۳ پاسخ

🌺🌺🌺

من کیف می کنم این رفتار درست والدین رو می بینم👌🌷

💓💓💓💓💓

سوال های مرتبط

مامان آرش کوچولو مامان آرش کوچولو ۶ ماهگی
♦️بچه‌دار شدن مثل یک معجزه است. مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد.

💟 همین که اولین بار نقطه‌ای تپنده را نشانت می دهند و می گویند این بچه شماست، همه چیز تغییر می کند.

دستت را می گذاری روی شکمت و حس می کنی از همین حالا باید قوی تر باشی.
باید محافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک.
باید حامی اش باشی، همراهش باشی.

🌟شروع به تکان خوردن که می کند فکر می کنی دیگر خودت نیستی، دیگر پاهایت روی زمین نیست.

💝لذتی وجودت را می گیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است.

💛با گذشت هر روز و هر ماه چقدر عاشق تر می شوی.
چقدر قلبت می تپد برایش.
برای اویی که هیچ نمی دانی چه شکلی خواهد بود.
چشم هایش، دهانش، انگشت هایش.
💫از همین روزهاست که نگرانش می شوی. که چرا تکان نمی خورد، چرا نمی چرخد، چرا با لگدهایش نمی گوید من اینجام.

💖 بارداری مثل یک جور جادوست.
جادویی که همه چیز را تغییر می دهد.
جادویی که تو را تغییر می دهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض می کند.
❤️بعد از این کسی هست که تو را مادر صدا خواهد کرد....



♂️♀️

👩🏻‍⚕️ برای سلامتی بیا، برای بهترین شدن بمون👇

🤰👼
سلامت بانوان
ـــــــــــ🌺🌺ــــــــــــ
@drbanvann
ــــــــــ🌺🌺ــــــــــــــ

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ༻
خدا این حس قشنگ رو نصیب همه‌ی مامانای اقدامی کنه انشالا
انشالا بیان خبر بارداریشون رو بدن 🍓🍓🍓🍓🍓
مامان مهرسام🤍 مامان مهرسام🤍 ۸ ماهگی
فرزند شما امروز 14 هفته و 1 روزه است.



چه خنده ای!



پس از گذشت چند هفته با دیدن لبخند کودک، احساس خوشبختی می کنید ولی وقتی برای اولین بار او را قلقلک می دهید و او می خندد آنقدر تحت تاثیر قرار می گیرید که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید.



به دنبال موضوعاتی باشید که همیشه او را بخنداند، آنها بهترین پاسخ را به ارتباط چشمی با شما می دهند. بنابراین به طور مستقیم به چشمان او نگاه کنید. لبخند زدن بهترین راه برای شروع این ارتباط است. برای اینکه لبخندهای او را دوباره به خنده تبدیل کنید، انگشتان پا، زیر بغل او یا قسمت های گوشتی و حساس به قلقلک در قسمت ران پای او را به آرامی فشار دهید او با خنده یا جیغ پاسخ می دهد تا شما بدانید این کار برای او جالب و سرگرم کننده است. علاوه بر این او بهتر می تواند به شما خیره شود و تعامل چهره به چهره برقرار کند، سعی کنید با صورت خود شکلک های بامزه بسازید (مثلا به طور اغراق آمیزی تعجب کنید) در همین حال ران و انگشتان پای او را قلقلک دهید تا با افزودن ابعاد دیگر شوخی به بازی کودک، او را بیشتر بخندانید.



آنها دوست دارند تجربه هایی که بیش از یک حس را در آنها تحریک می کند، به یاد آورده و با آن سرگرم شوند. پس اگر صدای خنده دار دربیاورید و همزمان او را قلقلک دهید برای او سرگرم کننده تر است، به او اجازه دهید با صدای بلند و با خوشحالی بخندد.



قلقلک: بسیاری از کودکان هنگام قلقلک می خندند، برای خنداندن او همزمان با قلقلک بازی سرگرم کننده ای انجام دهید.
مامان ریحانه مامان ریحانه ۶ ماهگی
* چه طور بچه‌های خوش قول تربیت کنیم؟

کلمه خوش قولی را در خانه خودتان و بین خانواده مقدس کنید. مثلا جزو یکی از تعریف های کلامی شما از ‏کودکتان باشد، «قربون پسر خوش قولم برم». اینکار برچسب مثبت زدن به کودک است و ریل گذاری ب ای متخلق شدن فرزند شماست.

