۱۰ پاسخ

وای چ وحشتناک ....یبار صبح ساعت چهار باگریه پسرم بیدارشدم بعد هرچی نگاه کردم گوشی همسرم نبود گفتم هرجاباشه باصداش پیداش میشه یساعت بعد ک همسرم میخواست برع سرکار من اومدم کلیدوبیارم پیش بخاری اویزون کرده بودم دیدم ای وای گوشی همسرم پشت بخاریه اینقدرداغ بود ک انداختم بغل همسرم فقط خدارحم کرد

مواظب باشین گوشی اگه بترکه گاهی مثل نارنجک عمل میکنه اونم با حرارت بخاری دیگه وامصیبت.

مرسی گلم
منم اجر گذاشته بودم
انگار با دسته اسباب بازی هاش انداخته بود پشت بخاری
فکر کرده بودم انداخته رو سرش
خدا رحم کرد.

شیشه شیرش هم گذاشته بود و یه مقدار جمع شده بود

پسره من از کنار بحاری رد میشه میگه مامان،میگم جانم‌میگه داااغ،جیز🤣🤣آتیش
من‌یه وقتا میچسبم‌به بخاری میگه جییییز میاد دستمو میگیره میکشه کنار

خداروشکر ما بخاری نداریم

اوووو😂😂دخترمن بخاری روشن باشه میگه آتیش آتیش 😅

پسر منم پارسال کفشامو گذاشته بود یه بارم توپ خودشو گذاشته بود بعدا خودشم براش کلی گریه کرد 😀😀

این چیه؟😄😄

پسر خاله من کنترل گذاشته بود کلا آب شده بود

سوال های مرتبط

مامان ریحانه ♥️ مامان ریحانه ♥️ ۲ سالگی
اونایی ک بچه هاتون خودشون میخوابن میشه کمکم کنید
من دوست دارم دخترم خودش بخوابه ولی واقعا با این شرایط چطوری میشه؟
دیشب از ساعت یازده و نیم روی پا بود تا دو شب نخوابید
خودم داشتم بیهوش میشدم
اومدم رخت خواب پهن کردم توی پذیرایی آزاد گذاشتمش بلکه خودش بخوابه
خودم هم خوابیدم ولی از زیر چشم حواسم بهش بود
شوهرم توی اتاق خوابیده بود
دخترم ی دونه میزد توی سر من بدو بدو می‌رفت توی اتاق یکی میزد توی سر شوهرم
پنج دقیقه ی بار صدای دعواشون رو می‌شنیدم
یهو اومد سمت من با شیشه کرم شانس آوردم داشتم نگاه میکردم اومد بزنه توی صورتم از دستش گرفتم وگرنه الان همه اجزا صورتم باهم یکی شده بود
بعد این همه جا عین اومد روی بالشت من روی موهام نشست حس کردم همه موهام داره درمیاد
گذاشتمش اونور دوباره بلند شد روی بالشت من سعی میکرد وایسه سر پا هر هر می‌خندید
آخری حالت چهار دست و پا شد دو تا دستش رو با فشار زیاد فشار میداد روی قفسه سینه م حس کردم دارم میمیرم
خلاصه تا ساعت چهار درگیر بودیم
آخری ی دست کشتمش با گریه روی پام خوابید
واقعا کلافه م کرده
نمی‌دونم چیکار کنم
پاهام داغون شده
اینم اصلا خودش نمیخوابه
جای من بودید چیکار میکردید؟