۹ پاسخ

خدایاااا یا حسین و بی میل کن تا ۴۰روز یا بخیه هاشو محکم جوش بده اینا صبر بکن نیستن

ااااای دهنتون😂😂😂😂

🤣🤣🤣🤣🤣ای دختر دهنت

پس مایی ک از توبارداری رابطه ندارم چی بگیم😅😅

اگ سز بودی ب نظرم بزار همون چهل روز بگذره بعد
شوهره من واینستاد هنوز یک ماه نشده بود رابطه داشتیم بعدش دهنم سرویس شد رسما😐
ولی بعد چهل روز راحت تر بودم بیشتر هم کیف کردم😂
البته اگ این اقایون بتونن تا چهل روز خودشون رو نگه دارن😑

من شوهرم اصلا در موردش خرف و نمیزنه احساس افسردگی گرفتم نکنه دیگ هیچ وقت سمتم نیاد🥲

نمیشه خودتو کنترل کنی شماره مامانتو بره بهش زنگ بزنم بگم اینا رو تنها نزار

وای مبینا دهنت سرویس دختر 🤣🤣🤣🤣

ورود و خروج 😁😁😁😁😁

سوال های مرتبط

مامان دخمل کوچولو🩷💗 مامان دخمل کوچولو🩷💗 ۳ ماهگی
#پارت-چهارم
دخملی اذیت میکنه مجبورم با تاخیر بزارم
خب رو توپ تمرین میکردم که ماما همراهم دید دردم زیاده گفت بیار بریم حموم
رفتیم حموم یکی از حموما دوشش خراب شد و رفتیم اون یکی حموم و لباسمو جمع کردم و چمباته زدم و اب داغ گرفت رو کمرم و کمرمو ماساژ میداد بعدش دردم خیلی زیاد شد و گفت پاشو بریم بعدش پاشدم دردم زیاد شد گفتم توروخدا واییسا دردم بیوفته نمیتونم راه برم
بعدش گفت باشه یکم پاهاتو بکوب رو زمین دردت بیوفته
دردم که افتاد دوباره رفتم رو تخت حس دستشویی داشتم
گفتم من دستشویی دارم گفت ادرار گفتم اره ولی راستشو نگفتم حالت مدفوع داشتم و نگفتم چون نمیذاشت میگفت سره بچس منم میترسیدم مدفوع کنم
رفتم دستشویی فقط ادرار کردم برگشتم
رفتم رو تخت اووردن توی سرمم امپول زدن گفتم ارومت میکنه ولی الکی گفتن بیشتر شد دردام و ماما همراهم گفت رو تخت حالت سجده بخاب باسنتو بده بالا
خیلی درد داشتم ولی کاری که گفت انجام دادم بعدش خودش با ژل کمرمو ماساژ میداد ولی دردم خیلی زیاد بود همش خدارو صدا میکردم و میگفتم توروخدا یکاری کنید دیگه نمیتونم
حتی خواستم از حالت سجده پاشم ماما همراهم گفت بخواب بلند نشو بزار زود تموم بشه راحت بشی
ولی دست خودم نبود سرش داد زدم گفتم نمیخام برو اونو من دیگه نمیخام
گفت چیو نمیخای میخای ولت کنیم بریم؟ گفتم نه ولی یکاری کنید نمیتونم تحمل کنم
بعدش دردم خیلی زیاد تر شد تا حدی که فقط جیغ میزدم
ماما همراهم گفت بخواب دوباره معاینه ات کنم خوابیدم گفت عالیه تا نیم ساعت بچت بغلته