۹ پاسخ

برکت برات میاد عزیزم
پولی‌چیزی به دستت میرسه

براش خیراتی چیزی بدع

حامله ای 🤣

عالیه بهت خیر و برکت و پول داده اول که مرده هر چیزی تو خواب بده عالیه حالا خوراکی شیرین داده دیگه عالی تر

میگن اگه تو خواب مرده چیزی ازت بگیره بده
ولی اگه بهت چیزی بده خوبه

خوشبختانه فکر کنم قراره نی نی بعدی تو راه باشه😁😁

تو خواب اگه از مرده چیزی بگیری خیلی خوبه ولی اگه ازت چیزی بگیره بده

ایشالا خیره ولی میدونم اگه کسی که فوت کرده توخواب بهت چیزی بده خیلی خوبه

کلا تو خواب از مرده ی چیزی بگیری خوبه

سوال های مرتبط

مامان امیر رضا👼🏻🍼 مامان امیر رضا👼🏻🍼 ۴ ماهگی
مامانا راهنمایم میکنید؟
ببینید من الان یکساله اومدم خونه خودم
۸ماه عقد بودم چون سخت گذشت زود اومدیم خونه خودمون بعد اون هشت ماه من فقط سر خرید عقدم بیرون رفتم یکی دوبار دیگهاین یکساله اولاش ک حامله بودم شکم نداشتم کمو بیش میرفتم از ۶ ماهگی ب بعد ب کل تنها بودم تو خونه الانم ک بچم تو ۴ ماه بازم همش تو خونم
مثلا بیرون رفتنم اینجوریه ک از خونه میرم تو خونه ای دیگه از خونه خودم میرم خونه مامانم یا مادر شوهرم همش تو خونم
حالا دردم اینه من یادم رفت بود کالسکه بگیرم رو سیسمونی همچی گرفتم الا کالسکه شوهرم زیر بار نمیرفت بخره میگفت وظیفه مامانت ایناس دیگه منم روم نمیشد بهشون بگم ب پدر مادرم با هزار خواهش و زور یکی سفارش داده شوهرم ولی اینجایی ک منو همسرم زندگی میکنیم از خانواده ام دور تو شهر غریب ازدواج کردم تقریبا
اینجا کوهستانیه خیلی هوا سرده مثل شمال مثل لواسون ک همیشه سرد
بعد بچه منم تو چهارماه هنوز چهار تکمیل نکرده
بنظرتون روزا ببرمش یکم با کالسکه بیرون مریض میشه ؟؟🥲
مثلا ظهرا اینجا همیشه هوا ابریه
ولی نزدیک ب یکساله ب کوب خونم واقعا کلافم هیج تفریحی جز خونه مامانم و مادر شوهرم ک کلی تیکه میندازه ندارم
اگه بچمو ببرم سرما بخوره بدبختی شوهرم غر غر میکنه 😭
مامان آقا آرتا مامان آقا آرتا ۴ ماهگی
بیاین از خاطره باردار شدنتون بگید
ما سرکار میرفتیم و خب ۲ سال عقد بودیم حدود ۱۰ ماه هم اومده بودیم سر زندگیمون و اصلا تصمیم بچه دار شدن نداشتیم البته من دوست داشتم ولی علی میگفت زوده
تا اینکه دوتا همکار داشتم که مثل خودم اضافه وزن داشتن و بچه دار نمیشدن و تحت درمان بودن گفتن کسایی که اضافه وزن دارن طبیعی حامله نمیشن و حتما باید تحت نظر پزشک باشن و کلی دارو استفاده کنن
من اومدم خونه به حدی فکرم درگیر شد علی ازم پرسید چیه بهش اینارو گفتم
و قشنگ باورم شده بود که من طبیعی بچه دار نمیشم
گفتم بیا جلوگیری نکنیم من که اگه مشکل داشته باشم بعد ۴ ۵ سال میخوام چیکار کنم حداقل از الان خودمو درمان کنم🤣
و دقیقا همون ماه من حامله شدم
من دوهفته حامله بودم متوجه شدم و به علی گفتم حالا علی میگه نهههههه تو مشکل داری حامله نمیشی 🤣🤣🤣🤣گفتم من حاملم رفت بی بی چک گرفت اورد منفی بود گفت دیدی نیستی
تاشد روز بعدش یکی از همکارام که پدر و پسر و همسرشو تویه تصادف از دست داده بود اومد پیشم و گفت الهه خواب دیدم بچه داری بچتم پسره سفید چش رنگی یعنی اون لحظه من کاملا مطمئن شدم
رفتم پیش علی گفتم پسره گفت چی گفتم بچه خندید گفت تو حامله نیستی توهم زدی گفتم هفته ی دیگه شبکاریم گفت اره گفتم میریم ازمایش میدم
گفت اره بریم ضایع شیم برگردیم
'تو کامنت ها بقیه رو مینویسم"