امروز بعد مدتها گفتم از صبح برم خونه مامانم
دیگه بچه داری و فرزند پروری رو امروز سخت نگیرم
درسته خیلی اذیت کرد اما خوشحال بود بچم
سر شبی مامانم نگو چاقو تیز گذاشته زمین به خورد میکنه.
دیدم پسرم چاقو برداشت فرار کرد دویدم بگیرم کشید انگشت وسطم کلا برید باز شد بردیم پانسمان ۴ تا بخیه خورد
من که افتادمزمین به اخ اوف مامانم رفت سمتش بگیره دوتا انگشت لیام بریده اما عمیق نیس
دیگه خودم رو ول کردم بحال اون گریه کردم
اینم مهمونی من

۵ پاسخ

الحمدالله بخیر گذشته 🩷

صدقه بنداز

وای من ک بدنم لرزید اینو گفتی ولی دخترم وقتی دستشه اصلا دنبالش نمیکنن فقط اروم ازش میگیرم چون بیفتم دنبالش اونم از ترسه اینکه ازش نگیرم فرار میکنه حدای نکرده میفته چشو چالشو 🥵

وای نباس دنبالش میگردی خیلی خیلی خطرناکه
منم عصری ظرف ژله خوریم تو دستم شکست دوتا دستم تیکه پاره شد و بخیه لازم ولی نرفتم
هنوزم خون میاد .شبی هم تنها و ی بچه ک شیر ازصب قطع کرده و نمیخوره و دستام داغون

عزیزم هیچوقت دنبال بچه نکنید برای چیز خطرناکی ک دستشه پیششه خدای نکرده بیافته زمین ...

