۸ پاسخ

از طرف خواهرش بهش کادو بدید یه تایگی تنهایی با باباش یا مادربزگرزگ کسی بیرون بره حال وهواش عوض بشه

واسه اون سن هضم یک بچه دیگه خیلی سخته و دیر قبول می‌کنه دختر من ۵سالش پر شده یک وقتایی قشنگ کلامی حسادتشو نشون میده با اینکه از قبل تولد کلی آمادش کرده بودیم

بهش بگو اگه بچه خوبی باشی فرشته مهربون کادو میزاره زیرمتکات،صبح روز بعد یه گز یاشکلات یاهرخوراکی که دوست داره بزار زیرمتکاش وبعدبگو برو زیرمتکاببین اونموقع کلی ذوق زده میشه بگو چون مراقب آبجی بودی کادوبرات فرستاده،خواهرم بااین کارخیلی نتیجه گرفت تازه دخترش۴سال ازپسرش بزرگتره ،دخترش کلامیگفت من داداش نمیخوام

منم دقیقا همینم صبح تاآخرشب که بخوابیم درگیری اعصاب خوردی همش حرص میده میزنه بچه رو واقعا موندیم

به من فکر کن نمی‌بری . من چی بگم بچه اولم سه سالشه یک غده تو سرش از ماه نه بارداری باهاش از این مطب به اون مطب ،این یکی رو نفهمیدم کی شش ماه شد و الان تو هفت می‌ره کم کم ، دست تنها ،شوهرم شهر غریب کار می‌کنه من شهر غریب تر زندگی .
الان هم دوباره برای بزرگه از این شهر به اون شهر با یک بچه شش،هفت ماهه تنها

الان تایم حساسشه بیشتر وجوری رفتار کنید حساس نشه یه سری چیزای خواهرشو بسپرید بهش مثلا اسباب بازی بیاره باهاش حرف بزنه احساس همبازی بودن باهاش دست بده

بچه خواهرشوهر من دوسال اختلاف داشتن دقیقا تا از نوزاد غافل میشدن پسر بزرگشون میرفت چنگش میگرفت میزد

چیزی نگید به۰ش تو س۰ن ۳ تا ۵ ۰سالگی اینا کاملا طبیعیه

سوال های مرتبط