۱۰ پاسخ

ما هم مثل تو استرس داشتیم و از پسش براومدیم شوهرامونم فقط تو درست کردنش شریک بودن، نگران نباش چهل روز به بعد بچه خیلی خوب میشه و رفتی خونه ت زرنگ تر میشی😀 فقط سعی کن بچه خوابید یکم بخوابی تا انرژی رفته ت برگرده ، وقتی مجبور باشی یاد میگیری

بری خونت راحت تری عزیزم

عزیزم از اول باید خودت کارای بچه رو انجام میدادی تا عادت کنی الان بری خونت معلومه که سختته

منم تا امروز خونه مامانم و کارآمو انجام داده ولی خونه خودم برمم بچه اگه دوستاعت در روز بخوابه همه کارآمو انجام میدم

خدا حفظ کنه مادرتون حسابی قدرشو بدونید من الان بچه ام ۱۴ روزشه همه کارش با خودمه مادرم فوت شده خواهرم ۲۰ سالشه تا الان پیشم بود دستش درد نکنه غذا و کارای خونه می‌کرد بچه ام هم هر وقت خیلی اذیت می‌کرد هسته میشدم نگه می‌داشت کمکم می‌کرد کلا ولی فردا باید بره خونه که از هفته بعد بره دانشگاه منم با این که همه کار دخترمو خودم انجام می‌دادم ولی یکم حس ترس دارم که خونه باید از شنبه تنها باشم شوهرم از صبح میره ساعت ۷ ۸ شب میاد حد اقل خواهرم بود خیالم راحت بود که خونه تنها نیستم خیلی سخته تا صبح بیدارم بچه ام کولیک داره ولی عزیزم باید خودمون کارامون کنیم من که تو زندگیم بعد فوت مادرم تنها تنها بودم تو سخت ترین شرایطم و حتی مسئولیت خانواده شوهر و خانواده خودمم به عهده خودم بود و باعث شد مستقل شم تو همه چی طوری که بعضی موقع ها خسته میشم از این همه قوی بودن یا تظاهر کردنش و دیگران تعریف کردن ازم که آفرین و ..... طولانی پیام دادم شرمنده ولی نمیدونم چرا دلم یکدفعه ای درد و دل خواست

عزیزم اصلا نگران نباش من بوشهر از ازدواج کردم وقتی دخترم۱۴ روزش بود تنهایی با همسرم برگشتم بوشهر بدون اینک مامانمم با من بیاد نمیگم اوایل راحت بود ولی خب عادت میکنی به شرایط البته از حق نگذریم همسرم خیلی کمک می‌کنه حتی شبا بیداره و به من میگه تو خواب
اصلا هم نگران تمیزی و مرتب بودن خونت نباش و تا بچه خوابید خودتم بخواب و استراحت کن و سعی کن از همسرت کمک بخوای برای درست کردن شام و ناهارت

من شوهرم همش سر کار میره میاد توان کاری نداره ..منم مادرم تا الان پیشم موند خدا خیرش بده کمک حالم بود الان من میخوام برم خونشون

خواهر من سه قلو‌دارم
و یه بچه یه ساله
و‌ تو شهر غریب و تنها
تازه شوهرمم تا ۸شب بیرونع

منم‌دقیقا شرایطم مثل توعه فردا قراره برم‌خونه خودم ک ی شهر دیگه س😢ولی خب دلمم برای شوهرم تنگ شده دوس دارم زودتر برم‌ولی میدونم ک‌خیلی سختم میشه

بهش کار بسپار تا عادت کنه حتا اگه اشتباه کرد سرزنشش نکن صبوری کن تا عادت کنه اگه دیدی کمک نمیکنه خودتو بزن ب مریضی و بی حالی اگه اولش عادت نکنه دیه کار نمیکنه
سرکارم بره بلاخره میاد خونه دیگه

سوال های مرتبط