با نیلا از پارک اومدیم و خسته بود و خوابید
تو فکر این بودم ک امروز چ کار مفیدی با نیلا انجام بدم ک بهش خوش بگذره
یهو تو اینستا دستور خمیر بازی رو دیدم و براش درس کردم و فقط دو تا رنگ داشتم قرمز و سبز
طی بازی ک گل و کِرم براش درس کردم این دو تا کلمه رو ام یاد گرفت 😍
زندگی و روزام فقط شده تغذیه نیلا ... خوش گذشتن ب نیلا ... و یادگیری نیلا 🥲
هر کاری میکنم براش بازم حس کافی بودن ندارم چرا من اینجوریم
شما هم؟

بخاطر شرایط اینستاگرام انقدر مادرا از خودشون ورژن بی نقص ارائه میدن که ما احساس کافی بودنمونو از دست میدیم و دائم عذاب وجدان داریم

عزیزم تو یه مامان فوق العاده هستی هیچ آدمی کامل و بی نقص نیست و هیچ مادری هم نمیتونه بی نقص باشه پس آنقدر خودت رو اذیت نکن ما هم آدمیم دیگه رباط نیستیم که خسته نشیم بی حوصله نشیم اونم تو شرایط الان جامعه که هر کدوم داریم کلی فشار رو تحمل میکنیم 💞

چه عالی... رنگ خوراکی بهش زدی دیگه؟! منم بگیرم برم درست کنم براش..
دنیز برا حرف زدن مقاومت میکنه...یعنی همون مامان بابا هم خیلی بی توجهی کنیم بگه...خیلی هم کتاب و شعر براش میخونیم ولی زیاد کلمه نمیگه فقط با کلمات ساختگی خودش حرف میزنه

چطوری درست میکنن

کلا ما مادرا همینیم هیچوقت راضی نیستیم
چجوری خمیر بازیو درست کردی

چطور درست کردی عزیزم؟