آخرش مجبورشدم الان یه جیغ بلندبزنم سرشوهرم،ازصبح میره ظهر میاد ناهارمیخوره تا ۷غروب میخوابه بعدازاون میشینه پای تلویزیون،ساعت ۱۲لامپارو خاموش میکنه پشتشو میکنه به ما سرش تو گوشیشه تا نصفه که بخوابه،هی گفتم ازصبح بابچه ها سروکله زدم درست نخوابیدم پاشو بچه رو بگیر،گفت ولش کن واسه خودش بچرخه،میگم خب امروز ۵بار سرش خورده زمین،یبارم دهنش خورده به میزتلویزیون خون اومده یه جا بند نمیشه،منم همش دنبالشم بالش میچینم تو خونه،کار میکنم میگه عیبی نداره بچس میخوره زمین،الان دوباره دوبار بچم سرش محکم خورد زمین،شوهرم انگار نه انگار پاشدم جیغو هوار کردم سرش میگه دیوونه شدی،واقعا دیوونه شدم تازه دیروز پریود شدم همه مسئولیت بچه گردن منه،هربار که سرش میخوره زمین تنو بدنم میلرزه میگه خونه فرشو وموکته نترس

شوهر منم صبح میره عصر میاد از سرکار غذاشو میخوره میخابه .بیدار میشه میره بیرون میاد گوشی بازی میکنه غذا میخوره میخابه ...
یه وقتا از حرص منم غذا درست نمیکنم 😐😐😐

همه مردا همینن

شوهرمنم همینه خواهرمن ازصبح تاشب بایدبدوئم دنبال دخترم اصلامسئولیت پذیرنیس

چ ریلکسه

😫وای خدایاااااااا
دقیقا شوهرمنننننن
کلافه اممممم از دستش کلافههههههه
اصلا یه ثانیه یه ثانیه بچه رو نگه نمیداره برم دسشویی بیام😐😐😐😐😐

واقعا خدا بهت توان بده
من روزا با دخترم تا ظهر خوابیم دوباره عصرم میخوابه کل شبم همسرم میگیرتش با این حال همش خسته ام

مردا انگار زاییدن

واقعا درکت میکنم اینجورخعلی سخته ناحقیه شوهرا نمیدونم براما اینجورن یااکثراهمینن

منم همش سرش داد می زنم میگه باش بازم کار خودشو میکنه یا سرش توی گوشی یا تلوزیون میگم بچه رو بگیر میگه ولش کن بچرخه چکار کرده

اگه شوهرا ی گوشه از کارو نگیرن ماها واقعا دیوونه میشیم

برعكس من همش سرم تو گوشيه شوهر بدبختم بيشتر از هواسش ب بچست

شوهرمنم بستر برا خودش درست کرده همش دراز کشیده مثل مریضا صدا میزنه میوه بیار اب بیار غذا بیار پاهامو پاچله کن