شاید این یه تلنگری بوده بهت،که نشونت بدن.یه فرصت دوباره بهت دادن.قدر زندگی رو بدون.اینا برای هرکسی پیش نمیاد.
واییی تنم مور مور شد🥶🥶🥶خدایا خودت میبینی نینی داره کجا میخوای ببریش😭😭😭عزیزم بنظرم پیش یه دکتری برو ببین طبع بدنت زیادی سرد یا گرم نیست؟
وای خدا رحمت کرده برای بچتتتتتت ... ایشالله سالم و سرزنده باشی
وای یاد برنامه زندگی پس از زندگی افتادم
منم دقیقا این تجربه رو داشتم با این تفاوت که داشتم پسرمو شیر میدادم خونه مامانم بودم من پایین مبل دراز کشیده بودم داشتم خواهرم روی مبل نشسته بود توی خواب وبیماری بودم دقیقا اینجوری شدم با این تفاوت که اطرافم نور نبود درک داشتم دیدم خواهر زاده ام داره با خواهر کوچیکم تعریف میکنه و اینکه خواهرم دیده بود چشمام کاملا بازه زل زدم به خواهرم و جالبه من که از تازه پریود شده بودم باز پریود شدم سریع بعد اون اتفاق
یه دکتر برو چکت کن عزیزم
شاید خدای نکرده سکته زده باشی
انشالله دیگ اتفاقی برات نمیوفته
من خیلی ساله پیش بیمارستان بودم خیلی بد بود کلا همه چیو چنگ میزدم بلند میشدم میخوردم تو تخت بعد سرمو چپ و راست میچرخونذم دست خودم نبودم زنه تنمو گرفت یکی پاهامو از زانو بعد از مچ ک میگن زنه صدا کرد ک یکی بیاد سرشو بگیره همون موقع هم خون بالا میوردم ..ولی اینو یادمه درد داشتم انگار کتکم زدن سنگین بودم ی چیز تو تنم داشت کنده میشد عین جاروبرقی و احساس میکردم کنده بشه خوب میشم میرم خونه سبک میشم اشکم ریخت اروم شدم صورتم سمت دیوار بود میدیدم شکمم میره بالا میاد پایین نگاه کردم دیدم شکمم سرجاشه بعد ی ادم ک از رو کمر بگیری دست و پا اویزون داره میره بالا چشماش بسته بود رنگی نبود سیاه سفید بود ی چسب انکار ب اونو پایینش چسبیده بود مث بین انگشتات ک چسب میزنی از هم باز میکنی حالت هفت هشتی بهم چسبیذه و از هم جدا هست همینطوری میرفت بالا چسبا انگار کشیده تر میشد اما ی چیز از زمینم میکشیدش یعنی هم از بالا هم از زمین کشیده میشد انگاری بالا میکشید زمین دوست نداشت این بره ک گفتم چرا اینجوری شدم ک بعد چند ثانیه خوب شدم دیگ بیمارستانو میذیدم
به این میگن پرواز روح، چیزی نیست نترس
نه منم اینطوری شدم ادم خوابه ولی فکر میکنی خواب نیستی
منم موقع میخواستم دست و پام تکون بدم نمیتونستم انگار درد میکرد
قبلش هم بگم سرم و پاهام داغ کرد انگار که خون به مغزم نمیرسید بعد دیدم دارم میرم بالا
اصلا خواب نبودم قبلاً هم یبار همین حالت برام پیش اومد ولی خیلی کوتاه زود به خودم اومدم
ولی این خیلی طولانی بود 😭 کاملا حس از دست دادن بچه هام و همه چی و داشتم 😭 خیلی بد بود اینکه از دستم کاری برنمیومد و رفتنم دست خودم نبود 😭 تا حالا برای شما هم پیش اومده ؟ چرا اینجوری شدم احساس میکنم من تو خواب میخوام بمیرم ولی تا فکر بچه هام میاد سرم خدا بهم فرصت میده دوباره برمیگردم ولی مطمئنم نبودم ، تو این دنیا نبودم
وای مور مورم شد یه لحظه خدا بهت رحم کرده ❤
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.