دوباره فشارم رف تا ۱۶ و با نوار قلب بچم ک ضعیف بود دوباره رفتم بلوک
متخصص تو هفته ۳۳ بخاطر خون رسانی ضعیف به جفت و وزن کم بچه ختم بارداری داد...

۳ پاسخ

مبارکه گلم نینی خوبه چن کیلوئه

عزیزم چیشد بچه رفت دستگاه

عزیزمممم نی نیت به دنیا اومد؟ حالش خوبه؟

مقالات مرتبط

آزمایشات نوزادان بستری در NICU
آزمایشات نوزادان بستری در NICU چیست؟
تقویت عضلات شکم پس از زایمان
راه‌های تقویت عضلات شکم پس از زایمان
حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم
عارضه‌های نوزادان بستری در بخش NICU
عارضه‌های نوزادان بستری در بخش NICU

سوال های مرتبط

مامان گندم🧚‍♀️👼 مامان گندم🧚‍♀️👼 ۴ ماهگی
داستان زایمانم
آقا از اونجایی ک من از هفته ۵بارداری دیابت گرفتم و مراقبت داشتم تا گذشت تا هفته ۳۲ خلاصه ک من یه روز سردرد گرفتم گفتم فشارم رو چک کنم چک کردن فشار همانا مسمومیت بارداری همانا خلاصه تو ۳۳ هفته ختم بارداری دادن بهم ولی دکترم نزاشت گفت میخوام بکشونمت تا ۳۷ هفته ک بچه نره دستگاه خلاصه هر سونویی ک میرفتمم میگفتن بخاطر دیابت بچه خیلی تپله گذشت تا یه هفته قبل زایمان ک فشارم همش ۱۵ ۱۶ بود دکتر برام نمونه ۲۴ ساعته نوشت ک انجام بدم واسه نامه زایمان چون ختم بودم خلاصه جواب اومد تا یاخدا مسمومیت شدید شده خیلی رفته بالا ۳۶ هفته ۴ روز بودم فشارمم بالا حالم بد بود رفتم بیمارستان بستری کردن بهم سولفات زدن تا فشارم بیاد پایین ۱شب بستری بودم قرار بود شنبه ک ۹ تیر باشه زایمان کنم خلاصه مرخص شدم
مامان آسمان💖 مامان آسمان💖 ۷ ماهگی
سلام مامانا خوبین بالاخره منم زایمان کردم البته تو 38 هفته و3 روز به خاطر فشار بالا و دفع پروتئین دکتر بهم ختم بارداری داد گفت با آمپول فشار کمک میکنیم زایمان کنی برای طبیعی آماده شده بودم ولی به سزارین ختم شد خیلی اذیت شدم مخصوصا عمل سزارین
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان نورا سادات🩷 مامان نورا سادات🩷 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان(۱)
من و نوراخانوم هفته ۳۵ ام بخاطرِ وزن بچم و با مشکل انعقاد خونِ خودم بستری شدیم
نه روز بیمارستان بستری بودم و تحت نظر😩
با تموم سختی هاش کنار اومدم
بعد نه روز دکترم اومد گفت تا جواب آزمایش بیاد میتونی با رضایت شخصی بری خونه و دوباره بعد چهار روز بیای و ختم بارداری سزارین بهم داد ازین بابت که درد طبیعی نمیکشیم خوشحال بودم
ولی از ی طرفم بخاطر مشکل خونی که داشتم ریسک اینکه سزارین کنمم خیلی بالا بود و استرس ازینکه مشکلی برا خودم پیش بیاد داشتم
ولی قربون خدا برم که تهشو قشنگ کرد

