خانما من دوروز دیگه ۲۸هفته میشم
نزدیک یک هفته س خیلی خستم میشه این خستگی طبیعیه و همه خانوما خستشون میشه ولی جدیدا اینقدرخستم میشه ک‌گریه میکنم
از۹صبح تا۱۲شب گیرخونه و ارشام روزا نمیخوابیم و اصلا واسه خودم وقت ندارم حتی یادم نمیاد اخرین بار کی فیلم دیدم کل وقتی ک دارم درحد چک‌کرذن گوشیه و چون همسرم همش سرکاره من بیشترخستم میشه ومسئولیتم بیشتره روزانه به غیراز کاراخونه و روزمره برنامه ریزی واسه نظافت دارم ولی حس میکنم نمیتونم این روزا با چایی دووم میارم هرشب ارشا میخواد کتاب بخونم واسش ولی بعد ازخوندن ی کناب دیگه نمیتونم حرف بزنم و قبل از خودش خوابم میبره
اگه کاراخونه و نظافت رو انجام ندم از نظرروانی بهم میریزم چیکارکنم انرژیم بیشتربشه

هیچی
شیماجان یه کم توقع از کامل بودنتون پایین بیار
من به هیچ عنوان کشش نصف کارای تو رو هم ندارم

بنظرم خیلی کمال گرا هستی
خودتو اذییت میکنی

بله طبیعی تراز این نداریم گلم هم کارت زیاده هم داری سنگینتر میشی معلومه خستگی هم داره هفته های اخر که خیلی سختتره منم جز نظافت بقیه اینارو هستم بازم همش خستم 😂

سلام منم مثل شمام خیلی خسته می شم دائم در حال تمییز کردن. غذا درست کردن ظرف شستن و رسیدگی به پسرم هستم و وقتی به بقیه می گم جوابشون بیشتر عصبیم می کنه اکثریت می گن خب استراحت کن ولی نمی دونن که بهم ریختگی خیلی عذابم می ده و انجام ندادن کارها باعث می شه فکر کنم اون روز را از دست دادم. راحلی ندارم فقط خواستم باهاتون همدلی کرده باشم

منم خونه بهم ریخته باشه بهم میریزم
روزی هزار بار اتاقم بهم بریزن میریم مرتب میکنم هر کدوم از اسباب بازیا باید تو سبد خودش باشه
من علاوه بر آریا یه پسر مدره ی دارم و نیمه وقت هم سرکارم تقریبا ولی خوبیش اینه همسرم ساعت ۶خونه ست که البته اونم خسته ست ولی باز دلگرمیه
صبحا ساعت شیشو نیم بیدار میشم پسرمو میبرم مدرسه سرویسامو میرسونم هشت میرسم خونه دوباره نزدیکای دوازده میزنن بیرون دنبال سرویسام یکونیم خونه ام
غروبم ساعت پنج میرم بیرون
صبحا قبل دوازده ناهارم باید اماده باشه