سلام خانوما ی راهنمایی میخام تازه دو روزه امدیم خونه جدید طبقه پایینی ی دختر داره از روزی ک امدیم خونه ور اوردیم امد دم در وزل زد ب من اصلا هم تکون نمیخورد فک کردم شیرینی خریدیم میخاد دوتا دادم بهش باز نرفت نگو میخاس با بچه ام ک دوسال از اون کوچیک تره بازی کنه اصلا مشکلی ندارم ها اون روز اول دوبار امد گف دخترت بیاد بازی کنیم نزاستم گفتم فعلا ن امروز ک امد دیگ گذاشتم رفتن وارکینگ چون شوهرمم اونجا تو انباری کار داشت گذاشتم با دختره رفت اونجا بازی بعد پنج دقیه امد دم در گف خاله از مامانم اجازه گرفتم میام بازی تو خونه با دخترت منم دیگ موندم چی بگم گذاشتم امدن تو تا رسید تو خونه رفت همه وسایل دخترمو ریخت بهم جالبه اجازه نمیداد دخترم دست بزنه تبلت دخترمو اورد رفت تو روبیکا گفتم نباید ب حریم خصوصی وارد بشی دست نزن میگف اخه اینترنت داره😐و کلی بگم خیلی بی ادب و پرروه دخترم عاجز شد و گف مامان هرچی میخاد بدونه اجازه برمیداره چرا… پارکینگم دوچرخه دخترمو همش ب وزر میگرفت خیلی اعصابم خورده این چه همسایه ای خدایا صاحب خونه هم هستن کاش مستاجر بودن مامانش امد بعد چند ساعت ببردش نمیرفت ک قبلشم ب دخترم میگف ب مامانت بگو شام چی دارید ☹️کلی خوراکی دخترمو برد تا رفت 😑

۱۴ پاسخ

اگه صاحب خونه ات نیست اصلا محلش نده بیشتر وقتا بگو دخترم خونه نیست رفته خونه مادربزگش یا عمش یا خاله بعدم به دخترت بگو اون رفتارای اون دختر اصلا خوب نیست و یه سرگرمی جدید جور کن و بگو باهاش بازی کن اما نزار زور بگه اون حق نداره تبلتتو دست بزنه یا وسایل دیگتو اگه بازی با تبلت میکنن بگو دختر بگع اونم باید تبلت خودشو بیاره یا عروسک خودشو بگو در این صورت میتونی روزی مثلا چند ساعت باهم بازی کنید بعدشم دخترت بگه میخاد بره جایی تا اونم بره خونشون از اول اینجوری دخترو یادش بده چجوری رفتار کنه

سلام‌
خب با دخترت بازی کن ببرش بیرون .‌‌..
بعدم در رو باز نکن

در باز نکن اومد بگو دنبالش بگو میخوایم بریم بیرون، دوباره اومد بگو مهمون میخواد برام بیاد، باز اومد بگو باباش داره میاد خونه میخواد بخوابه، و….. کلی دیگه بهونه بیار، من خودم بشخصه خیلی بدم میاد یکی همش تو خونم رفت و آمد اینجوری داشته باشه مخصوصا که میگی بی ادب و پروهم هست

همسایه ی ماهم همین بود اوایل من روی خوش نشدن ندادم دیگه نیومد
آخه میومد مدام دست به صورت دخترم میزد مدام میرفت وسایلش برمی‌داشت و خیلی حرف میزنه خیلیییی

وقتی میخاد بیاد همون پشت در بهش بگو ما امروز مهمون داریم‌
یا بگو میخایم بریم بیرون چن باری اینجوری بپیچون دیگه میفهمن خودشون دوس ندارین

من خلاصه کردم وواقعایعنی تواین چندماه مغزم سوت میکشیدازدستشون

عزیزم من5 سال توساختمانم که زندگی میکنم اصلاچنین موردی نبود. بعدیه رو همسایمون شله زرداوردنذری. من تازه اونجاباهاش اشناشدم وبعد5سال واون شدکه دخترش مدام وقت بی وقت میومدخونمون. باورت میشه تاهارمیخورد. حتی دستشویی هم میرفت ویه بچه دوساله که زبون هم با نکرده بود مامانش خیلی خوشحال بودکه بادخترم بازی میکنه زبونش داره بازمیشه. یعنی جیش داشت بهش میگفتم خاله بروخونتون بعدبیای. میفهمیدامافقط نه رابردبودبگه. مامانش هم تازه ازپوشک گرفته بودش. حالابماندکه چه مکافاتی من کشیدم. یه با به مامانش فهموندم که خوب نیست دختربچه بره جایی تنهایی ولی ظاهرامتوجه نمیشد. وجالب بودبه من می‌گفت چه بدکه پناه تنهاجایی نمیره. منم گفتم اینطورخیلی بهتره آدم به چشماش هم تبایداعتمادکنه. دیگه این اخریادیدم دختره که ا دخترخودم کوچیکترپروبازی لجبازی میکنه واقعااعصابم دخترم س رفتارش خوردم شددیگه ت نگاهم به بچه فهموندم که کارش اشتباه بی محلی‌ میکردم که حداقل کمتربیاد. ولی فایده نداشت. تااینکه تابستون دوبارسفربه جاهای مختلف داشتن وطولانی بودانگاربه خودی خودازسردختره افتاده بیادخونمون فقط یه با اومده اونم 5دقیقه خونمون بودبعدش گفت مامان رفت. دیگه هم خداراشکرالان نیومده. واقعاخیلی بالجبازیاش اثرات بدی داشت زودخترم. وبشدت هم حسودبود

