هر بار هر روز میام بنویسم دست و دلم به نوشتن نمیره حوصله ندارم
ی زن عقده ای و عصبی و پرخاشگر شدم
ی پسر فوق العاده بدد اروم دارم از صبح گریه میکنه تا اخر شب من دیگه رد دادم پیش هیچ بی پدری هم نمی وایسه فقط مث چسب به من جسبیده حالم از زندگیم بهم میخوره نه خواب درس نه عذای درس، تا بیداره فقط گریه تا خوابه نمیتونم دست به سیاه سفید بزنم از خواب پا میشه
دلیل گریه هاش اینه از صبح من ببرم کوچه ها دورش بدم تا شب یا با موتور
تا خوابه خابه موقعه پاشود با گریه میره سمت در ورودی اینقد میکوبه و گریه و جیغ که حد و حساب نداره ، بچه ایم نیس بشه گولش زد و با یچیز دیگه سرگرمش کرد، جریدا فقط تو خونه راه میرم و میزنم به صورت خودم یا بچمو میزنم یا اخرش خودکشی
شما نمیدونید چه بلایی سرم میاره این بچههههه، وااای همه مردم به دهن اومدن صداش تا هفتا کوچه اونطرف تر میره، انواع اقسام اساب بازی داره و بازی نمیکنه تلوزیونم نگا نمیکنه، فقط جیغ و داد که برم بیرون، از صبح من تو کوچه هام تا شب دلم میخاد بنیرم خدا لنتم کنه منع کثافت بچه برای چیم بود تاوان کدوم گناهمو دارم میدم بذا همه بگن ناشکری، من به مرز جنون رسیدم

راست میگی خیلی سخته درکت میکنم ولی فکر کنم اگر خودت آرامشت حفظ کنی یه کم با خنده و شوخی باهاش بازی کنی بغلش کنی بوسش کنی او هم آروم میشه وقتی ببینه شما عصبانی هستی آرامش نداری او هم حس میکنه واذیت میکنه چون خودم هروقت عصبی باشم پسرمم بیشتر اذیت میکنه ولی وقتی آروم باشم و با شوخی وخنده باهاش رفتار کنم پسرمم آرومتره

شیر خودتو به بچه میدی

الهی... یاد خودم افتادم.. دخترم اینقدر صدای گریه اش بلند بود همسایه های تو کوچه مون آیفون رو میزدن . هیچ جا نمیتونستم برم قیامت به پا میکرد. تو کل فامیل انگشت نما بودم.‌ یه چیزی که اصلا باور کردنی نیست..پیش دبستانی و کلاس اول کلا من تو مدرسه اش بودم گریه نکنه.. الان کلاس ششم هست خانوم شده.. ماه شده شکر خدا... ولی بیچاره ام کرد تا بزرگ شد

منم ظهر انقد نق زد داشتم اشپزی میکردم همینطور چسبیده بود به پاهام ول نمیکرد اخرسر دستم گرفت به چدن گاز سوخت ولی چ میشه کرد بچه ها جز مامان و باباشون پناهی ندارن

عزیزم به تجربه من
علت تمام بیقراری هاش اینه که خودت اروم نیستی
میدونم شرایط زندگیت خوب نیس
اما هرطوریه اگر میتونی برای خودت یه کاری کن برو پیش مشاور
تو اروم باشی بچت ارومه
باور کن

سخته ولی خودتم باید اروم باشی
هیچ وقت ناشکر نکن که بعدهاا پشیمون بشی بچست شیطنت های خودشو داره روزها بزار تو حیاط همونجا بازی کنه بیرون کوچه نبر یا واسش جوجه بگیر بزار ت حیاط باهمون ها مشغول میشه

عزیزم نباید از اول بیرون میبردیش درکت میکنم چون پسرم اینجوری بود دیگه نبردمش بیرون الان یکم بهتر شده سعی کن نبریش بیرون

خداااابا میگم کاش هم خودت هم بچت جفتتون میرفتیت پیش روان‌پزشک شاید بیش فعالی چیزی باشه دارو بده خوب بشع هزار ویک چیز هست ک منو تونمیدونیم

عزیزم من درکت میکنم خودمم ی پسر یک ساله دارم هر دورانی چالش های خودشو داره و سختی خددش این جور با خددت نکن مادر مهربون سعی کن سازگاری بسشتری داشته باشی حالا بیرون ببر خودتم لذت ببر چرا بد باشه تت خونه سعی کن کاری که خوشش میاد انجام بدی هی عوض کن منم پسرم گلهی اذیت میکنه اما چاره چیه تا بگذره این دوران و فخیم بشن مجبودیم

شاید جاییش درد میکنه با دکتر مشورت بگیر و بعد حتما با یه روانشناس صحبت کن

علت اینهمه خشونت چیه ؟
شوهرت چیکارس پس؟

ببرش پیش ی روانپزشک راهنمایی میکنه برای مشکلات رفتاریش

دختر منم شبانه روز در حال نغ زدنه.🥲

آخی عزیزم درکت میکنم سخته حیاط ندارید بزاریش تو حیاط؟.؟

بد عادت شده.باید اروم اروم ترکش بدی