پنج صبحه ما تازه اومدیم خونه ...
از سرشب رفتیم بیمارستان ،یساعت مارو معطل کردن که باید متخصص خودمون تایید کنه سرم رو ... بعدش رفتیم اورژانس قسمت سرپایی که سرم بزنن و دوساعت اونجا مارو نگه داشتن که نوبتتون شه.... الهی من بمیرم برا امیرعلی امشب کم مونده بود بیهوش شم از غصه بچم ... شما فکر کن اومد رگشو پیدا کنه چند بار سوزنو تو پای بچم چرخوند اینم از گریه هلاک شده بود نتونست و گفت میگم بچه های اورژانس رگ گیری کنن رفتم اونجا از ده جای بچم اومد رگ بگیره دستاش پاهاش یعنی یه جای سالم نذاشتن برا بچم ...
بعد گفتن اگه نشه باید از گردنش رگ بگیریم من و همسرم اجازه ندادیم
😭😭😭😭 اومدن گفتن اول باید استفراغش بند بیاد ،رگشم پیدا نشد که نشد اینقدر ترسیده بود که دستم خورد ب پاش فکر کرد می‌خوام سوزن بزنم
جیگرم امشب آتیش گرفت ... بقران ده سال پیر شدم
اومدن آخرش یه آمپول عضلانی برا تهوعش زدن واز ساعت ۱۲ تا ۱ صبر کردیم و بعدش ۳۰ تا شیر دادم بیست دق صبرکردم شکرخدا بالا نیاورد دوباره ۳۰ تا دادم بالا نیاورد رفتم ب دکترش گفتم اینجوره گفت تا او از اس نخوره اجازه ترخیص نمیدم ،باز هر یه ربع نشستم با سرنگ بهش دادم و مابینش مکث کردم ،امشب امیرعلی خیلییییییی اذیت شد بخدا رنگ‌ ب روی بچم نمونده
خلاصه اومدیم خونه چون دکترش تایید کرد که بالا نمیاره و میتونی کم کم بهش شیر بدی ، اینم نمیخوره ، الان بهش پودر پروکیدو تو ۳۰ تا شیر مخلوط کردم هرجوری بود با سرنگ بهش دادم بلکه اسهالش کمتر بشه ...
بخاطر اینکه تپلیه رگاشو پیدا نمیکردن وگرنه اگه سرم می‌گرفت خیلی زود خوب میشد ولی بازم شکر که بدتر از این نشد ...

تصویر
۲۴ پاسخ

الهی بگردم 😥❤️🤕 خیلییی سختی کشیدی . ایشالله خدا کمک کنه این بچه خوب بشه دیگه اسهال استفراغ نکنه . بگردم برای دلت که اینقد غصه خوردی 😢 واقعا رک گیریشون سخته . پرستار ان ای سیو نیومد بگیره ؟ یاسین هم چندبار سوراخش کردن چند تا پرستار ان ای سیو ریختن سرش تا گرفتن . بعدم تا چند روز بچم کسی دستشو میگرفت جیغ میزد فکر میکرد میخوان سوزن بزنن . ایشالله زود خوب میشه ولی خاطره این روزا هیچ جوره یاد آدم نمیره 😔

دخترم چهارماهش بود دکتر سرم نوشت رفتم گیت پرستاری گفتم یکی بیاد که تو اولین بار رگشو بگیره چون بشه دومین بار برمیدارم دخترمو میبرم قشنگ با جدیتو گریه میگفتم یه اقایی اومد جوون بود اما حرفه و کاربلد دستاشو نگاه کرد گفت نه پاهاشو نگاه کرد قشنگ پنج دقیقه فقط نگاه کرد تو دفعه اولم رگو گرفت خدا خیرش بده یه لبخند پیروزمندانه زدو رفت
رگ بچه سخت پیدا میشه ایشالا نینی شماهم هرچه زودتر خوب بشه

حالم ازین بیمارستان کوفتی بهم میخوره پسرم یک ماه و نیم بود اینجا بستری شد سه روز و چیی کشیدیم ما
اینارو خوندم قشنک اومد جلوچشم چطور از بچم نتونستن رگ بگیرن مارو از اتاق انداختن بیرون پشت در منو مامانم زار میزدیم

