گاهی دوس دارم همه چیز رو رها کنم و برم
اما رها کردن و رفتن ، مسئولیت داره
برگشتن داره ، جواب پس دادن داره

گاهی ارزو میکنم به مرض سختی دچار شم
که کانون توجه همه باشم ، که هر لحطه نگران از دست دادنم باشند
که کمی دیده شم

حقیقت اینه که خسته ام صبور بودن ، از ساکت بودن
خسته از "برام مهم نیس" و " هر طور شما بخواین !!"

چقدر از خودم و زندگیم بدم میاد این روزا

گاهی ب این فکر میکنم که نباید بچه هامو ، دخترامو ، مثل خودم بزرگ‌کنم

نباید قوی بار بیارم
ادمای قوی و خودساخته دیده‌نمیشن !
محکومن به سانسور خودشون
محکومن به درک کردن دیگران
به صبور بودن، به عاقل بودن

نمیخوام دخترام مثل من باشن

۹ پاسخ

منم مث خودت 🥲🚶‍♀️

یکمی صبر کنی دخترت بزرگ شده بعد که میای تاپیکت رو بخونی میگی من کی این پیامو دادم اینا همه گدران بخدا دلتم تنگ بچگیا بچت میشه

عزیزم چرا فک میکنم افسردگی گرفتی

ای خدا، منم همینطورم، و به شدت خسته 😔😔😔

فاطمه جان هممون به نوعی روزای سخت گذروندیم یادمه روزایی داشتم که میگفتم فرار کنم برم جای دور که دست هیچ کس بهم نرسه هرشب گریه ینی از خدا مرگ میخواستم

چقققدر درکت میکنم چقدر همه میگن میکذره ولی ۳ ۴سال دیگه مگه سختیامون تموم شه همه میگن لیلا ناشکری نکن خدا قهرش میگیره اخه ماهم ادمیم کم میاریم من خیلییییی اینجای زندگیم کم اوردم خیلی

عزیزم منم دقیقا مث خودت ولی تو افسردگی دوران بارداری هم داری..شرایط سختمون یجوره تقریبا ولی کاش میفهمید درک میکرد تشکر میکرد

عزیزم این روزا گذراس
درسته برای ماها با بچه های رفلاکسی سختترررررره اما قول میدم همین دخترامون میشن انگیزمون برای زندگی💋💋💋💋

فاطمه اینجوری نگو

مقالات مرتبط

کمک به راه رفتن کودک
کمک به راه رفتن کودک چگونه است؟
دادن غذای سفره به نوزاد
دادن غذای سفره به نوزاد از چند ماهگی مجاز است؟
بازگشت به اندام قبل از بارداری
بازگشت به اندام قبل از بارداری
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه

سوال های مرتبط

مامان جوجو مامان جوجو ۱ سالگی
سلام وقت تون بخیر
شما چطور به فرزندتان داروهای مثل مولتی ویتامین و آهن میدین که بخورند؟
مثل هر کاری میکنم هر موقع از روز که بهش بدم استفراغ میکنه و بر میگردونه همه رو.
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دلبر مامان دلبر ۲ سالگی
سلام مامانا بچه های شما هم اینجورین که جایی میبرید بازی کنن همه وسایل از دست بچه های دیگه بگیرن جیغ گریه هر چی که بچه های دیگه دست بزنن بخوان بگیرن امروز خونه مامانم بودیم بچه های داداشام بودن هر چی که دست میزدن دخترم با گریه میگرفت از بس کلافه م کردم به بابام گفتم منو رسوند خونه خسته م کرده🥲
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان والا جان و نامي جان(١٤٠٣/٠١/١٦) مامان والا جان و نامي جان(١٤٠٣/٠١/١٦) ۲ سالگی
اول از همه بگم كه نميخوام مقايسه كنم فقط و فقط ميخوام بدونم

بچه هاي شما توي ٣٣هفته چند كيلو بودن چند كيلو به دنيا اومدن!؟


فكر ميكنم براي ماماناي باردار ديگه هم كمك باشه و براشون سوال باشه.
مشاهده ۱۷ پاسخ دیگر
مامان 💗پࢪی بهشتی 💗 مامان 💗پࢪی بهشتی 💗 ۱ سالگی
سلام خانوم ها خوبین
دخترم خیلی جیغ میزنه هر دقیقه میگه جی جی خسته شدم
خودم هم داد میزنم سرش میزنم اگه از خودم خسته شدم خدایا
این چجور زندگی هست
چقدر مادر بودن سخته
وقتی سختی هم میشه که هیچکی رو کمک نداشته باشی
مامان نی خواهر نی
هیچکی نی بخدا از عذاب وجدان هر روز هر دقیقه میمیرم
چون هیچ روزی نیست که دختر مو نزنم 😥😥😥😥😥😥کمکم کنین لطفااااااااااااا خواهش میکنم



لطفاا نگید چه مادری هست که هر روز بچه شو میزنه
چون تا کسی درد کسی رو نداشته باشد نمیفهمد 😥😥😥😥😔
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان ویام مامان ویام ۱ سالگی
به نظرتون طبیعیه که اصلا از هیچ خزنده و چرنده و پرنده و حیوونی نمیترسه

حتی حشرات رو هم‌ که میبینه بهشون توجه میکنه و اصرار داره که لمسشون کنه😅

برام خیلی جالبه که انقدر به حیوونا علاقه داره و دوست دارم که از الان یاد بگیره با حیوونا مهربون باشه🥰

