تجربه من از بیمارستان مادران
فضاش شدیدا استرس زا مدام به من میگفتن زود زایمان کن برو بخش زایمانش افتضاح پرستارها نشسته بودن باهم گپ میزدن و من درد میکشیدم کسی هم نبود راهنماییم کنه یا بهم ورزش بده
بعد زایمان هم الکی دخترمو بخاطر زردی ۶ بستری کردن
من حالم بد بود تو اون حال بدی بعد سزارین میگفتن بیا برگه بنویس امضا بده بستریش کنیم من چون بچه اولم بود خیلی ترسیده بودم و مدام گریه میکردم
دخترمو الکی بستری کردن بعد دو روز که تحویلش گرفتم پوستش زیر نور اگزما شده بود
روز سوم مسئول آزمایشگاه گف زردی زیر ۸ کاملا طبیعیه و اصلا نیاز به بستری نیس
و الان دختر من دچار استرس شده چون دو روز اول زندگیش کلا منو ندید و حس نکرد

من با اینکه زردی پسرم تو چهار روزگی 17 بود بستریش نکردم چون میدونستم مثل آبکش سوراخ سوراخش میکنن
فقط بهش قطره نئوناستر دادم و خودم شیرخشت و عرق کاسنی خوردم خداروشکر خوب شد

دقیییقاااا
بچم هنوز جای آمپولایی که ازش خون گرفتن خوب نشده
بیمارستانای خصوصی شدن مرکز درامدزایی الکی بستری میکنن

قبلا بیمارستان خوبی بود
ولی باتوجه به اینکه الان همه بیمارستانا دارن گند میرنن
اینم همینجوری شده
منم عرفان زایمان کردم که افتضاح بند به نظرم