اخی الهی بمیرم برای بچه الان بهتره پسرت؟

ای جان عزیزم انشاءالله زودی خوب میشه ولی کاش نمیتونستن رگ بگیرن میبردیش بخش اطفال بیمارستان اونا حرفه ای ترن تا اورژانس.خدا هیج بچه ای رو مریض نکنه انشاءالله 😢😢

عزیزم حتما به پسرت اب زیاد بده

آخه دلمکباب شد بخدا الاهی هیچ بچه‌ای مریض نشه همیشه براش صدقه بده صلوات بفرست فوت کن توی صورت ش از چشم بد خدا حفظش کنه انشاالله خواهرم ناراحت نباش خدا بزرگه

کاملا درکت میکنم عزیزم خیلی سخته یه خار بره توی پای بچت، ان شاالله همیشه سالم باشه🌸

وای دلم ریش شد بمیرم الهی 🥲
منم پسرم ده روز ام ای سی یو بود وقتی مرخصش کردن اوردیمش خونه روی دستش و پاهاش جای سرم بود

انشالله که بهتر میشه عزیزم

تا ده روز اسهال‌ش ادامه داشت تازه دیروز یکم بهتر شده

وایی منم به روز تو افتاده بودم فقط استفراغ اسهال و گریه تا پنج صب اصلا نمیخوابید بچم هلاک شد منو مامانم هم با اون هلاک شدیم سرم نمی‌زدن بهش فقط آمپول تهوع میزدن که دو سه ساعت تاثیر داشت بعدش بازم استفراغ می‌کرد دیگه خونه مامانم کثیف شد خیلی شرایط بدی بود ماسک بزن تو هم میگیری من و بابام و آبجی هامو همه گرفتیم شدید خیلی بد بود

الهی زود خوب بشه
همه اینارو من سر هردو بچم کشیدم.و حتی بدتر از تو.این روزها میگذره و بچه هامون بزرگ میشن غصه نخور.من که دیگه انقد غصه خوردم خودم مریض شدم دیگ زاچ مریض شدم.از همون روز اول زایمان تو بخش مراقبت نوزادان بودم 5روز بالاسر بچم 😭
گفتم که بدونی تنها نیستی.وقتی مادر میشی همه چیو تجربه میکنی

ای خدا چقدسخت گذشت بهتون😭

من بمیرررررررم😭😭😭
ووووواااایییی این چیبود خوندم چرا اجازه دادی چرا نبردی یجای بهتر
خدایا این بچه زودتر خوب بشه هیچ مادری را با بچه اش امتحان نکن
الان بهتره تا میتونی بهش شیر بده
قرآن بخون بالاسرش آروم بشه
بمیرم واسه اون بدن کوچولوش که انقدر اذیت شده
خیلی خیلی مراقبش باش تا زوده زود خوب بشه امیرعلی کوچولو🥹😘😘🧿❤️
مراقب خودتم باش عزیزم اگه ضعیف باشی پس کی مراقب نینی باشه
اگه کاری کمکی خواستی حتما بهم بگو

وایییی جگر آدم‌آتیش میگیره برای بچش

پسر منم اینجوری شده لعنتی چه سخته داروهای چی دادن براش من دیشب دکتر متخصص بردم داروهای دیگه گرفتن ولی روز قبلش برده بودم بیمارستان یک آمپول تهوع زدن خوب شد ولی باز از روز بعد که دیروز میشد اسهال شده

عزیزززززم😥

آخ ک منم ۲ هفتس پیر شدم بخدا اسهال استفراغ چ کوفتیه افتاده ب جون این بچه ها منم تا صبح پلک نزاشتم بس دخترم اسهال کردو بیقرار بود

انشالله که بهتر شه
دختر منم تپل خدا کنه مریض نشه

آی کوچولو😞
پسرمنم ی ماه پیش ویروس گرفت سرم زدن دلم کباب شد

شکرخدا،انشالا ک بهتر شه🩷
خدا ناخوشی بچه رو ب هیچ پدرمادری نشون نده،ادم همراه اونا چندبرابر بیشتر دردمیکشه🙁

