بااینکه اخرشبا جنازم ازخستگی برکه رو ک میخابونم
دلم میخادچایی دم کنم باخودم بشینم خلوت کنم انگارسکوت خونه وتاریکی شب یجوردیگ ارامش داره حس وحال عجیبیه ها میدونم زودمیگذره مث همین شبا دارم براش قصه میگم وموهاش ومیبافم🥺😥

من شبایی که خونه خودمونم همسرم و گندم که میخوابن دیگه نه توان و حوصله هیچکاری ندارم🫠
اما خونه مامانم که میمونم اخر شبا باهم چایی و خوراکی میخوریم خیلی خوبه😍

من عصری تو فلاسک دم میکنم میزارم دخترم خوابش برد میخورم😵‍💫

دقیقا منم تا ۵ ماهگی ماهان هر شب که همسرم و پسرم رو میخوابوندم برا خودم چای میریختم و یکی دو ساعت روی مبل می‌نشستم واسه خودم ریلکس میکردم. از ۵ ماهگی ب بعد دیگه میام میخوابم. ینی اون احساسِ نیاز رو دیگه ندارم

منم دلم چایی میخواد ولی توان دم کردنش رو ندارم الان خوابیده میخوام زودی بخوابم فقط😪