این روزا میگذرن هممون یه جاهایی کم میاریم ولی خستگیمون که در بره یادمون میره که اذیت شدیم ....پاشو بشین کنارش بوسش کن نازش کن عذاب وجدانت برطرف شه دختر خوب..
منم برم آوینمو بوسش کنم حس میکنم یهویی دلم تنگ شد واسش😘
عزیزممم تو ماور قوی هستی
همه ما خسته میشیم
اما بخاطر این جوجه ها باید طاقت بیاریم
به این فکر کن که دخترت بجز تو کی و داره؟
خودتو سرزنش نکن عزیزم، ماهمادمیم و خسته میشیم، اتفاق پیش میاد، امیدوارم خدا کمک کنه و بتونیم این مسیر پرچالش رو راحت تر و زودتر رد کنیم
عزیزم خداروشکر کن همه ماها هم این شبها داشتیم داریم تو بهترینی برای بچت همه ماها عصبانی شدیم دادزدیم همه کار کردیم امروز براش جبران کن بیشتر ببوسش بیشتر باهاش بازی کن تو بهترینی برای دخترت
منم دیشب همچین شبی گذروندم کارن همش از این پهلو به اون پهلو میچرخید نمیتونست درست بخوابه تا صبح دو ساعت هم نخوابیدم همش تو بغلم بود صبح هم از ساعت نه رسما بیدار شد و نذاشت من حداقل ناهار براش درست کنم از ساعت ده و نیم تا دوازده خوابش میومد گریه میکرد ولی نمیخوابید هرکاری بگی کردم ولی بدتر میکرد اخر سر دوتا زدم تو سر خودم که اروم شم بیچارم کرد تا خوابید 😮💨 وقتی خوابوندمش نشستم یه دل سیر گریه کردم تا سبک شدم
مادری پر چالش ترین پروسه زندکی یک زنه
اشکال نداره ماهمبعصی وقتا عصبی میشیم، من دیگه میزنم تو سر خودم، سعی میکنم به ایهان جیزی نگم، ولی فقط میپرم به شوهرم ،چون اصلا شوهرم کمک نمیکنه،تازه توقع داره چای و شامش سر ساعت باشه،بعد ازیناست که یهو بیدار شه دیگه نخوابه و لصبی شه ،منماز لجم وقتی ایهان گریه میونه ساکتش نمیکنمتا باباشو بیدار کنه، چقدر دیگه فشار تحمل کنیم
عزیزم بچه است بعضی وقتا بدقلق میشن هممون این شبارو گذروندیم وقتی اینجوری میشه یکم بدنشو ماساژ بده با روغنی چیزی پهلوهاشو ببند نازش کن بعد بهش شیر بده کم کم لجش میخوابه خودتو سرزنش کن
منم شبا خواب ندارم دخترم کولیک داره وقتی گریه میکنه دنیا رو سرم خراب میشه اما صبح که بیدار میشه با چشماش نگاهم میکنه یادم میره که چه شبی رو گذروندم. خدا بهمون طاقت بده.
عزیزم حق داری منم مثل خودتم همسرم اصرار به بچه داشت ولی خب میدونیم که خیلییی بچه هامونو دوسداریم فقط بعضی وقتا ادم کم میاره که طبیعی هست این روزا هم میگذره تازه دلمونم تنگ میشه براشون اینا دلیل نمیشه که مادر بدی باشیم
دقیقا منم یه شب اینقدر خسته بودم ساعت دو بود نمیخوابید ۶ صبحم باید میرفتم سالن خیلی کلافه بودم عصبی بودم که چرا نمیخوابه بعدش که خوابید صبح دلم نمی اومد برم خیلی قشنگ خوابیده بود از اون شب به بعد دیگه گفتم هیچوقت عصبی نمیشم شده تا صبحم بیدار باشه با جون و دل میشینم کنارش
شاید به خاطر شیر نباشه به خاطر دندون باشه دقیقا دیشب ماهم همین شرایط رو داشتیم دخترم دوساعت یه بار بیدار میشد وگریه میکرد ونا چشای بسته ناله میکرد ولی از دندونشه آخه یکم تب وبی قراری هم داره
قد وزن بچت چقد بود؟؟
ببین ابن روزا میگذره فقط باید قلقش بیاد دستت..بزار توی گهواره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.