وقتی باردار بودم همش تو این فکر بودم یعنی قرار پیپی بشورم پوشک عوض کنم من نمیتونم بدم میاد. وقتی زایمان کردم تو بیمارستان همراهم زن عموم بود اون لحظه خودم پوشک بچم عوض کردم. بعدش دیگ مامانم کاراش میکرد وقتی مادرم رفت. من موندم و‌ یاسین. ب خودم اومدم این بچه نیاز ب من داره کسی قرار نیست کارا شخصیش انجام بده حالا با پیپی کردنش کلی ذوق میکنم جالب این که پوشک هم چک میکنم ی وقت خون نباشه. واقعا مادر بودن سخت و احساس مسئولیت داره 🥺🤗

یعنی من بدترازشمابودم داشتم دنبال یکی میگشتم بیادپوشکش عوض کنه برام فقط برای پیپیش الان یعنی سرم میکنم توپوشکش میگم چرااینجوری پیپی کرده شلوارش بومیکنم بوداره یانه دراین حدش فکرنمیکردم بشم خواهرشوهرم میگه داشتی دنبال پیپی شستن میگشتی بودیگه چه صیغه ای

ببین من هر خروجی که داشته باشه خودم فدای اون میکنم 😂😂😂😂

مامان یاسین اگ‌توپوشک خون باش نشونه ی چیه؟؟

دقیقا منم اینقدر حساس بودم روزای اول ک مامانم رفت با چشم بسته میشستمش اما امروز ک بعد از۴روزپسرم دفع داشت خودم وهمسرم کلی ذوق کردیم😃😃

دقیقااینطوره اصلا نمیدونم از کجا به کجا رسیدم

خیلی کیف داره 🥰

دقیقا🤣😍

دقیقا🥺

دقیقااااااا