سوال های مرتبط

مامان دلوین مامان دلوین ۷ ماهگی
#پارت یک
بالاخره منم اومدم با تجربه زایمانم😁
من انتخابم سزارین اختیاری بود چون از طبیعی وحشت داشتم
اینم بگم که من دخترم تا ۳۶ هفته بریچ بود و بعد چرخید بل اینکه بارداری اولمه😵‍💫
بارداری خیلی سختی داشتم سه هفته آخر بچه کامل اومده بود تو لگن
منم همش استرس اینکه طبیعی زایمان نکنم....
خلاصه دکترم گفته بود چهار اردیبهشت برم پیشش تا پنجم بستری بشم تو بیمارستان
ولی خودم از تقریبا شنبه که می‌شد اول اردیبهشت دلدرد و کمردرد پریودی داشتم و یکشنبه رفتم پیش دکترم که گف فردا ۶ صب ناشتا برم بیمارستان
استرس داشتم ولی خیلی خوشحال بودم چون میدونستم دیگه سبک میشم و دخترم رو میبینم
خلاصه ۶ صب رفتم بیمارستان با دکترم تماس گرفتن که جواب نداد
تا ۶ ونیم بهش زنگ زدن ولی جواب نمی‌داد و اونجا بهم گفتن این دکتر سابقه جواب دادن تلفن نداشته
😑منم که دکتر نامه طبیعی بهم داده بود و گفته بود اونجا حرف از سزارین نزن سقف روسرم خراب شد و گفتم ایوای من بچه هم تو لگنه و دکتر ول کرده ک من طبیعی زایمان کنم
مامان Gandomi😍 مامان Gandomi😍 ۷ ماهگی
تجربه زایمان
سلام به همه ی مامانا، من ۹ روز پیش تو ۳۷ هفته ۲ روز زایمان کردم… داستان این بود که صبح رفته بودم واسه سونو وزن و بیوفیزیکال که بهم گفت وزن ۲۷۰۰ و همه چی خوبه از ظهر فشارم همش ۱۳/۵ بود دکترم تلفی بهم گفت بهتره برم سونو داپلر که اگه همه چی خوبه ختم بارداری بهم بده چون دیابتی بودم قرار بود هفته بعدش ختم بدم، شب رفتم سونو داپلر که همونجا بهم گفت بچه رشد نکرده و ۲۳۰۰ بیشتر نیست و بهم ختم بارداری دادن ساعت ۱۰ شب بستری شدم و فشارم رسید به ۱۶ و اورژانسی سزارین شدم ساعت ۳ صبح، بچم با وزن ۲۲۰۰ به دنیا اومد ولی خداروشکر نه دستگاه رفت و نه بستری شد روز سوم زردی گرفت با عدد ۱۰/۷ که گفتن چون وزنش پایینه خطرناکه دستگاه دو‌روز خونه گذاشتم رسید به ۱۰/۲ و خیلی تغییر نکرد… چون تو‌روز پنجم ۲۳۰۰ شده بود دکتر گفت بهتره چند روز دیگه بگذره و تا میتونی بهش شیر بده که زردی دفع شه …. قراره امروز بریم دکتر، گفتن اگه طی این سه روز ۱۰۰ گرم اضافه کنه بستری نیاز نیست و تو خونه با شیر دادن زردیش رو‌کنترل کنیم که ان شاءالله تموم شه… برام دعا کنید عصر که میرم دکتر همه چی خوب پیش رفته باشه
مامان ملورین🤰👼🩷 مامان ملورین🤰👼🩷 ۵ ماهگی
تجربه زایمان(سزارین )🌱💖
پارت ۵
خلاصه دخترم یه روز پیشم بود تا اینکه روز مرخص شدنم رسید جواب آزمایشش اومد که برای سوراخ شدن کیسه آبم گرفته بود دخترم عفونت خون گرفته بود بخاطر اینکه ۲۴ ساعت از سوراخ شدن کیسه آبم گذشته بود وای که نگم جیگرم براش کباب بود همش دستشو سوراخ میکردن صدای گریه اش میومد خیلی روزای بدی بود موقعی که بیمارستان بستری شد منم با اون وضعم رفته بودم پیش دخترم مامانم و شوهرم هم اجازه نداشتن داخل بیان
