۱۴ پاسخ

عزیزم قطعا بخاطر خستگیه و فشار خستگی باعث میشه اعصابت بهم بریزه. حق با توعه ک بعضی وقتا خسته شی یا اصلا پیشمون شی از بچه دارشدن. همه ما این حسارو تجربه کردیم. اما یچیزی بهت میگم ک بمن خیلی کمک کرد، هر موقع خواسنی بری سمتش دعواش کنی یادت بیار تو به این دنیا آوردیش اون هیچ نقشی نداشنه و اینکه جز تو هیچ پناهی نداره. خواستی بری سمتش حتی ی دعواشم کنی یادت بیار اون الان فقط امیدش تویی. فقط بهش عشق بده . ببین اگه خوابش خوب نشد حالش اوکی نبود. من امتحان کردم البته من افسردگی بعد زایمان داشتم تراپی میرم. ۳ ماه بود پسرم ب دنیا اومده بود انقدر بی خوابی و خستگی داشتم کلی بوسش کردم با گریه ا بردم از تراس پرتش کنم پایین. خدا شاهده یجور زل زده بود بهم ک هیچ وقت جشماش یادم نمیره. یهو نشستم تو تراس رو زمین دو دستی میزدم تو سر خودم

ببین هر وقت عصبانی شدی به جای اینکه روی بچه خالی کنی روی یه چیز دیگه خالی کن
مثلا یه ظرفی پرت کن تو ظرفشویی
برو تو اتاق یه ضربه ای به جایی بزن اینجوری تخلیه میشی فقط یادت باشه نینی نبینه

یکم بهش بی بی سد بده شاید تاثیر داشت
شبا زود برقارو خاموش کن لالای بزار تکونش بده شرایط خوابو فراهم کن
همیشه معدشو هرجور شده پر کن هر دوو ساعت بعدش سعی کن فورا بخوابه یه چرتی بزنه چون معده سنگینه خوابش میگیره
حمومش بده هرروز و با روغن ماساژش بده
خونه رو گرم کن

کاملا درکت میکنم

راجب بچه ۱۰ ماهه داری صحبت میکنی ؟؟
ک خورده ب میز لبش خون بیاد بعد تو دلت خنک بشه؟؟

اشکال نداره
ببین از من به تو نصیحت خواهرانه حتما قرص آهن و ویتامین دی و کلسیم بخور و معجزه تغییر رفتارتو ببین
کمتر خسته میشی

عزیزم جای این همه غصه خوردن سعی کن ساعت خواب بچتو درست کنی آخه چرا باید ساعت ۳ شب بخوابه؟

واقعا تو این سن سال ک داری آدم همش دل نگران حق بده ب خودت تو هم مادری ماهم آدمیم خسته میشیم منم خیلی وقتا ک خسته میشم سرش داد میزنم چیکار میشه کرد واقعا فقط ی مادر مادرو درک میکنه وقتایی پسرم شیطنت میکنه و من میخوام بخوایم یا دراز بکشم کارتون براش میگیرم

سلام جانم... مطمئنا خشونت با بچه کار درستی نیست... همه هم میدونن... ولی مغز هست دیگه. یه وقتهایی جواب میکنه... آدم دست خودش نیست.
شما قطعا دلسوزتر از همه برای بچه خودتی. خودتو سرزنش نکن ⚘️⚘️

عزیزم واقعا خواب خیلی مهمه، من شده حاضر بودم نیمرو بخورم یا خونم در انفجار باشه اما خوابمو بزنم که بتونم به بچه م درست برسم. هر طور شده از هر چی میشه بزن یه کم خوابتو بیشتر کن تا بتونی رفتارت رو درست کنی.

اشکال نداره طبیعیه دس تنها خیلی سخته.سعی کن از این به بعد بیشتر به خودت مسلط باشی که عذاب وجدان نگیری قبلا رو فراموش کن

هممون این روزا رو داشتیم من که افسردگی گرفتم از این عذاب وجدانا تنها نیستی عزیزم مادری کردن خیلی شغل سختیه که صبح تا شب شب تا صبح باید مشغولش باشی و هیچکس قدرتو نمیدونه مرخصی و استراحتم هیچ

الهییییی بمیییررررممم برات😔
منم اوایل خیلی دست تنها بودم😔 دخترم خواب نداشت آروم قرار نداشت 😔
بنظرم با دوستی یا فامیلی ک ادم مطعنیه صحبت کن در حد ۱ ساعت بیان پیشت

پیش میاد بی خوابی خیلی سخته

سوال های مرتبط

مامان مرسانا مامان مرسانا ۱ سالگی
مامانا خیلی دلم گرفته من مادرم فوت کرده خواهرم ندارم‌ من کلا ادمی ام ک دخترمو خونه هیچکس نمیزارم چون میترسم میگم خدایی ناکرده اتفاق ی بار میوفته اما این چند روز نزدیک عید دوبار یا سه بار در حد دوساعت دخترمو گذاشتم خونه خالم بعد سر یه موضوع دیگه ای کلا بحثمون شد اصلا ربطی ب دخترم نداشت ولی اون برگشت بهم گفت من حوصله بچه های خودمم ندارم مگه من لَ له توام بچتو بگیرم توخودت چ خوبی برا من کردی حالا اون ۴۵ سالشه و من ۲۵ نزدیکمه ی کوچه با من فاصله داره اما روز زایمانمم نیومد حتی با اینکه سزارین کرده بودم‌تگو تنها بودم پاشدم با بخیه هام خودم بچمو شستم بغل کردم‌ حالا اینا بماند گذشت تموم شد از وقتی اومدم نزدیکش هر سه ماه ی بار باهام سر موضوع های مختلف قهر میکنه ولی خیلی بهم برخورد ک اینجوری کرد واقعا مگه اون بزرگ تر نیس اینه بزرگی کردن ک پاشی این حرفارو بزنی خداروشکر ۴ستون بدنم سالمه خودم از دخترم مراقبت میکنم وگرنه با وجود همچین فامیلایی