اگه صاحب خونه ات نیست اصلا محلش نده بیشتر وقتا بگو دخترم خونه نیست رفته خونه مادربزگش یا عمش یا خاله بعدم به دخترت بگو اون رفتارای اون دختر اصلا خوب نیست و یه سرگرمی جدید جور کن و بگو باهاش بازی کن اما نزار زور بگه اون حق نداره تبلتتو دست بزنه یا وسایل دیگتو اگه بازی با تبلت میکنن بگو دختر بگع اونم باید تبلت خودشو بیاره یا عروسک خودشو بگو در این صورت میتونی روزی مثلا چند ساعت باهم بازی کنید بعدشم دخترت بگه میخاد بره جایی تا اونم بره خونشون از اول اینجوری دخترو یادش بده چجوری رفتار کنه
سلام
خب با دخترت بازی کن ببرش بیرون ...
بعدم در رو باز نکن
در باز نکن اومد بگو دنبالش بگو میخوایم بریم بیرون، دوباره اومد بگو مهمون میخواد برام بیاد، باز اومد بگو باباش داره میاد خونه میخواد بخوابه، و….. کلی دیگه بهونه بیار، من خودم بشخصه خیلی بدم میاد یکی همش تو خونم رفت و آمد اینجوری داشته باشه مخصوصا که میگی بی ادب و پروهم هست
همسایه ی ماهم همین بود اوایل من روی خوش نشدن ندادم دیگه نیومد
آخه میومد مدام دست به صورت دخترم میزد مدام میرفت وسایلش برمیداشت و خیلی حرف میزنه خیلیییی
وقتی میخاد بیاد همون پشت در بهش بگو ما امروز مهمون داریم
یا بگو میخایم بریم بیرون چن باری اینجوری بپیچون دیگه میفهمن خودشون دوس ندارین
من خلاصه کردم وواقعایعنی تواین چندماه مغزم سوت میکشیدازدستشون
عزیزم من5 سال توساختمانم که زندگی میکنم اصلاچنین موردی نبود. بعدیه رو همسایمون شله زرداوردنذری. من تازه اونجاباهاش اشناشدم وبعد5سال واون شدکه دخترش مدام وقت بی وقت میومدخونمون. باورت میشه تاهارمیخورد. حتی دستشویی هم میرفت ویه بچه دوساله که زبون هم با نکرده بود مامانش خیلی خوشحال بودکه بادخترم بازی میکنه زبونش داره بازمیشه. یعنی جیش داشت بهش میگفتم خاله بروخونتون بعدبیای. میفهمیدامافقط نه رابردبودبگه. مامانش هم تازه ازپوشک گرفته بودش. حالابماندکه چه مکافاتی من کشیدم. یه با به مامانش فهموندم که خوب نیست دختربچه بره جایی تنهایی ولی ظاهرامتوجه نمیشد. وجالب بودبه من میگفت چه بدکه پناه تنهاجایی نمیره. منم گفتم اینطورخیلی بهتره آدم به چشماش هم تبایداعتمادکنه. دیگه این اخریادیدم دختره که ا دخترخودم کوچیکترپروبازی لجبازی میکنه واقعااعصابم دخترم س رفتارش خوردم شددیگه ت نگاهم به بچه فهموندم که کارش اشتباه بی محلی میکردم که حداقل کمتربیاد. ولی فایده نداشت. تااینکه تابستون دوبارسفربه جاهای مختلف داشتن وطولانی بودانگاربه خودی خودازسردختره افتاده بیادخونمون فقط یه با اومده اونم 5دقیقه خونمون بودبعدش گفت مامان رفت. دیگه هم خداراشکرالان نیومده. واقعاخیلی بالجبازیاش اثرات بدی داشت زودخترم. وبشدت هم حسودبود
عزیزم خیلی شیک به مامانش بگو شرمنده من برنامه های خاص روزانه ی خودم را دارم و نمیتونم از دخترتون پذیرایی کنم
تو پارکینگ هم نزار بره
صاحب خونه باشه داری پول بهش میدی مفتی که ننشسته از حق خودت دفاع کن
بنداز گردن روانشناسی و بگو خوب نیست اینقد باهم باشن
بده دیگه بچه ها زود از هم چیز یاد میگیرن
اصلا رو نده بهش هرسری یه جوری دست به سرش کن یه روز بگو دخترم دورار جونش مریضه یه روز بگو کار دارم تا جایی که میتونی رابطشونو کم کن
به هیچکی رو نده خودت دخترتو ببررپارک گاهی برن گمشن فضول های احمق
کدوم منطقه هستی
واقعن ب این جور آدما نباید اصن رو بدی
خالا بنظرتون چیکار کنم دیگ نیاد دخترمم از بس تنهاس دوس داره بعد رفتنش یه ساعت گریه کرده
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.