عزیزم خیلی شیک به مامانش بگو شرمنده من برنامه های خاص روزانه ی خودم را دارم و نمیتونم از دخترتون پذیرایی کنم
تو پارکینگ هم نزار بره
صاحب خونه باشه داری پول بهش میدی مفتی که ننشسته از حق خودت دفاع کن

بنداز گردن روانشناسی و بگو خوب نیست اینقد باهم باشن
بده دیگه بچه ها زود از هم چیز یاد میگیرن

اصلا رو نده بهش هرسری یه جوری دست به سرش کن یه روز بگو دخترم دورار جونش مریضه یه روز بگو کار دارم تا جایی که میتونی رابطشونو کم کن

به هیچکی رو نده خودت دخترتو ببررپارک گاهی برن گمشن فضول های احمق

کدوم منطقه هستی

واقعن ب این جور آدما نباید اصن رو بدی

خالا بنظرتون چیکار کنم دیگ نیاد دخترمم از بس تنهاس دوس داره بعد رفتنش یه ساعت گریه کرده

سوال های مرتبط

مامان بێریوان مامان بێریوان ۱۱ ماهگی
خانما لطفا نظر بدید دخترم خیلی خیلی اجتماعیه به حدیکه چند روز پیش دکتر که بودیم یه خانومه گفت که کمی دخترمو بغل کنه دادم بغلش دخترم واسش میخندید ذوق میکرد خانومه هم کم بود بال در بیاره کلا دخترم اینجوریه بعد ما با مادرشوهرم اینا با اینکه طبقه بالامونن رفت امد زیاد ندایم حالا دیروز شوهرم دخترمو برده پیش مامانش صدای جیغای دخترمو از پایین میشنیدم بعد که امد خونه گفت که یه ثانیه میدادش دست مامانش دخترم بغض میکرد بعد جیغ میکشید گریه میکرد اصلا سابقه نداشته اینجوری کنه حالا امروزم دخترمو بردم کوچه گفتم یه ذره هوا بخوره همسایه ها میگرفتن بغلش میکردن دخترم میخندید ذوق میکرد بعد مادرشوهرم صدام کرد که دخترمو ببرم پیشش دادم بغلش یه بغضی کرد یهو جیغ کشید اشکاش مثل چی میومد پایین باز چند باری امتحان کردیم بازم اینجوری میکرد فقط دست مادرشوهرم اینجوری به نظرتون علتی داره؟😂😐با اینه متنفرم از مادرشوهرم اما واسه اولینن باز دلم واسش سوخت میگفت بغل مامان خودتم اینجوری میکنه گفتم نه😂😑
مامان معصومه🩷 مامان معصومه🩷 ۶ ماهگی
شوهرم دیگه شورش رو در آورده
اول ایند بگم ک ما چون خونه مون آپارتمانیه و طبقه پنجم هستیم پمپ آب استفاده میکنین چون آب فشار نداره. و این پمپ آب هر ۲، ۳ ماهی ب اصطلاح بادش کم میشه و فشار آب همش کم و زیاد میشه. باز پدر شوهرم میاد با تلمبه بادش میکنه ک درست شه. الان ۲، ۳ روزیه ک باز آب همش کم و زیاد میشه و قرار بود امروز عصر پدر شوهرم بیاد پمپ رو باد کنه.
حالا اصل ماجرا اینه ک ما امروز ناهار خونه مامانم بودیم هنوز نیم ساعتی از ناهار خوردنمون نگذشته بود ک شوهرم گف کم کم باید برم ک بابا میاد برای باد کردن پمپ من اولش نمیخاستم برم. ولی شوهرم زنگ زد ب مامانش گف شما هم با بابا میایین؟ مامانش هم گف آره
دیگه منم مجبور شدم ک برگردم خونه
وقتی رسیدیم دیدیم اونا زودتر از ما در خونه مون بودن😐
خلاصه ک من دخترم اذیت میکرد سوار آسانسور کردمش و چند بار تعارف زدم ب مادرشوهرم ک بیایین بالا. همش گف نه.
منم چون هوا سرد بود و میترسیدم دخترم سرما بخوره اومدم بالا خودم
وقتی رسیدم بالا درگیر دخترم شدم ک پوشکش رو کثیف کرده بود و اینا
بعدش چون دخترم بیدار بود و نمیتونستم بزارمش تنها و برم پایین، از طرفی هوا هم سرد بود ک بخام معصومه رو هم با خودم ببرم، زنگ زدم ب شوهرم گفتم ب مامانت بگو بیاد بالا ک من درگیر معصومم
دخترمم خابش میومد گریه میکرد همش
شوهرمم گف هر چی میگم ب حرف نمیکنه چیکار کنم. منم دیگه چیزی نگفتم قطع کردم.
ادامه ش تاپیک بعد چون طولانیه نمیاد همش