دخترم ۳ روز بستری شد عفونتش خداروشکر اومد پایین ولی دکتر گفت محض اطمینان ۲ روز هم بمونه انتی بیوتیک بگیره
منم که هر روز صبح تو اورژانس مامایی بودم از سردرد شدید که بیشتر بخاطر استراحت نکردنم بود انقدر وضعم بد میشد که شوهرم با ویلچر این ور اون ور می‌برد منو تا بلاخره یه خورده قرص و اینا میخوردم اوکی میشدم اصلا بعد از عمل صحبت نکنین حرکت نکنین واقعا خیلی سردردش بده
روز چهار بستری دخترم انتی بیوتیک هاشو هم گرفته بود و به رضایت خودم مرخصش کردم و فرداش بردمش پیش متخصص و گفت که حالش خوبه جواب آزمایشش هم موردی نداشته یعنی بیمارستان الکی میخواست یهاز روز هم بیشتر نگه داره تازه یه آزمایش خطرناک هم میخواستن از بچم بگیرن که واقعا بی مورد بود چون عفونتش اومده بود پایین اصلا اون قدر بالا نبود که بخوان اون آزمایش و بگیرن
خلاصه بعد از ۵ روز بلاخره به آرامش رسیدیم و دخترم و صحیح و سالم آوردیم خونه الهی که هیچ موقع هیچ بچه ای مریض نشه🥺
مامان مهدیار👶🏻🩵 مامان مهدیار👶🏻🩵 ۷ ماهگی
پارت اول
خب مامانا من اومدم تا تجربه زایمان سزارینمو بهتون بگم امیدوارم که واستون مفید و کمک کننده باشه
بقیشو تو کامنتا میزارم به ترتیب لایک کنید بالا بمونه❤️
خب میدونید که من طبیعی بودم و بخاطر اینکه سونو وزن بچه رو حدود ۴ کیلو گفته بود دکترمم گفت برم واسه سزارین
چهارشنبه نوبت ویزیت دکتر داشتم که ۴۰هفته و ۱ روز بودم (نمیدونم چرا تو کارت واکسن پسرم نوشته ۳۹هفته و ۲روز😂😐) بعد دیگه رفتم دکتر معاینم کرد که سه هفته بود تو ۱ سانت بودم و باز نشده بود اصلا دهانه رحمم بهم گفت سرش بیشتر وزن گرفته ممکنه تو زایمان طبیعی سرش یا شونش گیر کنه و بچه دستش نتونه تکون بده ولی لگنت برای طبیعی خیلی لگن خوبیه بهش گفتم کی برم بستری بشم گفت فردا صبح ینی پنجشنبه حالا یا امپول فشار میزنن درد طبیعی بگیری و بعد سزارین یا بدون امپول فشار سزارینت میکنم فردا صبح گفتم نه من دیگه نمیتونم همین بعدازظهر نامه بدین بهم برم بستری بشم بیمارستان افشار گفت بیمارستان افشار بیشتر روی زایمان طبیعی تاکید دارن و میزارن قشنگ از درد طبیعی پاره بشی و اگ نتونسی سزارینت میکنن و بیمارستان نه دستگاه سونوگرافی داره نه دکتر بیهوشی خوب ماما ها بیهوشت میکنن و من خیلی دستم بستس که بتونم کاراتو بکنم اگ میخوای برو دکترتو عوض کن یا شهیدصدوقی بستری شو گفتم هرچی شما میگین من شهید صدوقی بستری میشم گفت افرین هرچی من گفتم گوش بده😁😂
بعد دیگه نامه بهم داد خیلی استرس داشتم ترس شوق همه حسی داشتم دیگه ساعت ۵ونیم بعدازظهر رفتیم با شوهرم بیمارستان شهید صدوقی اونجا ازم نوار گرفتن تو نوار هر ۱۰ دقیقه ۳ تا انقباض نشون میداد