🥺🥺🥺🥺🥺🥺

اخی🥲🥲🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان نی نی مامان نی نی ۱۲ ماهگی
سلام مامانا من اومدم بگم که این چند روز چجوری گذشت...
اون روز که گفتم پسرم داغه بهش استامینوفن دادم شیاف گذاشتم پاشویه کردم پیاز گذاشتم کف پاش با گلاب و ختمی پاشویه کردم اصلا هیییچ تاثیری نداشت همینجور تبش می‌رفت بالا...
دکترشم عصر نوبت داده بود بهم دیگه بردم پیش دکتر عمومی گفت بازم شیاف بزار شیاف دومو که گذاشتم اسهالش شدیدتر شد بالا هم میورد.
دیگه مجبور شدم بردمش اورژانس اونجا با بدبختی یه سرم بهش وصل کردن تبش اومد پایین... تا دیروز عصر دارو گرفت که رگش بسته شد و گفتن باید باز ازش رگ بگیریم...
دقیقا یک ساعت بچه جیغ کشید و هق هق کرد ۱۵ بار سوزنو کردن تو بدن بچه و در آوردن آخرش بعد یه ساعت گفتن بیا ببرش یکم آرومش کن باز بیارش که دیگه شوهرم عصبانی شد و بچه رو برداشت گفت مگه بچه من موش آزمایشگاهیه که شما اینجوری سوراخ سوراخش کنین... یه برگه دادن بهمون امضاش کردیم بچه رو برداشتیم و اومدیم کرمان...
آخرشم که داشتم میومدم پرستاره گفت فکر کردین کرمان خیلی خوبه این بچه اصلا به اونجا نمی‌رسه تو راه تشنج می‌کنه.. یه استرسی بهمون داد که یه راست از بیمارستان اومدیم سمت کرمان.
نزدیک بیمارستان راضیه فیروز که شدیم رفتم تو سایت یهو دیدم دکتر صاحب الزمانی یه نوبت کنسلی داره دیگه سریع بردمش پیشش...
گفت این بچه با این دست و پای سوراخ سوراخ که اصلا نمیتونه سرم بگیره دیگه واسه همین بهش دارو خوراکی داد گفت نیاز نیست ببریش بیمارستان... الانم خداروشکر با همون داروها حالش خیلی بهتر شده.
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۸ ماهگی
سلام خوبین امشب ب حدی گریه کردم و از خدا کمک خواستم که چشام میسوزه الان ،دلم برا پسرم کبابه امروز ۴ روز شد که همچنان اسهاله و خیلی اذیته هرچی دوستان گفتن بهش دادم ولی انگار فایده نداره
یساعت پیش خواستیم ببریمش کلینیک اطفال دیدم خیلی برا خواب گریه می‌کنه و بی‌قراره ب شوهرم گفتم باشه فردا پیش دکتر خودش میبرمش
الان یساعته بیقراریش بیشتر شده بود خوابش میومدا ولی نمیتونست بخوابه
فکر کن استامینوفن دادم ،ژل باریج زدم ب لثه هاش، شربت دل‌درد و....
الان یهو یادم افتاد شاید آب میخواد ،بهش ۱۲۰ تا آب دادم همشو خورد و گرفت راحت خوابید ... الهی بمیرم براش زبون نداره بگه مامان من آب می‌خوام تشنمه منم که یه مادر بی عرضه م که نمیفهمم بچم یساعته برا چی گریه میکنه ،خاک تو سرم کنن واقعا ..😭😭
بچه ها بنظرتون تا کی خوب میشه اسهالش ؟
من دست تنهام میرم خونه مامانم که شاید یکی بگه بهار تو خسته ای یساعت بده ب من نگهش میدارم تو یکم استراحت کن ولی نمیگن مامانم پاش درد داره واقعا سختشه ولی خب بقیه همکاری نمیکنن بخدا خسته م
از یه طرف کارای خونه و شام و .... از یه طرف مریضی امیرعلی و کلی لباس کثیف که هر ساعت باید بشورم و. خودمم که انگار یکی با کلنگ زده تو کمرم بس که درد داره... شوهرمم کمکم می‌کنه ولی حتما باید بگم فلان کارو بکن مثلا از خودش نمیبینه بگه یساعت استراحت کن من نگهش میدارم
باید حتما ازش بخوام ..درد بچم ب جونم ولی تو این ۴ روز پیر شدم خداشاهده بس که غصه پسرمو خوردم