۱۰ پاسخ

پسر من دو ماه از نی نی شما بزرگتره دیگه از گشادی گذشته🤣🤣🤣

بچه من چهار دست و پا میره اما اصلا نمیشینه😂😂😂 برام عجیبه

۷ماهشه هنوز چاردستو پانمیره؟

چند کیلوعه؟

پسر من از همه گشادتره😂

دختر منم هم برمیگرده رو شکم انقد گریه میکنه برش داریم😂

دختر من این هفته ۹ ماهش میشه هنوز نمیره فقط دنده عقب میره پس استاد گشاد هاست

😂😂😂😂
حتما تپلیه گل پسر

اگه تپله واسه وزنشه. سخته نمیتونه😅😅

😂😂😂😂😂

سوال های مرتبط

مامان قندعسل
💕نورا💕 مامان قندعسل 💕نورا💕 ۱۶ ماهگی
بذارید یه چیزی براتون تعریف کنم.
بچه خواهر شوهرم ۲ ماه و نیمشه خیییلی خیلی آرومه همش خواااابه از اولم همین بود.دقیقا بر عکس نورا.
یه دوبار خواهد شوهرم گفت نازنین(اسم دخترش)شبا نق میزنه یکم و فلان و اینا منم بهش گفتم بابا بچت خیلی خوبه نورا رو یادت نیست از صبح تا شب فقط گریه میکرد یا تو پتو بود یا تو ماشین تابش می‌دادیم.چون نورا خییییلی بد قلق بود خیلی ناآرام بود.یه چند باری گفت منم به خدا بدون منظور گفتم حالا میبینم دوباری هست مادر شوهرم میگه مثلا وای دیروز نازنین (بچه خواهر شوهرم)خیلی بی‌تابی میکرد.. یا امروز که اومدیم میگه دیروز نازنین خیلی بی‌تابی میکرد .الان همینجا خواهر شوهرم اینا از صبح که من اینجام هیچ صدایی نیومده از بچه همش خوابه. حتی شوهرم گفت این که همش خوابه و فهمیدم برای این میگه مادر شوهرم که من چشم نزنم بچش رو.
اصلا حالم خراب شد.من واقعا هیچ لذتی از بچه داریم نبردم چون نورا تا ۴ ماه وحشتناک کولیک داشت و همش گریه میکرد الانم بد قلقه اما خدا شاهده هیچوقت به چشم بد نگاه بچه خواهر شوهرم نکردم.همش ذوقش رو هم کردم که چقدر آروم و خوبه.
اینقدر دغدغه دارم تو زندگیم که حسرت آروم بودن بچه اونو نخورم
مامان 💙آیهان🥹💙 مامان 💙آیهان🥹💙 ۸ ماهگی
سلام خانما
من از اول به پسرم شیرخودمو میدادم بعد کلا منو شوهرم دوست نداشتیم شیرخشک بدیم بچه رو گفتم شیرداشته باشم چرا شیرخشک بدم
مادرشوهرمم میگفت شیرخشک بدرد نمیخوره و اینا
پسر من وزن تولدش ۳۱۲۰ بود طبیعی زایمان کردم حالا دخترخاله ی شوهرم چهل روز پیش زایمان کرده بچش ۳۹۰۰ بود وزنش فشارش زده بالا سزارینش کردن
این مادرشوهر من میگه طبیعی که خوبه سزارین سخته و اینا نمیدونم چرا فکر میکنه زایمان طبیعی بدون درده و سخت نیست ولی سزارین سخته در حالیکه دخترخاله ی شوهرم یک ماه بعد زایمان تو جشن بچش بزن و برقص داشت
حالا این به کنار ۱۴م مراسم بچه دختر خاله ی شوهرم بود مادرشوهرم دید بچش چاقه شیر خشکم میده به بچش مادرشوهرمن تو مراسم گفت که الان نمیشه به آیهان ( پسر من) شیرخشک بدی چاق بشه زینب ( دخترخاله ی شوهرم) شیرخشک میده بچش چاقه توهم الان یه قوطی بگیر یک ماهش میره ماهی یه قوطی شیرخشک بده بهش منم گفتم الان بعد شیش هفت ماه که نمیشه بعدم بچه من الان خیلی خوبه
بچه ی دخترخاله ی شوهرم چاق هست قدش کوچیک پسر من قدش بلند ولی لاغر مقایسه نمیکنم ولی هر انسانی متفاوته
احمقها اینارو نویفهمن واقعا