البته اقتضا سنشه و ترس هم بخشی از مراحل رشد بچه هاست و بچه ها اکثرا بین ۲ تا ۵ سالگی ترس هایی مثل ترس از حیوانات و تاریکی و تنهایی رو بروز میدن و قبل از اون هم‌ممکنه بین۶تا ۸ ماهگی و حتی تا ۱۸ ماهگی ترس از افراد غریبه داشته باشن

اما خب اینجور که علاقه اش به حیوانات و راحت بودن با دیگران رو میبینم فکر نمیکنم فعلاترسی از خودش بروز بده🙃
مشاهده ۲۴ پاسخ دیگر
مامان دخترای قشنگم❤️ مامان دخترای قشنگم❤️ ۲ ماهگی
خانما من توی ماه هشتم بارداری هستم‌، استرس بزرگ کردن دوتا بچه ی پشت سر هم دارم
هرچند که جملات انگیزشی و قوی بودن و‌توانستن و اینا رو هم صرف کنم باز فکر میکنم که شاید من از پسش بر نیام‌
اونایی که تجربه دارند یا دو قلو دارند بیان لطفا بگن سخته یا نه؟ اگه سخته تا کی؟
فاصله سنی شون تقریبا ۲۱ ماه میشه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۲ سالگی
سلام مامان گُلی ها

روی صحبتم با مادرهای دهه شصتی هست که مثل من اولین تجربهٔ بچه داشتن رو دارن
می‌خوام بدونم با توجه به مقولهٔ افزایش سن و کم حوصلگی و این حرف ها ...
و همینطور شرایط بدِ اقتصادی و درآمدهای پایین و افزایش قیمت ها ...
از طرفی هم تنها بودنِ بچه ها
کسی به بچه دوم هم فکر می‌کنه ؟؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان حسین مامان حسین ۱ سالگی
واقعا نمیخوام ناشکری کنم اما حس میکنم پسرم داره میشه شبیه همون بچه هایی که تا پارسال خودشونو و مادرشونو توی دلم سرزنش میکردم .
با اینکه هر سری میریم بیرون کیفمو پر از خوراکی و اسباب بازی های جذاب میکنم که بیرون سرگرم شه اما اصلا توجه نمیکنه و مدام اذیت میکنه و من حرص میخورم البته اذیتش بیشتر از کنجکاویشه و اینکه ذوق میکنه یه محیط جدید میبینه و کارای عجیب میکنه .نمیدونم شایدم کاراش طبیعیه و توقع من زیاده اما خواهر و برادرم رو یادم میاد توی خونه خیلی شیطون بودن اما بیرون از خونه فقط کنار مامانم میشستن و اصلا هیچ اذیتی نداشتن .
واقعا موندم چیکار کنم امیدوارم خدا صبر و تحملم رو زیاد کنه .از طرفی دوست ندارم اطرافیان به بچه م برچسب شر بودن بزنن .
و دلمو به این خوش کردم که بچه هایی که توی بچگی اذیتشون زیاده بزرگ شن آرووم و عاقل میشن .
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان داریان مامان داریان ۲ سالگی
خانوما شما هم شیا که بچه هاتون میخوابن‌نگاشون میکنید گریتون میگیره؟من هر شب همین بساطه،هرشب یه دل سیر گریه میکنم بعد میخوابم،پسرم‌تو نوزادی مننژیت کرفت خیلی سختی کشید، هر شب وقتی نگاش میکنم اون روزا و سختی هاشو یادم میاد مادر بودن چقد سخته خدایا
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سوین مامان سوین ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز همگی خسته نباشسد .دخترم ۲۰ ماهشه به شدت وابسته م هست شیر خودم هم بهش میدم تا الان موفق نشدم از شیر شب بگیرمش یعنی دیشب از موقعه ای که خوابید تا صبح که بیدار شد سینه م و میخواست شیر بخوره مامانایی که بچه شون مثل من بودن چه جور از شیر گرفتید؟دخترم هم فقط با سینه میخوابه غیر از اون نمیخوابه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۲ سالگی
سلام دوستان روزتون بخیر
وقتتون به شادی🌸🌸🌸🌸

من شیر خودم رو‌میدم به پسرکم و از امروز شروع کردم که به روش تدریجی از شیر بگیرمش
صبح ساعت۷که بیدار شد شیر خورد بعدش دیگه شیر ندادم و سرگرمش کردم تا الان که باز شیر خورد و خوابید.
تنها سختی من فکر کنم این باشه که کارن جان عادت داره زیر سینه خوابش ببره
🙄
روزا گاهی اوقات وقت خوابش با ماشین ببرم بیرون توی صندلیش میخوابه
ولی شبا شیرمیخواد⭐️
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۱ سالگی
خانما توروخدا خدا بیاین کمک پسرم از صبح که از خاب پامیشه یا می‌چسبه به من یا دست من ومیکشه اینور اونور یا بهانه بیرون رفتن میگیره اسباب بازی براش بیارم جیغ میکشه سمت هیچی جز من نمیره آخه من دیدم بچه های دیگه خودشون با خودشون بازی میکنن خسته شدم چکار کنم آخه همش به خودم نفرین میکنم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۱ سالگی
سلام دخترم یه مدته ترس داره از همه چی میترسه بیشتر از هاپو میترسه امروز آب نمکی که گفته بودن توی گهواره انجام دادم به نظرتون شکل چیه 🫠😄
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان فندقی مامان فندقی ۲ سالگی
خانومایی که بچه هاتون یکسالگی ده کیلو بودن یک سال و نیم چقدر اضافه کردن؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ریحانه مامان ریحانه ۲ سالگی
کاش بچه هل همونجوری که دست زدن و رقصیدن رو یادمیگرفتن فین کردن رو هم بلد بودن😅دماغش کیپ کیپ شده دوبار فین کنه تموم میشه آه خسته شدم😭
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر