۷ پاسخ

چیزی نیست ک نتونی سر حوصله شروع کنی ب بلند شدن و راه رفتن

من که دو قدم که رفتم مامانم داشت کمکم میکرد حس کردم حالم داره بدمیشه دنیا داره دور سرم می‌چرخه به مامانم گفتم بزار بشینم رو صندلی یکم .تا آمدم بشینم دیگه نفهمیدم چی شد از هوش رفتم وقتی چشاما باز کردم هیچ جا را نمی‌دیدم همه جا برام زرد بود فقط صدا گریه مامانم وپرستارکه اسمم صدا میزدن میشنیدم واین خیلی بد بود

بدن با بدن متفاوته برا من اصلا سخت نبود درد نداشتم بدون کمکی بلند شدم و خیلی راحت راه میرفتم

از تخت بلند شدنی حتما سعی کن به پهلو بشی بعد بلند شی

اولش نمیگم سخت نیس هست اما برای من اون همه که بقیه میگفتن سخت نبود پرستارا کمکت میکنن از تخت بیای پایین اونجاش سخته حتما قبلش شیاف بزار دردت کمتر شده باشه
بعد اولین قدم نمیتونی چون هم درد داری هم میترسی من خودمو سر میدادم رو سرامیک انگار یواش یواش تونستم بعد ک پرستار گفت کافیه من گفتم نه میخام راه برم اون راه رفتن باعث میشه اثرات بی حسی از بدنت بره بیرون
من خداروشکر دوروزه سرپا شدم

سزارین دیگ زودتر سرپایی ندارع باید استراحت کنی و البت بدن با بدن فرق میکنه

سلام هرچقدر تن تن با شکم‌ بند راه بری زودتر خوب میشی

سوال های مرتبط