بچه ها به جایی رسیدن که تصمیم گیری میکنن!!!داشتم میرفتم خونه مامانم بابام اومده بود دنبالمون دخترم هرکار کردم نرفت که نرفت یه جوری گریه میکرد انگار میخوام ببرمش کجا!!هی گریه میکرد میگفت قال یعنی بمون!!,آخرش شوهرم گفت راه دوره شاید بچم دلش از چیزی خبر میده نرو!!!اصلا تاحالا اینجوری نکرده بود یه جوری بود با گریه لباساشو از‌دستم میگرفت میذاشت کشو و فقط میگفت قال!!

۳ پاسخ

پسر من فقط مامان بیاد زود میره میچسپه بریم تازه جوراباش هم میاره پاش بدن

مثل دختر یه هفته پیش خونه مامانم بودیم بهش میگن بیا لباستو تنت کنم بریم خونه با بابا میگه نمیام میخوام اینجا بخوابم😳😅

کجا مخاستی ببریش بعد مگه بچت چند سالسه

مقالات مرتبط

از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
قولنج نوزادی یا کولیک در نوزادان
کولیک نوزاد چیست؟ علت، علائم و راه های درمان کولیک نوزادان
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟

سوال های مرتبط

مامان تربچه مامان تربچه ۱۶ ماهگی
مامانا من صبحی بچم خواب بود رفتم سرویس بهداشتی یه دفعه دیدم یه جیغ بدی کشید دویدم اومدم پیشش جوری میلرزید و گریه میکرد که فکر کردم زنبوری چیزی نیشش زده یهو دیدم با انگشت گلا رو نشون داد. ظهر مادرشوهرم اومد خونمون داشت با بچم بازی می‌کرد و بچم می‌خندید یهو با جیغ دوباره گلارو نگاه کرد و گریه افتاد بغلش کردم بردم همون سمت که نگاه می‌کرد گل هارو یه دفعه چنگ زد تو سینمو چسبید بهم با عربده. یه اسفند دود کردم و گذشت الان دو سه ساعتی بود بازی می‌کرد یهو برگشت همون طرفو نگاه کرد و غش کرد از گریه .تورو خدا چیکار کنم ؟؟؟ خودم اصلا به جن و اینا اعتقاد ندارم اصن نمیخام فکرم کنم بهش.ولی چیشده از صبح بچم اینجور شده توروخدا چیکار کنم
مشاهده ۳۲ پاسخ دیگر
مامان 🌹❤️‍🔥🌹 مامان 🌹❤️‍🔥🌹 ۱ سالگی
یه تجربه بد داشتم امروز صبح که بچم خواست از خواب بیدار بشه برا بیست دقیقه نتونست راه بره گریه میکرد نمیدونم چی بود قلبم اومده تو دهنم علتش چی بود نتونست راه بره چهار دست وپا میرفت از صبحی هنگم وفکرم در گیر هست
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ساحل مامان ساحل ۱۷ ماهگی
ببخشیدا ولی خندم گرفت گفتم به شما ها هم بگم دخترم داشت گریه میکرد شیر میخاست بعد خوابم بود یهو لابه لا گریه هاش یه گوزی داد من پشمام ریخته بود نگا خودم کردم گفتم من بودم؟؟؟شوهرم بود دیدم نه دخترم داره صدا میدع گفتم اوههه پوکونده امشب للمصب 😒🤣🤣🚶🏻‍♀️☺️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مرسانا مامان مرسانا ۱ سالگی
مامانا دخترم دیشب می‌خواستیم بریم خونه دوستمون یادمون رفت پستونکشو برداریم تا خونه دوستمون ی یه ساعتی راه بود سر پستونک انقدددددددددد گریه کرد یعنی تا داروخونه پیدا کردیم خریدیم انقد گریه کرد ک بالا آورد فقط می‌گفت نونو (پستونک )
میگم اینا چجوری ترک بدم از پستونک خیلی وابستس بهش
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۱ سالگی
خانما دیشب تا صبح پسرم بی قراری میکرد هی میخابید هی پامیشد گریه میکرد این روال تا صبح ادامه داشت صبح پی پی کرد توش یه دونه ی تسبیح بود یعنی یه دونه مروارید تسبیح ممکنه از اون بوده باشه دیشب اونطوری میکرد
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان پرنسا مامان پرنسا ۱ سالگی
مامانا دخترم از دیشب تا الان خیلی بی قراری میکنه نمیدونم چشه دندونشم یکم نیش زده ولی تب و این چیزارو نداره یه دفعه ای از خونه مادرشوهرم اوردم اینجوری شد اولش بی حال بعدشم خوابید و بیدارشد همش گریه و بهانه گیری الانم که خوابیده همش تو خواب یا گریه میکنه انگار یکی کتکش زده باشه همش دل میزنه شوهرم میگفت هردفعه خواهرم اومد خونه مامانم بچه رو چشم میزنه راست میگه هردفعه خواهرشوهرم میاد خونه مادرشوهرم بعدش که میره دخترم مریض میشه اینجوری تو خواب گریه میکنه دلیلش چیه مامانا
