تجربه زایمانم #۳۷_هفته پارت اخر

خلاصه منو اوردن اتاقم پرستار با همسرم کمک کردن منو برگردوندن پد های زیرمو عوض کردن مامانم میگفت تا بالای کمر خون بودی ولی خودم حالم نسبتا خوب بود فقط لرز داشتم که یکساعته بهتر شد پمپ درد هم گرفتم هی فشارش میدادم درد بخیه ها مثل درد گرفتگیه مثلا یه دفعه پات میگیره و درد میکنه یه همچین دردی داشتم که خوب نمیشد انگار گرفته بود ته شکمم

از سزارین راضی بودم خدا رو شکر
بخیه هام جذبی بودن خدا رو شکر راضی بودم
درد هنوزم دارم تو شکمم ولی قابل تحمله
فقط نفخ فردای سزارین یکم اذیت کنندست دل پیچه میگیره ادم دستشوییم تند تند نمیشه رفت یکم اون سخته

اولین راه رفتن هم دردش یکم زیاده پاهاتو میکشی رو زمین ولی درست میشه دو سه بار راه بری
ان شاءالله همه اقدامیا دامنشون به زودی سبز بشه
همه خانومای باردار با خوشی فارق بشن
همه تازه مامانا هم با نی نی هاشون سلامت باشن و خدا کمکشون کنه از پس سختی های اولش بربیان 🌺🌺🌺

۴ پاسخ

خداروشکر عزیزم ک فارغ شدی و نینی قشنگت بغلته ممنون ک تجربتو نوشتی برامون

از بخیه هات راضی جذبی زدن

مرسی از تجربه ات عزیزم گذاشتی خوندیم خدا گل پسرتو حفظ کنه❤️

مرسی از اشتراک گذاری تجربه ات. انشالله که خدا پسرا را برات حفظ کنه.