مقالات مرتبط

آموزش خواب به کودکان
آموزش خواب به کودکان بدون گریه در سنین مختلف
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
درمان بریدگی
بریدن دست کودک با چاقو | روش‌های درمان خراش پوست کودک و بر...
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان اهوراوایلیا مامان اهوراوایلیا ۲ سالگی
۲سال پیش چنین شبی تا صبح ازاسترس و درد نخوابیدم ساعت ۵بیدار شدم گفتم دیگه نمیتونم تحمل کنم که دیگه راه افتادیم رفتیم بیمارستان تا کارهای پذیرشم رو انجام دادن طول کشید ساعت ۸ دیگه بردنم اتاق عمل ایلیا کوچولوم به دنیا اومد همینجوری چسبوندنش به صورتم سریع بردنش بیرون من مشکوک شدم به گریه هاش اخه یه جوری بود بعدازاتاق عمل آوردنم بیرون شوهرم پشت در نبود بیشتردلم ریخت فقط خواهرم بود بعدآوردنم تواتاق دیدم بچه رو نیاوردن اینقدر پرسیدم بچه کجاست؟
چرا مامان نیست چرا شوهرم نیست اول گفتن هیچ چی نیست بعد دیگه مامانم اومد وخوشحال بود دیدم خوشحال دلم بالا اومد گفتم خدهروشکر حتما چیز خاصی نیست که مامانم خوشحال اخه مامانم اصلا نمیتونه احساساتش رو کنترل کنه گفت که بچه یکم آب دور جنین رفته تو ریش باید تو دستگاه باشه ۲۴ساعت شیرنخوره تاجواب آزمایشاتش بیاد خدا سرهیچ کس نیاره اون ۲۴ساعت اندازه ۲۴روز برام طول کشید چون سزارینی بودم خودمم نمیتونستم برم ببینمش پرستارا نمیزاشتن
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان ܩߊ‌ܣܠࡅ࡙ࡍ߭🌜‌Ｃ᭄ مامان ܩߊ‌ܣܠࡅ࡙ࡍ߭🌜‌Ｃ᭄ ۱ سالگی
بچها بیاین نظر بدین ببینم .... من از بچه ای که دست بزن داشته باشه و غد باشه خیلی خیلی متنفرم خوب ، دوستم یه دختر داره یکماه از ماهلین بزرگتره امد خونمون. ماهلین همش بغلش میکرد بوسش میکرد اما اون هولش میداد میزد تو صورتش موهاش میکشید خیلی خیلی بیتربیت و چندش ماهلینم گریه میکرد من ارومش میکردم اما باز ماهلین میرفت سمتش میزد یا اسباب بازیای ماهلین بزور از دستش میکشید جیغ و داد که چرا برمیداری این مال منه فلان دخترمم بمیرم براش اروم نگاش میکرد مامانشم عین خیالش نبود 😐دوس داشتم دوتاشون خفه کنم 😑😑😑 بعد مامانم امد خونه و اینایهو دوستم به مامانم گفت وای از دست ماهلین اسباب بازیاش به دخترم نمیده خیلی لجکاره 😐😐😐😐 منم گفتم معلومه نمیده وقتی کسی بزنه به صورتش و اذیتش کنه منم باشم نمیدم . اخم کرد و فلان دیگه دلم نمیخواد باهاش رفت امد کنم. درسته بچه ان اما رفتار مادرشم خیلی خیلی رو اعصابمه. و دلم نمیخواد دختر با اینجور بچه هایی رفت امد کنه کارم درسته یا ن
هنوزم یادش میفتم تپش قلب میگیرم 😐😐😐🤦🏻‍♀️
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان رایان🧸 مامان رایان🧸 ۲ سالگی
خیلی عذاب وجدان دارم
امروز روز سومیه که پسرم تو ترک پستونکه تا امروز ظهر همه چیز خوب بود هی قبل خواب یکمی بهونه میگرفت براش توضیح میدادم که تلخ شده خراب شده انداختیمش دور بعد میخوابید
اما امشب اومدم خونه مامانم یادم رفت قطره تلخک و بیارم فکر نمیکردم نیاز بشه
اینقدر گریه کرد و نام نام (همون پستونک) کرد داشتم پشیمون میشدم بدم بهش
به نظرتون‌ کار خوبی کردم ندادم بهش یا باید میدادم بخوره؟؟ 😢
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سلنا و تو دلی مامان سلنا و تو دلی ۲ سالگی
امشب بعد دو سال اولین شب که دخترم رو نذاشتم رو پاهام بخوابه چون واقعا درمونده شده بودم تا صبح باید رو پاهام میخوابید مخصوصا بعد از شیر گرفتن بدتر هم شده بود تا میذاشتم زمین به شدت گریه میکرد منم کمردرد و پادرد شدید گرفته بودم امشب هرچی قصه خونذم براش اثر نکرد خیلی زیاد گریه کرد که بخوابون روی پا اما گفتم نه مامان دیگه باید زمین بخوابی کلی گریه کرد عروسکشو دادم بغلش لالاییشو گذاشتم یهو خوابش برد اما با هق هق😢دیگه چاره چیه مجبور بودم این عادتشم مثل شیر ترک بدم انشالله که مقاومت نکنه و تا صبح بخوابه🤲🏼❤️