گاهی موضوع را برایش عجیب کنید. وقتی بچه ها کار ‏خوبی می کنند مثلا نماز می‌خوانند یا بدون اینکه شما گفته باشید در حال کمک به شما هستند و... جمله ‏مذکور را بگویید تا با تعجب بگوید: چه قولی؟ آن وقت از فرصت استفاده کنید و مثلا بگویید: «اینکه خدا گفته ‏نماز بخوانید، به پدر و مادر کمک کنید و... و تو الان این کار رو می کنی‎.»‎

وقتی زمان انجام یکی از خواسته های او رسید، مثلا سر موقع خریدی برایش انجام دادید و... نقش بازی ‏کنید و برای لحظاتی نگویید که آن کار را کرده اید. وقتی بچه‌ها ناراحت شدند و ابراز ناراحتی کردند، بگویید که ‏واقعا چقدر بدقولی حس بدی ایجاد می‌کند. من فقط خواستم نظرتو را درباره بدقولی بدونم، این هم کادوی ‏شما و‎...‎

قرارهای بین خودتان مثل تمیز کردن اتاق و... را به شکل یک قول معرفی کنید و بعد روی دیوار اتاق کودک ‏نصب کنید. به کودکتان یک کاردستی هم برای جمله «من از بدقولی بدم میاد» درست کنید و بالای آن نصب ‏کنید تا بچه ها نسبت به انجام قول شان پایبند باشند‎.‎

مثل همه ویژگی های تربیتی دیگر، اگر بخواهید خوش قولی را به بچه ها یاد دهید اما خودتان خوش قول ‏نباشید هیچ نتیجه‌ای نمی‌گیرید‎، یادگیری بچه‌ها، مشاهده‌ای است.
مامان مهرسام🤍 مامان مهرسام🤍 ۸ ماهگی
فرزند شما امروز 13 هفته و 4 روزه است.  



با رشد حافظۀ نوزاد شما، او شروع به ساخت تداعی های ذهنی مثبت و منفی می کند. به زودی او همزمان با ورود شما به اتاق شاد می شود، به برادر یا خواهر بزرگ تر خود لبخند زده و با دیدن تشک بازی خود صداهای غرغره مانند تولید خواهد کرد. با این حال، ممکن است با دیدن صندلی اتومبیل خود از روی اعتراض جیغ بزند؛ زمانی که می خواهید او را به روی شکم بر روی زمین قرار دهید ممکن است فعالانه مقاومت کند، و تلاش های شما برای تنها گذاشتن او در تخت خواب در شب ممکن است باعث شود او از روی پریشانی و حتی عصبانیت گریه کند. او کم کم از خود مطمئن می شود و نظرات خود را ابراز می کند. در حقیقت، اگر در هر سایت مربوط به نوزادان در اینترنت جستجو کنید، خواهید دید که موارد بسیاری وجود دارد که مورد علاقۀ یک نوزاد سیزده هفته ای نیست؛ شامل گهواره، سگ خانگی خانواده، زمان خواب، کریر نوزاد، حمام کردن، لباس پوشاندن و حتی آروغ گرفتن. پس آمادۀ چند عدم توافق باشید! 
مامان کوچولو بانمک مامان کوچولو بانمک ۹ ماهگی
🔖نکاتی در مورد کولیک نوزادی و خواب مادر


🚩در مورد ارتباط کولیک و خواب ، نکته جالب این است که مشاهده شده است که والدین بچه های کولیکی بسیار از کم‌ خوابی نوزاد شاکی هستند ولی وقتی با اکتی گرافی ، خواب نوزاد رو‌ بررسی کردند ، متوجه شدند که میزان خواب کودک طبیعی است و کلا بعلت بدخوابی نوزاد چون خواب والدین نیز مختل می شود ، این نظر اشتباه را والدین دارند.

🚩با توجه به اینکه در دو ماه اول تولد ٫  ترشح ملاتونین را در نوزادان نداریم ولی خود ملاتونین سبب کاهش انقباضات روده ای می شود و شل کننده عضلات است و از طرف دیگر ملاتونین از شیرمادر هم ترشح می شود ، نظر به این است که در این کودکان شیردهی از سینه مادر بسیار در کاهش کولیک موثر است و خواب خوب مادر٫ سبب ارامش خودش و نوزاد خواهد شد٫ بنابراین توصیه می شود که حتما به مادر کمک بشود و به مادران می گوییم که هر موقع نوزاد خوابید ، خود‌ مادر هم بخوابد .

