۱۱ پاسخ

چقدر تو منی🥲🥲🥲
منم دارم همهههههههه ابن حس ها رو باهم تجربه میکنم با این تفاوت که از نظر روانی بخاطر اینکه شیر میدم و نمیتونم رژیم بگیرم و دیگه لباسی ندارم بپوشم داغون ترم اعتماد بنفسم تو رابطه خیلی کم شده حس میکنم رابطم با شوهرم مثل قبل نیست کلا زندگیم ١٨٠ درجه تغییر کرده از نظر سخت بودن بچه
داری هم حق داری تو آدم تنبلی نیستی بچه داری واقعا سخته اگه به من بگن یکی از ارزوهات چیه میگم چشمام رو ببندم و باز کن بکن رادوین یکساله شده 🥲🥲
میتونم تا ابد بشینم غرررررر بزنم اینجا میگن به شوهراتون غر نزنین میرن خیانت میکنن خب به کی غر بزنیم بابا مام آدمیم بخدا یکی نیست بگه بابا ما زنان باردارشدیم و زایمان کردیم بچه داری میکنیم تو پرسه بچه آوردن هزار برابر مردا فرسوده و نابود میشیم چه روحی چه بدنی بعددددد باید غرم به جونشون نزنیم که خیانتم نکن 🥲🥲 یعنی هم زمان ترس اینم داشته باشیم حس میکنم پست ترین مردا مردایی هستن که زمانی زنشون توی حساس ترین و ضعیف ترین حالت ممکن خودشون هستن میرن و خیانت میکنن تا بد بخت غصه اونم بخوره 😶‍🌫️
ایشالااااااااااااا این روزا بسلامتی تموم بشه

طبیعیه ولی وقتی یکم گزشته میگی کاش زودتر بزرگ نمیشدی
بعدشم بچه هر روز یچالشی داره منم تازه تازه یاد گرفتم بچه داریو یکم ک بخنده بازی کردنو بدونه شوهرت بازیش میده خودتم ب کارات میرسی

عزیزم منم همین حس و دارم بااین تفاوت که شرایط من سخت تره و دوتا بچه شیرزده دارم که پدرمو دراوردن من باشرایطم کنار اومدم ولی خستم بیحوصله عصبی کم مبارم و میدونم حق دارم هیچ کمکیم ندارم دلم میخاد برم ی جای دور که هیچ کس نباشع ی روز برا خودم باشم به دور از هرگونه مسوولیت

خب چرا قبل بچه آوردن بهش فکر نکردی؟نمیدونستی بچه مسئولیت میاره؟؟چندسالتونه؟؟

ولی باید مثبت فکر کنی ....مثلا وقتی گریه می کنه و بغلش ک میگیری آروم میشه ب این فکر کن ک تو تنها پناه اون بچه ایی ...وقتی بهش میخندی و میخنده ب این فکر کن ک تو بهش آرامش میدی .....من اون روز خیلی کلافه بودم حالم خیلی بد بود از همه چیز گلایه میکردم داشتم گریه میکردم از این ناراحت بودم ک چرا نمی تونم برم لباس بگیرم من خیلی وقته خرید نرفتم کسی رو هم کرج ندارم ک باهاش برم خرید چون تنها ک نمیشه با بچه باید یکی نگه اش داره ک من حداقل یع لباس پرو کنم ....شوهرم برگشت گفت چرا منفی فکر میکنی ب این فکر کن چی باعث شدا ک نتونی بری خرید ...یه اتفاق شیرین تو زندگیت رخ داده بچه دار شدی ....دیدم چقدر راست میگه همین حرفش حالمو خوب کرد ....سعی می‌کنم مثبت فکر کنم چون اگه همه اش انرژی منفی بدم برا خودم سخت تر میشه چون اول تا آخر این بچه برای منه و تمام مسئولیت هاش بر عهده ی منه

دقیقا مث من 😕

وضعیت منم همینه.خونم دیگه مث قبل نیست همه چی به هم ریخته و نامرتبه خوابو خوراکم نامرتبه.خلاصه هیچی سرجاش نیست

اره هیچی بهتر نمیشه فقط سختتر میشه

منم خیلی خستم این روزا..واقعا نگه داشتن دو قلو همه اذیت هارو دو برابر میکنه..الان میخوام بخوابم ولی مطمعنم نیم ساعت دیگه بیدار میشن بد خواب میشم بدتر

تو تنها کسی نیستی که این احساسات رو تجربه کرده

فقط خیلی به شوهرت غر نزن
مردا مثل ما نیستن

۶ ماه اول فاجعه ست
بعد کم کمممم شیرین میشه

سوال های مرتبط

مامان مَهدیار💙 مامان مَهدیار💙 ۴ ماهگی
از مادربودن خیلییی خستم خیلی دلم میخاد چندروز برم ی جایی ک هیشکی نباشه تنها باشم 🫠روح و روانم دیگه جواب نمیده اصلا هرروز ب سختی دارم میگذرونم فقط منتظرم شب شه دوباره از صب شدن میترسم از ازین روتین تکراری و سخت ازینکه هرروزم سختر از دیروزه دلم میخاد ی دوساعت بیکار دراز بکشم ب هیچی فکر نکنم تو حال خودم باشم هیچ مسبولیتی نداشته باشم عجیب غریب کم اوردم حال دلم اصلا خوب نیست 🥲😭حتی دیگ مادرخوبی هم نیستم برای بچم چون دیگ نمیکششششم
دیگ توان جسمی و روحی ندارم
نمیدونم چیکارکنم داره همه چی برام ب سختی میگذره
حس میکنم گیرافتادم در بندم زندانی ام
ب شوهرم میگم دیگ نمیتونم ادامه بدم 😭ولی هیشکی نمیفهمه من چی میکشم نمیدونم برم پیش دکتر یا ن
شوهرم میگ تو فقط خسته ای از بچع داری وگرنه هیچیت نیست بچه اتو یکی نگه داره برمیگردی ب همون ورژن عالی و پر انرژی خودت میگ تو فقط مشکلت همین خستگی از بچه داری و مادرشدن و مسیولیتش وگرنه نیاز ب دکتر اینا نداری نمیدونم چیکار کنم 🙂