بقیش تایپیک
بعد
مامان یُسرا وعلی😍 مامان یُسرا وعلی😍 ۷ ماهگی
رفتم امروز،زایشگاه ..چون لخته خون ازم،اومد ولی گف نوار،قلب بچه خوبه ک دوباره مرخصم،کردن فقط یه سانت باز بودم...
وای چقد جیغ،و داد میکردن تو زایشگاه از،عصر،تاحالا دارم،از،ترس،سکته میکنم 😥😥😥😥
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۷ ماهگی
سلام مامانا خوبین
میخوام درمورد مشکلاتی که واسم تو بارداری پیش اومد و زایمانم بهگم بهتون شاید به درد یکی خورد
من از اون موردایی ک بودم ک با وجود قرص اورژانسی باردار شدم انزیمای کبدم بالا بود دترو مصرف میکردم و دکترم بهم گفته بود حواست باشه با وجود این داروها باردار نشی در صورتی ک باردار بودم داروهارم مصرف میکردم از هفته ششم بارداری خونریزی و لکه بینی داشتم تقریبا شدید بود هفته دوازده که رفتم سونو ان تی سرویکسم پایین بود پستری گذاشتم انومالی ک رفتم بهم گفتن طول تیغه بینی کوتاهه سلفری دادم بماند که چه روزایی را گذروندیم که جواب سلفری بیاد خداروشکر ریسک نداشت ولی استرس اینکه نکنه خدایی نکرده بچم مشکلی داشته باشه تا تو اتاق عملم باهام بود واسه سونو وزن که رفتم بهم گفت بچت iugr شده وزنش کمه دکتر واسم لیدی میل نوشت هر هفته هم سونو داپلر میدادم تو هفته 33 دچار مسمومیت بارداری شدم و دفع پروتیین شدید داشتم دوروز تو بیمارستان بستری بودم به خاطر مسمومیت بارداری خیلی تحت نظر بودم یک روز در میون میرفتم nst میدادم دیگه دکترم واسم تو 37 هفته ختم بارداری داد و نامه بستریمو نوشت واسه تاریخ 2 اردیبهشت
ادامه تاپیک بعدی
مامان shah مامان shah ۳ ماهگی
سلام...کسی بوده دکتر بخاطر اینکه خون رسانی به بچه ش ضعیف باشه ختم بارداری بده؟؟
به من گفت بچه تو شکمت دیگه رشد نمیکنه نامه عمل داده بهم وزنش به دوونیمم نمیرسه
وااقعا افسرده شدم حالم خیلی بده
یعنی بچه م مشکل داره؟؟؟
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان کوچولو مامان کوچولو ۱ ماهگی
سلام بچه ها من از ۳۴ هفته ک رفتم سنو و جفت گرید ۳ شده بود دیگ نرفتم..نگرانم جفت با گرید ۳ ازاون زمان پیر پیشه میتونه خون رسانی کنه؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق روزهای ابتدایی تولد
خانوما اومدم دکتر دکترم گفت پلاکت خونت پاینه فشارمم ۱۴ بود چند روز پیشم خون دماغ شدم گفت خطرناکه نامه داد ک باید بستری بشم دوباره آزمایش بدم همونجا بیمارستان اگ دوباره پایین بود پلاکت خون خطم بارداری میده خیلی میترسم کسی میدونه از پلاکت خون
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان لعیا&بنیامین💙 مامان لعیا&بنیامین💙 روزهای ابتدایی تولد
مامانا منم زایمان کردم باورم نمیشه😅😁
بخاطر دیبات بارداری ۳۹ هفته و۶ روز دکترم ختم بارداری داد ونامه داد با آمپول فشار بستری شدم گفتن دوسانت بازی ضریان قلب بچه خوب نبود بالا پایین میشد چیزی نمونده بود سز بشم که کیسه آبمو زدن ضربانش درست شد ۴سانت شدم با درد خیلی کم وقابل تحمل که اپیدورال گرفتم دردم کلا رفت زایمانم از زایمان اولم که روند زایمان به صورت طبیعی آغاز شده بودم آسون تر بود من تا زمان بستری شدن قصد داشتم از گاز بی دردی استفاده کنم ولی یهویی تصمیم گرفتم اپیدورال بگیرم خیلی بد شنیده بودم میگفتن تاثییر نداره ولی برامن عالی بود خیای راضی بودم خداروشکر
مشاهده ۲۶ پاسخ دیگر
مامان دل آرا مامان دل آرا ۴ ماهگی
تجربه زایمانم رو بگم
من دیروز صبح رفتم نوار قلب بچه گرفتم خوب بود اما عالی نبود دکتر گف بعد،شام برو تکرار کن
شب که رفتم اصلا تکون نخورد و نوار قلب ضعیف بستریم کردن
شب خوابیدم صبح سرم فشار بهم وصل کردن و دردام از ساعت ۱۰ شروع شد
واقعا طبیعی دردناکه باید خیلی تحمل داشته باشی
بالاخره تا ساعت ۲ سه سانت بودم وقتی ۴ سانت شدم اپیدورال زدن یم در حد نیم ساعت اروم بودم ساعت ۴ شروع شد که مرگ و میدیدم خیلی حس فشار توی مقعد و واژن
نوار قلبش دوباره ضعیف شد و گفتن سزارین اورژانسی بشم دیگه با بی حسی سزارین شدم پنج دقیقه بعد بی حسی صدای گریه یچه اومد
دیگه بچمو گزاشتن رو صورتم ولی تهوع شدید گرفته بودم دیگه مدام مطکن و ضد تهوع زدن تو سرمم بهتر شدم دو ساعتی تو ریکاوری بودم تا یکم حس اومد تو پاهام و اومدم بخش
ادامشو تو کامنتا میگم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان پرنیا مامان پرنیا ۶ ماهگی