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۱ سالگی
خانوما دخترم از دیشب اخرشب یکم بی حال بود گریه میکرد اینا بعد نصف شب هم بلند شد و گریه کرد و داغ بود و بهش استا دادم الان دیدم با اینکه پوشک بود ولی رد کرده بود و خیس بود نگاه کردم دیدم دسشویی کرده ببخشید شل یعنی بخاطر دندانشه؟؟؟؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نینی مامان نینی ۱ سالگی
دیشب پسرم تا صبح چند بار بیدار شد دفعه اول انگار چیزی تو دستش بود میخواست بخوره هی دستشو می‌برد تو دهنش بعدم جیغ میزد و گریه میکرد، یه بار هم جیغ زد پا شد نشست شیر نمی‌خورد نگام نمیکرد انگار از چیزی می‌ترسه
تا صبح خواب راحت نداشت
یعنی داشته خواب میدیده؟ یا از چیزی ترسیده
دفعه اول بود اینجوری میشد خیلی ترسیدم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلـــوین❤️ مامان دلـــوین❤️ ۱۶ ماهگی
خانما دخترم از ساعت ۱ بیدار بود همش گریه میکرد جیغ میزد هرکار میکردم نمیخوابید گریشم بند نمیومد شیر دادم ، لباسشو نگاه کردم که شاید چیزی باشه توش و کلی کار دیگه نخوابید بعد الان یهو تب کرده استا دادم بهش
طوریش نباشه؟ خیلی میترسم اصلا نخوابیدم امشب کسی بچش تا حالا اینطوری شده ؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۱ سالگی
مامانا بچه های شماهم نمیزارن لباس تنشون کنی؟؟با فقط من این مشکلو دارم؟
یه جوری گریه میکنه و نمیراره که انگار مثلا من میزنمش همیشه
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان Fatemeh مامان Fatemeh ۱۷ ماهگی
مامانا دخترم دیروز و امروز خیلی بهانه میگیره یه گریه هایی میکنه که تا الان نکرده بود یعنی چشه؟؟ زودی قهر میکنه جیغ میکشه میزنه زیر گریه آرومم نمیشه موندم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سید کوچولو مامان سید کوچولو ۱ سالگی
اوف
دو روزه شدیدا عصبی شدم بلانسبت شما مثل سگ پاچه همه رو میگیرم
از یه طرف پسرم اذیت میکنه
از یه طرف شوهرم کمکم نمیکنه (امشب داشتم ظرف میشستم یه عالمه از صبح مونده بود 😭 پسرم چسبیده بود به پاهام گریه میکرد منم دستام کفی شوهرمم انگار نه انگار منم گفتم خوب بیار بردارش من بچه رو از خونه بابام که نیاوردم پسر توام هست به پسرمم گفتم برو پیش بابات ) شوهرم بش بر خورد پاشد پسرمو آماده کرد رفتن بیرون رفتنی هم ب پسرم گفت دیگه نمیایم خونه بابا😂😂
هعی خدایا
خودم خیلی مساعد نیستم 🥺 عصبیم به شدت و دارم رنج میبرم 😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرسِن (معجزه) مامان آرسِن (معجزه) ۱ سالگی
مامانا کیا بیدارن ؟
آرسن یه ساعت پیش با یه گریه وحشتناک از خواب بلند شد جوری که یه سره گریه میکرد ...
نمیدونم دلیلش چیه ؟؟؟
خواب بد دیده بود ؟ یا سرما خورده دماغش کیپ شده بود ؟ خلاصه من و باباش هر کاری کردیم آروم نمیشد حتی شیرم نمیخورد ...
بلند شدیم بردیمش تو کوچه کالسکه سواری خوب شد و خسته شد و الان جلوی تی وی دارم میخوابونمش ...
واقعا ترسیدیم 😭
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان 👶mahbod👶 مامان 👶mahbod👶 ۱ سالگی
سلام
مامانا من مهبدو خونه هرکسی ببرم میزنه زیر گریه
تو کوچه خیابون اینجوری نیستا
ولی مهمونی بریم ی جوری گریه میکنه ک آروم نمیگیره
یه مدت خوب شده بود دوباره این کاراش شروع شده.
کیا بچه هاشون اینجوری هستن؟؟؟
بگین ک تنها نیستم🥲
یکی دو هفته پیش یه جا دعوت شدیم جوری گریه کرد ک ب هیچ عنوان ساکت نمیشد تصمیم گرفتیم برگردیم خونمون
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱۷ ماهگی
تروخدا به دادم برسید صبح بچم رمایع ظرفشویی ریخته بود رو صورتش کن خواب بودم با گریه اومد بالا سرم چشاش قرار بردم درمانگاه میگفت امپول بزنه من احساس کردم هیچی نمیدونه دارم میرم یه جایی دیگ بگید حالش خوب میشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر