مادرشوهرم منم 10 دیقه نگه نمیداره بچهامو حالا مامانم جانانو 1ماه بگم نه نمیاره اما شاهان چون پیشش نمیمونه قبول نمیکنه جانانم یکماه بمونه نمیگ ننه بابا دارم انقد ک مامانمو میخاد
عزیزدلم میدونم خیلی سخته ولی تنها راهش اینه توقعاتتو از بقیه کمتر کنی اینجور کمتر حرص میخوری و فکروخیال میکنی🙏🏻
خدایی شرایطت سخته خدابهت صبر بده اونم ماشاالله بهت سه تا بچه. آدم اعصاب یه دونه هم نداره.
مهد ببرشون هر روز تا سومی بدنیا میاد دیگه آزاد تر باشی
حتما توان نگهداری ندارن و اعصابشم ندارن
دوتا این سنی نگهداریش سخته
منکه توشهرغریبم مامانم ازم دور مادرشوهر م ندارم چی بگم فقط خودمم تنهایی هرجایم برم دنبال کارام مجبورم دخترمم باخودم ببرم خونه پیش خودم بیرون بامن همه کاراش بامن ولی خوب چاره ای نیست بچمه باید مسئولیتش به عهده بگیرم فردا روزی تو جامعه میره سرخورده افسرده بار نیاد سخته واقعا باید باید تحمل کنیم
واقعاحق. داری بارداری با بچه کوچیکه فوق العاده سخته مخصوصاشماکه دوتاداری...ولی ازهیچ کس انتظارنداشته باش چون آخرش خودتی که باید به دادخودتبرسی من هیچوقت ازمادرشوهرم اینا درخواستی. نداشتم میدونی چون. اگه یه لقمه کوچیک بهت بدن میرن همه جامیگنبه فلانی ۱۰۰تالقمه دادیم ولی مامانم ایناکمکنبچمونگه میدارن میرم خونشون میان پسرمومیبرن کارامومیکنم یامیرم به دکتر میرسم ...ومیدونم سخته دست تنهایی. ولی سعی کن یه خورده آروم باشی من خودمم اعصابمضعیفه ولی چه کنم که پسرم جزمن کسی رو نداره همسرمم مجبوره تواین زمونه سخت ازصبح بره تاشب مغازه بمونه..
عزيزم كاملا حق دارين هرچيزيكه گفتين واقعا سخته، فقط در جواب دوستان ديدم كه گفتين حاضرين خودتونو دور از جون آتيش بزنين و مرگتونو دور از جون از خدا ميخواهيد.. ميخوام بدونم دلتون مياد اين حالتهاي كلافكي كه كاملا كاملا حق دارين رو در خودتون ببينيد ولي نوشتين دلتون نيومد سومي رو سقط كنين! ارزش وجودي خودتون و اعصابتون بيشتر ازينهاست از خدا كمك بگيريد انشالله زود ميگذره اينروزا و خدا بهتون صبر بده.. از همسرتون و خانواده اش و مادرتون اينا بخواهيد نوبتي كمك دستتون باشن
یکیشونو بذار مهد اینجوری کمتر اذیت میشی چندساعت
عزیزم خودتو با این موضوع اروم کن که تنها نیستی
رو بچه ها حساس نشو بذار دعوا کنن اصلا نه هشدار بده نه چیزی خودشون آخر اشتی میکنن یه کم از مسئولیتات رو به همسرت بسپر
زنو شوهر باید باهم به چالش های زندگیشون برسن هیچ کس وظیفه نداره که بخواد تو رو اروم کنه یا کمکت کنه حتی مادرت یا مادر شوهرت
این زندگیه ماست باید زن و شوهری خودمون دنبال چاره و راه حل باشیم
پدرمادرای ما هم دیگه خسته شدن یه عمر مارو بزرگ کردن دم پیری حوصلشون نمیکشه
فکرو خیال الکی نکن
فقط یکم خودتو بزن به بیخیالی
رو کارخونه زیاد حساس نباش
رو بچه ها حساس نباش فقط حواست به خورد و خوراکشون باشه
اونا دیگه تقریبا مستقل شدن تو الان باید بیشتر به فکرخودت و تو راهی باشی
روزای سخت میگذره
ارزش نداره بخاطر چیزای الکی خودت و ناراحت کنی بچه هات هنوز کوچیکن کتکشون نزن گناه دارن خودت و کنترل کن
این تو دلیت چیه؟؟
عزیزم طبیعی بخاطر بارداری حساس بشید و زود ناراحت بشید.واقعا حقم دارید اختلاف بچه ها کم و دست تنها سختتونه. واسه بچه هام سخته اونا که تقصیری ندارن. بنظرم چن روز برید خونه مامانتون. بگید بچه ها ازم جدا نمیشن.
ای وای
حتما بارداری ناخواسته بوده خدا بهت صبر بده عزیزم قدمش هم مبارک باشه برات
راستش بهتره از مهد کمک بگیری
تنها راه چاره اته
خیلی سخته واقعا... خیلی باید آدم صبورباشع و بتونه تحمل کنه...بسپارب خدا و یکم بیشترصبورباش .میگذره این روزام ....
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.