همش دارم گریه میکنم 💔😭چرا من شانس ندارم اصن من بچه برا چیم بود
اینقد نق میزنه هر روز نابودم کرد چطور بقیه بچشون اینقد راحت بزرگ شد من شانسم تخم. یه مگه من چیکار کردم خدارو کیشو کشتم اینطوری میکنه باهام از وقتی ازدواج کردم من شانس نداشتم بارداریم ک دیگه بدتر ۹ماه بالا بیاری ادم چیزی ازت میمونه

عزیزم آروم باش این روزا هم میگذره همه ی ما این شب بیداریارو گذروندیم ناشکری نکن توروخدا خدا قهرش میاد
منم تو بارداریم کلی سختی کشیدم از اولش بخام بگم به خونریزی افتادم کلی ترسیدم رفتم دکتر حالم خیلی بد بود بهم شیاف داد و کلی دارو گف استراحت مطلق باید باشی همه چیزو منع کرد برام کل بارداری ویار داشتم از ۷ ماه به بعد دفع پروتئین داشتم پاهام همش ورم داشت اصلا نمی‌تونستم راه برم گریه میکردم جیغ میکشیدم تا دشویی نمیتونستم برم ولی بخدا یبار نگفتم خدایا چرا با این وضع بهم بچه دادی بعد زایمانمم پسرم کولیک داشت رفلاکس داشت هرشب گریه میکرد ولی بازم تحمل کردم چون اونو من بدنیا آوردم پس حق ندارم ناشکری کنم یا بگم چرا بدنیا اومدی چرا داری اذیتم میکنی میگذره این روزا هم صبر کن

همه بخدا همین وضع بودیم یک شبایی داشتم که شوهرم سر بچه باهام دعوا میکرد با شکم پاره و بخیه جمع کردم برم می‌گفت چرا گریه میکن بچه هرچی میدادم خوب نمیشد منم پا به پاش اشک می ریختم درد می‌کشیدم به جونم الآنم شب ها درست نمی‌خوابه چندشب ک‌بدتر شد 🥲
خیلی گناه دارن

جان دلمهل نبات بکوب بده بهش نفخ شکمش میره

نه گلم تو تنها نیستی منم دقیقا همینم
تازه بچه شما ۲ ماهشه
دختر من ۳ ماهه هست و هنوزم من به هیچ کاری نمی رسم
همه بدنم انگار کبوده
همین الان از بی خوابی یه سر دردی دارم که نگو
ساعت ۱ و نیم گذاشتمش تو جاش خوابیده
از ساعت ۱۰ و نیم راش میبردم و تکونش میدادم
از حاملگی هم نگو من رو تخت زایمان عوق میزدم
۶ ماه استراحت بودم
ولی باورت میشه دیروز قهقهه زد انگار تموم این خستگیام در رفت همه سختیام یادم رفت
همینکه بغل بقیه بی‌قراری می‌کنه تا میاد بغل من آرومه
همینکه به چشام نگاه می‌کنه و میخنده
همینکه اگه من گریه کنم اونم احساس می‌کنه و گریه می‌کنه
اگه بخندم اونم میخنده
همه اینا همه اون سختی هارو جبران که می‌کنه هیچ انگاری نیرو تازه به آدم میده
به خوشی ها فک کن گلم
همه کم میارن طبیعیه گلم

بمیرم برات خواهر حق داری منم وضعیتم همین بود چه شب ها که تا صبح گریه میکرد و توی کوچه ها بودیم ولی هیچ راهی آرومش نمی‌کرد اینا همش یه دوره ای داره باید بگذره

میگذره سه ماه بشه اوکی میشه دلدرددارن باید رعایت غذایی کنی

عزیزم شرایط اکثرمون همینه..
بهتره صبوری کنیم تا این روزا بگذره..

حق داری خیلی سخته ، دو ماهشون که تموم شه کم کم بهتر میشن ،اگه بهتر نشد دیگه چهار ماه تهشه،این روزام میگذره،با اینکه خیلی سخته ولی باز دلمون تنگِ وقتی که خیلی کوچولو بودن میشه

عزيزمممممم ميگذره مطمئن باش اولا خدا قوت بعدم ناراحت نباش همش انرژي مثبت بده به خودت كائنات پر از انرژيه بهت برميگرده خوشگلم😍😍😍

عزیزم منم مثل خودتم تو۹ ماه بارداریم دمیترون خوردم بعد به دنیا اومدنش هم بلایی نیست که سرم نیاد یه شیر خشک به بچه ام نمیسازه رفلاکس وکولیک حساسیت به پروتین گاوی روزگار منم با گریه میگذره ولی باید تحمل کنیم

میگذره این روزا🥲🥲🥲🥲

گلم من بخاطر رفلاکس دخترم شب تا صب از ترس اینکه بالا بیاره نمیخوابیدم روز هم دایم بغلم بود الانم هنوز شبا از استرس خواب ندارم ولی شرایط بهتر شده شما هم حوصله کن هر چی بچه بزرگتر بشه بهتر میشه

شرایطت رو هممون داریم و کامل درکت میکنیم با گوشت و خونمون چون دقیق خود منی اما باید صبور بود میگذره من حتی جرات ی بیرون رفتن و مهمانی ندارم وقتی هم رفتم وسط مهمونی ازبس نق زده بخدا برگشتم حتی غذا و میوه تو ظرف برام گذاشتن

به عکس پروفایلتان نگاه کن
خجالت بکش از حرفات
همه شرایطمون همینه

منم همینم نه خواب نه خوراک گذاشته برام
اینقد خستم میکنه حوصله ندارم چیزی بخورم

تحمل کن هرچی بزرگتر بشه بهتر میشه همشون اوایل سخته

من دقیق دو ماهه نخوابیدم روزی کمتر از ۲ ساعت میخوابم. اونم آگاه. ا، ۷۸ کیلو شدم ۵۹ کیلو. نابودم

عزیزم شرایط اکثرمون همینه بخدا....

منم دیشب خوب نخوابیدم امروز کلافه بودم. کلی گریه کردم😭😭

توروخدا با بچه بدرفتاری نکنی😢بچست دست خودش نیست ک