از وقتی باردار شدم انگاری از فضای بیمارستان اورژانس این چیزا میترسم تا عکسش رو میبینم قلبم هزار تا میزنه😢همش یاد روز زایمان میفتم که قراره ۲ روز تو بیمارستان زجر بکشی با ی انژیوکت تو دستت و اخلاق گند پرستار ها .‌ کاش میشد زودتر مرخص میکردن بعد به دنیا اومدن نی نی

روز زايمان انقد خوبه كه بعدا دلتنگش ميشي نترس بهترين خاطرش

نه بیمارستان ترسناکه نه اتاق عمل
من عمل با بیهوشی داشتم یکی از بهترین حس ها بود واقعا همه چی برمیگرده به خودت
اگه پرستار خوب میخای برو بیمارستان خصوصی مث پروانه دورت بگردن

چقدر انرژی منفی میدییییی واییییییییییی
حس خوب و انرژی خوب بده تا برات خوبی بیاد جلو از الان این چه طرز فکریه یا خدا

انقدراکه میگی بدنیست خدایش من سربچه اولم اولش بردن اتاق طبیعی هرکاری کردن دردم نگرفت بددست میکنن توبدنت بدبدمیفرستن اتاق عمل سر۲۰دقیقه میای بیرون بابچت بدمیبرنت بخش پرستارامرفقط شبابیخیالن به مریض محل نمیکنن روزاخوبن

ماما خصوصی بگیر عزیزم که خیالت راحت بلشه از بابت روز زایمونشون ،البته یسری ماماها خیلی بداخلاقن ک اونم بخاطر خستگی شیفت کاریشونه

دوبار من رفتم زایشگاه پرستاراش خوش اخلاق بودن نمیدونم تا زایمانم چ میشه

عزیزم همه جا اینطوری نیست من از زایمان اولم و بیمارستان به شدت راضیم رسیدگی و اخلاقشون عالی بود شاید ی موارد کوچیکی بود که باعث ناراحتی میشد ولی وقتی به آخرش که قراره با بچم برگردم خونه برام همه چیز را قابل تحمل کرد

اووو حالا یروزه دگ بچه بدنیا میاد میری خونه
دقدقتون چه چیزاییه😑من از بس هرروز یه چیزیم میشه وقت نمکنم ب این چیزا فکر کنم

الهی 🥲
گلم من فقط به لحظه بغل کردنش فکر میکنم 🥺🫀
سعی کن این فکر های بد از ذهنت دور کنی

منکه از اتاق عمل میترسم هرکاری هم میکنم نمیتونم بیمارستانمو عوض کنم چون دیدی از اونجاندارم حداقل اینو یادمه

خاطره بدی داری لابد🥲

من که خودم پرستار اورژانسم چی بگم 😅😅😅