۳ پاسخ

من بچه اولمه دلم‌میخاد دومی هم با اختلاف سنی کم بیارم ینی ۳ سال اینا باشه چون بزرگ شن اختلاف سنیشون کم‌باشه‌بیشتر با هم‌رفیق‌میشن و‌اینکه خودم میترسم یکم‌بگذره‌دیگه‌حوصلم‌نگیره‌بچه بیارم

من دختربزرگم دوسال نیم هست کوچیکه ۱۰ ماهشه واقعاسخته بچه داری اونم دوتاپشت سرهم منکه خسته شدم دیگه وزنم ۴۰ کیلوشده اینقدضعیف شدم دیگه

من فرق بچه هام پانزده ساله خواهر،از لحاظ ذهنی خیلی آگاه تر و بهترم ولی جسمم واقعا نمیکشه

سوال های مرتبط

مامان شيطونك مامان شيطونك ۱۴ ماهگی
بچه ها خیلی دلم گرفته
همش تو خونه با بچه تنهام. درسته عزیز و شیرینه برام، ولی انگار کم آوردم.
جایی هم که زندگی میکنم خیابوناش شیب داره، هم پله داره، نمیتونم برم کالسکه سواری.
ولی شوهرم میره سرکار. خب روحیه ش عوض میشه، میاد خونه هم خسته ست، باز تا اخر شب من با بچه سروکله میزنم.
منم قبلا سرکار میرفتم، دوست دارم بیرون خونه باشم، ولی نمیشه.
مسافرت زیاد میریم، تازه ۲ هفته ست برگشتیم، این هفته هم میخایم بریم باز. ولی!!!! خب تو مسافرت هم من بچه دارم!!!!! فرقی به حال من نداره! درسته حس و حالم عوض میشه ولی سخت تره. چون تو خونه هرچند یکنواخت، ولی یه روتینی برای خودم دارم. مسافرت سخت تر هم هست! تازه برمیگردی خونه خاک داره باید همه جارو مرتب هم بکنی…
بخدا که سرکار آدم خسته نمیشه، تو خونه سخت تره.
شوهرمم خیلی مهربونه ولی متوجه توضیحات من نمیشه که تو خونه با بچه چقد بیشتر خسته میشم.
درکنار این خستگی ها فشرده زبان هم میخونم، شب که بچه میخابه با خستگی زیاد تازه میشبنم سر درس. اونم چون خودم دارم خوداموز میخونم برام استرس میاره.
خلاصه خیلی دپسرده شدم😞