سلام اومدم تجربه زایمان براتون بگم راس من از هشت هفتگی فشارم هی بالامیرف تا۱۵ تااینک انومالی رفتم با یکی از دوستای گهواره ایم من آشنا کرد پیش خانوم دکتر برام قرص فشار نوشت روز یکی هر دوازده ساعت نصف خلاصه می‌خوردم تااینک ۲۵هفته شدم بخاطر درد زیر دل اینا رفتم گف ک عفونت اینا باید بستری شی بستریم کردن باز ۳۰هفته فشارم ودرد زیر دلم خیلی ترسیده بودم ک زایمان کنم تواین هفته خلاصه آمپول ریه زدم اینا خداروشکر بخیر گذاشت تااینک ی هفته بعدش رفتم بدکترم گفتم باوجود قرص باز فشارم بالا گف روزی دوتا بخور آبپز بدون نمک ادویه نخور گفتم باشه خلاصه تااینک شد۳۵هفته رفتم نوار قلب گف ک برااطمینان بگیرم بخاطر فشارم گرفتم خوب بود اما فشار بالا آزمایش اینا دادم قرصم شد س تا گفتن بستری گفتم نمیخوام خلاصه فرداش باز رفتم آزمایش بردم نوار قلب دادم خوب بود اما باز فشار۱۴گف بهتر شده مراقب باش خلاصه تااینک۳۵/۵روز شدم شوهرم شبکار بود صبش پدرش زنگ زد ک حقوقم گرفتن فلان قسط ندادین چکار کردید منم ناراحت شدم ک چرااینجوری شد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان امیر علی مامان امیر علی ۴ ماهگی
پارت یک ☝️
اینم تجربه زایمان سزارین من:
من اولش اختیاری میخاستم ولی سونو وزن ک رفتم گفتن آب دورش کمه وزنشم کمه و چون رشدش محدوده بچتiujr(اصطلاح پزشکی)شده وسزارین اجباری میشی
از سی هفته هر هفته رفتم سونو داپلر و بیوفیزیکال ک ببینیم دلیلش چیه ک نینی رشد نمیکنه
گذشت تا اول تیر ک رفتم باز سونو و وقتی نشون دکترم دادم گفت احتمالا خونرسانی کمه برو باز سونو بده اگ خونرسانی ضعیف بود اورژانسی عملت میکنم تو ۳۳ هفته رفتم سونو و شکر خدا گفتن یکی از رگ ها هنوز خون میرسونه ب جنین دکترمم دیگ گفت ۲۰ تیرر ختم بارداری میدم بیشتر ضرر داره
خیلی نگران بودم بچم بره دستگاه چون امپول ریه نزده بودم و ۳۷ هفته باید زایمان میکردم هرچی هم ب دکترم گفتم امپول ریه بزنه گفت خطرناکه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان كمال مامان كمال ۶ ماهگی
منم اومدم با تجربه ي زايمان سوم 😍
اول از همه من ٤٠ هفته تكميل بودم تو همون روزي ك ميشم چهل هفته و يك روز دردام از صبح شروع شدن ولي قابل تحمل بودن ..ي ترشح هاي شفاف با رگ خوني هم زياد ميومد ك نوار گزاشتمم..خلاصه عصر شد و باهمون دردي ك قابل تحمل بود رفتم حموم ك دوش اب گرم بگيرم ..حموم كردم خواستم بيام بيرون حوله بپوشم ك ي چيزي با فشار ازم ريخت مث اب بود ولي زياد اومد ولرمم بود اومدم بيرون و لباس تن كردم و اينا ..هر وق بلند ميشدم دوباره مينشستم مدام با فشار ميومد ..اينها تقريبا ساعت ٦بعد از ظهر بود منم گفتم دردامو تو خونه بكشم بهتره ..مامانم اومد دنبالم و بابام چون شوهرم خونه نبود ..رفتم خونه اقام ..نوار بهداشتي گزاشته بودم ك يهو ديدم تخت خيس شد اينجا بود ك درداي شديد شروع شد ساعت ٣و نيم شب بود ك راهي بيمارستان شديم ..منو معاينه كردن گف كيسه ابت ك پارس ولي هنوز چهار سانتي .......
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سهند 🥹♥️ مامان سهند 🥹♥️ ۱ ماهگی
تجربه زایمان:
من ۳۸ هفته دقیق بودم بخاطر دفع پروتئین و فشار بالا دکترم ختم بارداری داد روز بعدش رفتم بیمارستان بوعلی ک خصوصیه برا زایمان طبیعی ۷ صب بستری شدم تا ۷ شب امپول فشار زدن اما دردی نداشتم دیگ شب موندم و فرداصب دوباره بهم امپول فشار زدن تو این دوروز همش معاینه میشدم اذیت زیادی داشت فقط گریه میکردم ب شوهرم گفتم میخام سز بشم اونم اصرار کرده بود ببرنم اتاق عمل اما گفتن ممنوعه و نمیشه خلاصه فرداش دوباره تا ۲ ظهر امپول زدن و من ۴ سانت باز شدم اومد برا اخرین بار معاینم کرد و کیسه اب و پاره کرد ک دوبارع امپول بزنن دیدن بچم مدفوع کرده و بردنم اتاق عمل و من از خوشحالی بال دراوردم عملم عالی بود فقط خیلی بالا اوردم سر عمل و پمپ درد گرفتم تا روز بعدش ک پمپ درد رو دراوردم حتی ی ذره هم درد نداشتم فقط اومدم خونه موقع دراز کشیدن درد داشتم اونم با شیاف رفع میشد ب نظرم سزارین خیلی خیلی بهتر از طبیعیه هزار بار بزگردم عقب دوباره سز میشم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۲ ماهگی
مامانا تو 30هفته وزن بچه 1100بچه خون رسانی خوب نمیکنه و طول سرویکس کوتاه ختم بارداری بدن بچه زنده میمونه
مشاهده ۶ پاسخ دیگر