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۲ سالگی
مامانا لطفا راهنماییم کنید چطوری وابستگی پسرمو به خانواده خودم کم کنم مخصوصا مامانم پسرم اصلا منو یادش میره کلا چسبیده به مامانم این چند روز مسافرت بودیم یعنی کلا فقط هر‌ چی میخواست مامانم باید بهش بده الانم با گریه از اونجا اوردمش انقدر گریه کرد که چیکار کنم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
سلام مامانا یه راهنمایی میخواستم دیروز با مامانم بیرون قدم میزدیم زمین شیب بود مامانم یهو محکم خورد زمین دست راستش تا بود زیرش مونده بود بعد اون قسمت خیلی درد میکنه رفتیم عکس انداختیم هیچ شکستگی نداشت حالا خیلی درد داره اما باید چیکار کنه ینی طبیعیه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان اقا🤱ابوالفضل👶 مامان اقا🤱ابوالفضل👶 ۲ سالگی
سلام✋ من دارم‌پسرمو از شیر میگیرم از دیشب
بهش شیر ندادم دم صبح بود خوابش عميق بود
بهش شیر دادم‌ خوابید صبح بیدار شده بود خیلی گریه میکرد دوباره بهش دادم‌خوابید ولی مامانم دعوام میکنه میگه اینجوری گناه داره هوایی میشه دیگه وقتی خودم بیدار شدم‌
تا الان‌ ندادم بهانه‌ میگیره زیاد بهش شیشه میدم‌ آب میدم رو پام خیلی بهتر میخوابه الان صبر زرد میزنم‌به سینم نشون میدم بدش میاد نمیخوره دیگه آمدم جا مامانم که راحت باشم مامانم کمکم‌ میکنه ولی خیلی دلم میسوزه دلم میخاد بهش بدم آخه یه جوری نا امید کننده نگاه میکنه حالم بد 😔😔😭میشه البته که مامانم خودش اصرار کرد که‌بگیرم‌ خودش کمک‌میکنه کی تموم میشه که دیگه نخاد راحت بخوابه مامانایی که‌بچتون از شیر گرفتین بعدش راحت بودین اذیت نمیکردن ❤
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
من همیشه میگم گریه بچه بی‌دلیل نیست
امروز لنا از صبح یه بند جیغ زد و گریه کرد یعنی میگم جیغ جوری که همسرم بخاطر آسایش همسایه‌ها لباس تنش کرد تو این گرما رفتن پارک
همسرم همش می‌گفت طبیعی نیست این گریه منم تایید میکردم دیگه یکم آروم شد بهش گفتم لنا جون درد داری؟گقت آره گفتم میتونی بهم نشون بدی کجات درد می‌کنه دست گذاشت رو شکمش گفتم یبوست داره
بچه از صبح درد کشید و گریه کرد تا ۹ شب پی‌پی کرد
حالا یبوست برای ۱.۲ باز تا این حد اشکال ندارد اما اگه بچه در کل همیشه سخت پی‌پی کنه و زیاد براش پیش بیاد حتما باید منیزیومش چک بشه و مهمتر از همه سنو بشه که مطمئن بشن پارگی روده یا مشکلی نداشته باشه.
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان رادمهر مامان رادمهر ۲ سالگی
یعنی بعداز مدت ها امروز به حدی عصبی شدم ک کلی داد زدم سر خودم و سر پسرم برداشت کاسه بزرگ ماست و خیار ببره آشپز خونه تا دویدم بهش برسم دیدم میخاد بزاره بالا تو دستش کاسه کج شده یهو گفتم مامان نریز نریز تا من گفتم نریز اقا کاسه رو کامل برگردوند رو زمین یعنی آتیش گرفتم یهو الانم کلی گریه کردم بهش گفتم برو تو ننو بخاب من قهرم باهات
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان هلما خانمی مامان هلما خانمی ۲ سالگی
