دیگه خسته شدم موندم چ جوری ادامه بدم
اخه چرا باید این دختر اینقدر شلوغ باشه ب حدی شلوغه ک هر جا میبرم از شدت شلوغیش همه تعجب میکنن بهم ترحم میکنن ک خدا ب دادت برسه.....
ک راستم میگن بخدا ی جا بند نیست اسباب بازی میریزم جلوش بازی نمیکنه ضرف ظروف میریزم یکم بازی میکنه باز میره
بخدا اونقدر خستم ک نگووو
خوابم نداره ک من بیچاره یکم استراحت کنم
اشتها هم ندارع ک وقتی غذا بخوره خوشال شم دیگ دارم افسرده میشم چرا این بچه اشتها نداره دو ماهه تو ی وزن مونده
دلم میخواد گریع کنم دلم میخواد از دستش فرار کنم چن روزی بعد ک حالم خوب شد برگردم
توروخدا قضاوتم نکنین دیگ حسته شدم چ میشد شلوغ نبود میخوام بمیریم راحت شم 😭😔😓😢😦😖😣🤕

احتمالا از گرسنگیه

عزیزم شما فقط خسته شدی یه مدت کمکی بگیر وگرنه خب طبیعت بچه شیطنته دیگه دختر منم هرچی درست میکنم نمیخوره شیرم خوب نمیخوره تو یه ماه کلا ۱۰۰ گرم اضافه کرده با اسباب بازی هاشم کلا ده دقیقه شاید بازی کنه ولی خب من خیلی دوست دارم آخه چیکنه بچم کنجکاوه دیگه بنظر من که بچه سالم باید شیطونی کنه شما نکات مثبت شو ببین خدانکرده مریض باشن یه گوشه بیفتن خوبه

عزیزم پسر منم الان اینجوریه الان ولی من چون تجربه دارم از قبل از به حرف بقیه اهمیت نمیدم بچه همینه دیگه جایی نمیرم فقد خونه ی مامانم خونه رو براش امن میکنم تا خیالم راحت بشه
تا ۳ سالگی هم نمیشه بگیم فوضول
خدا صبرت بده

عزیزمممم...خدا کمکت کنه...چون خیلی شیطونه غذا نمیخوره...مادرت یا مادر شوهرت چند ساعت نگهش نمیدارن استراحت کنی؟

عزیزم ناراحت نباش یه روز بزرگ میشه و میشه عصای دستت بخدا دختر منم همینه به حرفای اطرافیان گوش نکن هیشکی حوصله بچه ی کسی دیگه رو نداره بخاطر همین اینجوری میگن یه لحظه فکرش رو بکن که نباشه فکرشم دیوونت میکنه من خودم دوسال تو انتظار بچه بودم الان خداروشکر میکنم که خدا همین بچه ی شلوغ کار رو بهم داد اگه نبود همش مخاستم به در و دیوار خونه نگاه کنم

وای من و شوهرم عاشق بچه شلوغیم

پس چجوری انرژی داره چیزی نمیخوره اذیتم میکنه