🚩در مورد نوزادان در آغوش گرفتن و بوسیدن و لالایی خواندن و حرکات گهواره ایی برای خواباندن کودک توصیه می شود و با توجه به اینکه مواد کافئین دار مثل شکلات ، کاکائو و نوشابه و نسکافه و چایی سبب افزایش ادنوزین و بی خوابی کودک خواهد شد بنابراین برای خواب خوب نوزاد مادر شیرده این مواد را محدود کنند و یا مصرف نکنند.
مامان یزدان مامان یزدان ۸ ماهگی
مامان ها و خانم های محترم حتما بخونیید!!!⚠️

مادری می خواست چهار فرزند کوچکش زودتر بخوابند تا برای جشن روز عید فردا، صبح زود بیدار باشند. به ذهنش آمد که داروی سرفه و شربت به آنها بدهد تا زودتر بخوابند. آن دارو را در شیر بچه ها ریخت و به همه آنها یک استکان داد و آنها نیز آشامیدند. پدر از کار رسید و جرعه ای از شیر را نوشید که شکمش درد گرفت،یک دفعه به یاد بچه هایش افتاد. از زن پرسید آيا بچه ها هم از این شیر نوشیده اند؟؟؟ گفت: بله ، مرد فورا نزد بچه هایش رفت.... هرچه خواست بیدارشان کندولی بیدار نشدن . از بیمارستان آمبولانس خواست اما دیگر دیر شده بود....
بعد از بررسی معلوم شد که با افزودن داروی سرفه به شیر، شیر به ماده ای کشنده تبدیل می شود، بعد از این جریان ناگوار تا به امروز مادر در حالتی روانی قرار دارد و دیگران برایش تاسف می خورند که با ناخواسته ،دستان مادری خودش فرزندانش را به کشتن داد.
نکته خیلی مهم : از اضافه کردن هر نوع دارویی به نوشیدنیهای اطفال بپرهیزید چون برخی از آنها به سمی کشنده تبدیل میشوند. این ماجرا را به دیگران، به ویژه مادران بفرستید.
مامان 🌀هیراد 🌀🧸❇️ مامان 🌀هیراد 🌀🧸❇️ ۲ ماهگی
وای این متن برای من خیلی تلنگر بود 🤦🏻‍♀️💜💜
گفتم براتون بذارم
امروز با فردی که در حال عبور در پیاده رو بود برخورد کردم
اووه! معذرت میخوام. من هم معذرت میخوام. دقت نکردم ... ما خیلی مؤدب بودیم من و این غریبه خداحافظی کردیم
و به راهمان ادامه دادیم

کمی بعد از آنروز، در حال پختن شام بودم
فرزندم خیلی آرام کنارم ایستاد
همین که برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش
با اخم گفتم: " اه ! از سر راه برو کنار – چرا تو دست و پامی"

قلب کوچکش شکست و رفت

نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم

وقتی توی رختخوابم بیدار بودم
صدای درونم گفت: وقتی با یک غریبه برخورد میکنی، آداب معمول را رعایت میکنی
اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار میکنی...
در خانه با آنهایی که دوستشان داری چطور رفتار می کنی؟! آیا میدانستید که اگر فردا نباشيد
شرکتی که در آن کار میکنید
به آسونی درظرف یک روز براتون جانشینی می آرن؟

اما خانواده ای که به جا میگذارید
تا آخر عمر جای خالی شما را احساس خواهد کرد.

و به این فکر کنید که ما گاهی خود را وقف کارها و سرگرمی های متفاوتی می کنیم به جای خانواده مان .....
مامان مسیحا مامان مسیحا ۴ ماهگی
عزیزترینم, فرزندم
من مادرت هستم…
من با عشق, با اختیار, با آگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم
تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست می دارد هدایت می کند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در آغوشش میگیرد…
من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد…
من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی, که گاه از خود گذشتگی نامیده میشود…
تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد…
من نه بهشت می خواهم نه آسمان و نه زمین …
بهشت من زمین من و زندگیم نفس های آرام کودکی توست که در آغوشم رویای پروانه آرزوهایت را می‌بینی…
من مادرم، همانی که خالقم ذره ای از عظمتش را به من بخشید تا تجربه کنم حس بزرگی و لامتناهی شدنش را.
من هیچ نمی خواهم هیچ …
هیچ روزی به من تعلق ندارد، همه روزها ساعت ها و ثانیه های من تویی
و من دست کودکیت را می‌گیرم تا به فردای انسانیت برسانم
که این رسالت من است بر تو و هیچ منتی از من بر تو وارد نیست که
با اختیار به عشق
تو را به این دنیای پر آشوب
خوانده ام…