🍀🍀🍀سلام به مامانای خستگی ناپذیر شبتون خوش خواستم تجربمو باهاتون دراختیار بزارم امروز ساعت ۱۰ صبح تصمیم گرفتم دیگه به دخترکم شیر ندم البته این چند وقته خیلی وعده هاشو کم کردم ولی بازم وابسته بود زیر سینه می‌خوابید همینم باعث شده بود تا از شیر گرفتن منصرف بشم البته وزنشم ماشاالله خوب بود ساعت ۱۱ صبح که شد سینمو که چسب برق بهش زده بودم نشونش دادم یه ذره گریه کرد دیگه یادش رفت مشغولش کردم ناهارشو دادم رو پام خوابید بدون هیچ یادآوری برای شیر بعد ساعت ۴ بیدارشد بردیمش پارک و خرید ۶ اومدیم خونه عصرونه خورد شامشم خورد یه دفعه یاد شیرو آورد سرشو گرم کردم قبل خواب بهش غذا دادم رو پام گذاشتم همین الان بدون هیچ گریه ای و شیر خواستن گوش شیطون کر خوابید خیلی خیلی خوشحالم که جیگر گوشم اذیت نشد حالا ببینم چی میشه تا صبح ولی پناه میبرم به خدای مهربونم
البته همون صبح نذر حضرت علی اصغر کردم که دخترم اذیت نشه شیر نذر کردم که پخش کنم😘
مامان بنیتا مامان بنیتا ۲ سالگی
مامانا خیلی غصمه کاش بمیرم . اصن دوست نداشتم صبح چشامو بازکنم دیروز خونه مادرشوهرم بودیم دخترم خورد زمین سرش خورد لبه مبل زخم شد بردیم دکتر سریع دوتابخیه زد .گفت بعدیه هفته بیاید بکشیم بخیه رو . اصن نمیتونم ببینم روسردختر پانسمان هست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
سلام مامانا رادین از پله های خونمون افتاد پشت سرش خورد رو کاشی خیلی گریه کرد ولی آروم شد الاننیاز هست ببرم دکتر پشت سرش بود نگرانم سخت خورد زمین
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان وروجک مامان وروجک ۱ سالگی
امروز رسما اولین روز ترک شیشه شیر اقا پسر بود
دیشب حسابی شکمشو سیر کردم تو خواب چون عادت داشت بیدار میشد با شیشه اب میخورد بیدار شد گذاشتمش روی پا یکم غر غر کرد خوابید،
اما نگم از صبح همیشه ساعت ۶بیدار میشه و با جیغ و گریه شدید جیجی میخواد که خب خیلیییی پر استرس بود برای من جیغ میزد گریه میکرد من گذاشتمش رو پام همسرم گذاشت اما اصلا ساکت نشد
میخوام این وعده شیرشو حذف کنم اخه اصلا با لیوان نمیخوره!فقط شیشه میخواست!
دیگه بعداز گذشت یکساعت رو پا گذاشتن خوابید گذاشتمش زمین با هزارتا شلامو صلوات که بیدار نشه
دیگه خوابید تا ساعت ۹ بیدار شد دوباره با گریه شدید که جیجی میخوام
رفتم تو لیوان شیر گرمو عسل درست کردم گفت نه انقد گریه کرد به هق هق افتاد
بغلمم نمیومد اصلا نمیذاشت بهش دست بزنم😕دیگه یکم گریه کرد یه نی بهش دادم گفتم بیا با نی بخور یکم بازی کرد اما لب نزد به شیر
همشرم میخواست بره سرکار دیگه گفتم بلند شیم کلا هرچی بیشتر بذارمش رو پا گریه میکنه لجوج میشه
دیگه پاشدیم براشون یه صبحانه درست کردم میزو چیدم یکی دو لقمه خورد اماااا به خیر گذشت دیگه خبری از گریه نبود!!!
غول مرحله برای من قطع شیر شبه حالا تا پوشک گرفتن
بیدار ک میشه بد چریه میکنه من حالم بد میشه از گریه بچه اما یه روزش خداروشکر گذشت طی روز خیلی بیتابی نمیکنه فقط اول صبحا!
دیگه اینجوری گذشت
بماند به یادگار از قطع شیشه شیر بنیامین
۱آذر۱۴۰۳❤️
پسرم دیگه داره مردی میشه مامانشم داره پیر میکنه با کاراش😃
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی مامان توت فرنگی ۲ سالگی
سلام مامانا خواهرم آبله مرغان گرفته پسرم هم خونه مامانم بود به نظرتون پسرم هم مبتلا میشه آخه خیلی میترسم بگیره کاری واسه جلوگیریش نمیشه کرد یا واکسنی چیزی نیست؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان داینو مامان داینو ۲ سالگی
امشب اومدیم خونه مامانم اینا پسرم از رو کابینت یه بسته کبریت برداشته بود منم غرق صحبت بودم یهو دیدم یه کبریت درآورد و کشید روشنش کرد 😐خودشم ترسید انداخت زمین، اصلا هنگ کردم جدیدا خیلی دست به کارای خطرناک میزنه همشم میشه کنار گاز باشم آشپزی کنم از سرش نمیفته، بچه‌های شماهم اینجورین؟ من حس میکنم دخترا آروم ترن
مشاهده ۷ پاسخ دیگر