بعضی وقتا خیلی فکرای چرتی میاد تو سرم
حس میکنم بچه که بدنیا بیاد دیگه زندگیم مثله قبلا نمیشه
مثلا همش به این فکر میکنم بزار بچه بدنیا بیاد با شوهرم فلان کارو بکینم مسافرت بریم ولی بعدش میگم با بچه نمیشه که
نمیدونم چرا اینجوری فکر میکنم
هفته هام که پایین بود این حسو نداشتما ولی الان چند روزی هست اینطوری شدم
شوهرم همش دلداری میده که نه اینجوری نیس تو عزیزتر میشی برام و بچه زندگیو شیرین تر میکنه
ولی خودم یه احساس عجیبی دارم همش دلم میگیره
ناشکری نمیکنم ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم
شماهاهم مثله منید؟

درسته زندگی دیگه ب قبل بچه دار شدن برنمیگرده
و تمام مسئولیت ها و معیارها عوض میشه
اما زندگی با بچه رنگ و لعاب دیگه ای داره😍
خیلی شیرینه😍

اره منم هر وقت با شوهرم میرم بیرون به خودم میگم بچه که بیاد دیگه در این حد بهم خوش نمیگذره
ولی باز بیشتر فکر میکنم پشیمون میشم به خودم میگم نی نی زودتر بیاد باهم بریم بیرون

اولای بچه داریت شاید یکم مشکل داشته باشین بخاطر عوض شدن زندگیتون و اضافه شدن بچه بعدش کم کم همه چی خوب میشه خیلی خوب 🥰 ارزش و احترامتون بهم دیگ بیشتر میشه بهتر همو درک میکنین دیگ ازون حالت بچگانه میاین بیرون و عاقلانه تر رفتار میکنین تو یه زن کامل و شوهرتم یه مرد کامل میشه صبرتون زیاد میشه و‌.....

منم دقیقا مثل شما فکر میکنم همش حس میکنم نباید بچه دار میشدم زندگیم خییلی بد میشه نباید این حرف بزنم ولی همش میگم کاش برمیگشتم عقب و بچه دار نمیشدم منم هفته های پایین ک بودم این حسو نداشتم ولی الان چند وقته همش ذهنم درگیر به هرکسی میگم میگه ناشکری میکنی و.... ولی فکر کنم هورمونای بدن بهم ریخته میشه که این حسا میاد

اره عزیزم منم مثل شمام. علتش هم خیلی تحقیق کردم فکرای ناجور برا سردی بدنه. بدن مادر سرد مزاج شده جنین هم دختر باشه بدتر سرد میشه باعث سردی مغز و فکرای ناجور میشه. دکتر خیراندیش کاچی رو پیشنهاد میده. یه سرچ کن ببین در موردش. سعی کمتر سردی بخوری بدنتم گرم نگهدار. توی بارداری دختر میزان فکرای ناجور بیشتر

عزیزم همه همینجور میشه کلا آخرای بارداری یخورده سخته مادر بیشتر اذیت میشه مادر روحیش و از دست میده اما با اومدن فرشته کوچولو همه اینا فراموش میشه😍😍من خودم بعضی وقتا با این افکار بغض میکنم گریه میکنم احساس افسردگی میکنم همش طبیعیه

عشقم باید افتخار کنی که داری مامان میشی ...فکرای منفیو از مغزت بنداز بیرون به چیزای خوب فکر کن

دقیقا مثل قبل نمیشه
چون قراره باوجود بچه زندگیت شیرین تربشه درسته سختی های خودشوداره اما شیرینیش صدبرابره پس بااین فکراخودتو اذیت نکن عزیزم
ولی من دوست دارم دوران بارداری تموم بشه بچه مو هرچه زودتر ببینم لحظه شماری میکنم برای به دنیا اومدنش

اول اینکه طبیعیه با بچه زندگیت مثل قبل نباشه، چون یه ادم جدید میاد تو زندگیت و مسئولیتش با دونفرتونه. ولی گلم چه مسافرت چه چیزای دیگه اتفاقا با بچه هم میشه. مث خواهرشوهرای من که از وقتی بچه‌هاشون کوچیک بود باهاشون مسافرتم میرفتن. شاید اوایل بخاطر کوچیک بودن زحمت داشته باشه ولی شیرینی خودشو داره. به این فکر کن رفتی مثلا سیزده بدر و داری بچتو تماشا میکنی که بین گلا میدوه و میخنده. دلت غنچ میره براش. مادری سخته ولی قراره کلی خاطرات شیرین تجربه کنی. بچه مث گلیه که میکاری و بهش میرسی تا جوونه بزنه و شکوفه بده و تو ذوق کنی براش

اره دقیقا من گاهی پشیمون میشم از حامله شدن😭😭😭

باز این فکر ها خوبه من همش فکرم پیش اینده‌است میگم الحمدالله وضعمون بدنست یعنی دستمون به دهنمون میرسه ولی همش میگم با این تورم چطور باید زندگی کنیم اگه اینجوری و اونجوری بشه

آره دیگه این فکرا میاد سراغ ادم هورمونای بدن تغییر کرده
خوبه که شوهرت همدلی میکنه
شوهرتون چند سالشه

من حس میکنم دارم هوو دار میشم 🥲از همین حالا ب شوهرم میگم اگ اونو بیشتر از من دوسش داشته باشی میزارمش پشت در 😂 انقد ب این فکر میکنم ک اون بیاد همه منو کنار میزنن 🥲اونو بیشتر دوس دارن

منم همش فکرم درگیراینه که بعد بچه دیگه نمیتونم برگردم به روال سابق٫احساس میکنم تفریحاتمو ازدست میدم

اره منم همش همچین حسایی دارم ولی سعی میکنم بهش فکر نکنم بارداریم پر استرسه سعی میکنم حداقل دیگه اینو اضافه نکنم بهش