سوال های مرتبط

مامان آوین کوچولو🩷 مامان آوین کوچولو🩷 ۳ ماهگی
مامان ماهان مامان ماهان ۱ ماهگی
پارت ۳ تجربه زایمان:
ساعت رو نگاه کردم ۱ و نیم بود. تاریخ ۲۲ مهر خدا پسرمو بهم داد.
اومدن از روی تخت جابجام کردن و بردن ریکاوری. خیلی سرد بود روم پتو انداختن. دوباره خوابیدم. اومدن ماساژ شکمی دادن که چون هنوز بی حس بودم دردم نگرفت. ساعت ۳ رفتم توی بخش. اونجا هم ۲ بار ماساژ شکمی دادن که واقعا دردناک بود. دوباره خوابیدم. مامانم میگفت اولین بار بود میدیدم داری خر و پف میکنی😂😅 تا ساعت ۱۰ نباید چیزی میخوردم. بعدش با مایعات شروع کردم ، نسکافه خوردم. سردرد داشتم، هی می اومدن برام شیاف میذاشتن و خیلی کمک کننده بود. پمپ درد نگرفته بودم و با شیاف اوکی بود همه چی. بخیه هام درد نمیکرد فقط شکمم آزرده بود که فشار داده بودن. ساعت ۱۲ که سرمم تموم شد گفتن اول ۲۰ دقیقه بشین پاهات آویزون باشه بعد بلند شو راه برو، گفتن خواستی دسشویی بزی بگو بیایم کمکت ولی بدون کمک تونستم برم . اولین راه رفتن یکم مشکل بود ولی هرچی بیشتر راه میرفتم بهتر بود برام.
کاچی خوردم. چون بعد زایمانم خیلی ورم کرده بودم یکم آرایش کردم تا موقع ملاقات یکم رنگ و روم باز بشه😄😂 خلاصه خوب بود همه چی. فقط یکم نگرانی داشتیم چون پسرم یه ۴ ساعتی توی nicu بود به خاطر تند تند نفس کشیدن ولی خداروشکر آوردنش پیشم . اخر شب هم مرخص شدیم. سوالی بود بپرسین
مامان دلسا مامان دلسا ۲ ماهگی
سلام بلاخره زایمان کردم و دخترم و بغل گرفتم 😍یعنی میتونم بگم انگار خدا بهتون یکی از فرشته هاش و داده خیلی حس قشنگیه فقط باید تجربش کرد تا فهمید
تجربه از زایمان: سزارین اختیاری بودم تو بیمارستان بازرگانان یعنی خیلی بیمارستان خوب و تمیز و با پرسنل عالی مهربون خیلی خوب بودن خدا خیرشون بده تازه بیمارستان خیلی شلوغی هم نیس خیلی خوبه از این نظر هم .دکترم دکتر لیلا سوخرای بود تا الان راضی بودم از جراحیش حالا باز بخیه بعدا معلوم می‌کنه خوب بوده یا ن ....
از زایمان بگم که سوند سورش داشت .آمپول بیحسی از کمر اصلا اصلا درد نداشت فقط حتما تکون نخورین . عمل هم یه ساعت بعد عمل خیلی درد داشتم که پمب درد گرفتم عالی بود یعنی مثل درد پریودی کرد بعدش .قیمت پنل درد هم یک و صد . اولین راه رفتن هم درد داره ولی پرستارا کمک کردن
عوارض عمل هم بگم الکیه بگم درد نداره سزارین اینا من بخیه هام درد داره الان مخصوصا وقتی می‌خوام بلند بشم یا تکون بخورم . هم من گردنم خیلی درد می‌کنه که به خاطر آمپول بی حسی فک کنم با اینکه تکون نخوردم اصلا ولی از دیروز اومدم خونه گردن درد گرفتم
مامان ممد جواد مامان ممد جواد ۷ ماهگی
مامان اهورا💙 مامان اهورا💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی(🖐️)
وقتی اومد بیرون یه حس سبک شدن داشتم که انگار اون من نبودم که اینهمه درد داشتم خیلییی خوب بود صدای گریشو که شنیدم خیلی آروم گرفتم خیلی حس عجیب و خوبی بود تا داشتن پسرم و تمیز میکردن دکترمم منو بخیه زد ولی نمیدونم چن تا بخیه خوردم ولی گفت که بخیه هات جذبی هستن وقتی بخیه هام تموم شد پسرمو آوردن گذاشتم رو سینم واز حسم نمیتونم بگم که چقد خوب بود تا۲ ساعت تو اون اتاقه بودم و شوهرم و مادر شوهرمم پیشم بودن بعد از دو ساعت رفتیم تو بخش
ولی وااااقعاااا بخوابم بگم خیلییی تجربه خوبی بود و دردش اونجوری که میگن نیست من دردایی که تو خونه کشیدم اصلا فکرشو نمیکردم درد زایمان باشن من انقد لوس بودم که هیچکس باورش نمیشد من میمخوام زایمان طبیعی انجام بدم مامانم هی میگفت که سزارین کن اما من همش میگفتم فقط طبیعی و الان واقعا از تصمیمم راضیم و همه کارامو خودم دارم انجام میدم البته مامانم و مادرشوهرم همش پیشمن و دارن خیلی لوسم میکنن😂🤭
مامان اورهان 👼🏼💙 مامان اورهان 👼🏼💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم
مامان ایلیا💙👼🏻🫧 مامان ایلیا💙👼🏻🫧 ۵ ماهگی
پارت ۴ تجربه ی زایمان سزارین اختیاری:

بعد ک عمل تموم شد شکممو فشار دادن(همون ماساژ رحمی)چون بیحس بودم متوجه نشدم و چون دهانه رحمم بازشده بود باهمون یبار فشار کلا تخلیه شده بود و جمع شده بود بخیه هامم جذبی زدن و بردن بیرون از اتاق عمل افتادم لرز شدید ک گفتن بخاطر بیحسیه یساعته اوکی میشی و همونم شد پمپ دردم خواستم برام گذاشتن شکمم خیلی درد میکرد بااینکه بیحس بودم درد شدید پریودی حس میکردم ک با پمپ دردم اروم نمیشد دگ نمیدونم بدون پمپ درد چجوری بود دردش ک بعده دوساعت اروم شد و پسرمم خداروشکر بعده ۳ساعت اوردن گفتن تنفسش مشکلی نداره و نمیخواد بمونه تودستگاه
بعده ۱۰ساعتم اومدن جامو تمیزکردن و گفتن نسکافه بخور ابمیوه بخور چیزای سفت نخور بعد اومدن کمک کردن بلند شدم یکم درد داشتم ولی قابل تحمل بود و بزور راه رفتم بعد شیاف گذاشتن برام و رفتم سرویس هم شکمم کار کرد هم کلی لخته ازم دفع شد ک دردام همه افتاد بعده دفع لخته ها و الانم با شیاف و قرص دیکلوفناک میتونم تکون بخورم درکل خوب بود زایمانم من راضی بودم شکر خدا و برگردم عقب بازم سزارین انتخاب میکنم
و پسرمم تو ۳۷هفته و ۴روز شنبه ۱۴۰۳/۴/۲
ان شاءالله ک قسمت همه ی چشم انتظارا بشه و هرکی بارداره زایمان راحت و خوبی داشته باشه😍😍