یعنی داری هلاک میشی از بدن درد و بی خوابی ولی با این حال واسه اینکه لبخند و صدای اغو شو بشنوی بازم روتو میکنی طرفشو با خنده باهاش حرف میزنی و دلت غنج میره واسش
مادر بودن ینی حاضری خاطر تو چشم خودت بره ولی توپای بچت نه.....اتفاقا سر شب یاد لحظه زایمانم افتادم ک چقد قشنگ بود چقد لحظه قشنگیه ک بچه رو میارن میذارن رو سینت اون لحظه ای ک گریه میکته دارن لباس میپوشونن چقد خوبه این لحظه اولین باری ک بهش شیر میدی چقد باعشق نگاش میکنی و دستشو میگیری قربون صدقه دستای کوچلوش میشی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.