شده خیلی خسته و داغون باشین بچهاتون لج اومده باشن ائمه رو‌صدا بزنین کمکتون کنن....
من امشب بدترین شب عمرمه دارم تو اب و بدن درد میسوزم بیحال شدید ولی هردوتا بچم بیدارن و نمیخابن.تازه گاهی گریه الکی میکنن هرچی حضرت زهرا صدا میزنم دریغ از یه کمک
یعنی چی دروغه

عزیزم این چه حرفیه میزنی صد در صد اونا حواسشون هست بهمون اگه گاهی وقتا جواب نمی‌بینیم شاید برای رشدمون هست
و حکمت اونو نمی‌دونیم اونا خیلی مهربون تر از اون چیزی هستن که ما فک میکنیم

عزيزم فقط اينو ميدونم بايد با دارو خودتو يكم سرپا نگه داري اگه كمكي نداري، من چند روز پيش خيلي بد مريض شدم براي اولين بار نميتونستم بچمو نگه دارمهمسرم بردش بيرون ولي تا يكم چشام گرم شد اوردش حتي نتونستم استراحت كنم چون لج اومد، ولي گذشت، اينم ميگذره مثه همه لحظه هاي سخت ديگه ،ما مادرا محكوميم به قوي بودن

من شبهای بدم و پر استرس و اضطراب زیادی داشتم شبایی ک استرس داشتم شوهرم بیاد و منو ب شکل بدی کنک بزنه و از تخت بکشه بیرون همه رو صدا زدم گریه کردم پدربزرگم مادر بزرگم خدا امام رضا ولی هیچکی کمکم نکرد راستش و بخای همش الکیه هیچکی جز خودت نیست

مادر ما هم همیشه هر چیزی بخوایم به ما نمیدن ، خیلی وقتها میگفتن نه
با این تفاوت که اونا از مادر مهربون تر هستن و همه ی کارهاشون بر اساس مصلحته

صد در صد هواسشون بهمون هست و کمکمون میکنن
ما متوجه نمیشیم
به خدا توکل کن

عزیزم میگذره این شبا. همینکه خدا داره بهت صبر میده و تحمل میکنی یه نشونست. میدونم سخته ولی ارامشتو حفظ کن. از همسرت یا کسی کمک بخواه بچه هارو بخوابون و استراحت کن.

قطره اهن میدی بهش؟

من همه روز داستان م همین با دوتا دختر پشت هم یعنی پیر شدم آنقدر لجباز گریه کن روز تاسوعا عاشورا بچع هام هردو مریض ویروس جدید تب داشتن منو شوهرم داشتیم یعتی داشتم میمردم آب نمیتونستم بخورم بدن درد تب لرز اسهال استفراغ خیلی سخت برام کم آوردم دیگ

من همچین مواقعی وقتی میرم دکتر میگم من بچه کوچیک دارم باید سرپا باشم دیگه دکتر آمپول و سرم اینا میده نمیدونم چی مینویسه ولی خیلی نمیفتم
منکه با ی سرماخوردگی میفتادم
بقولی مامورای سختمون رو گذروندیم الان دیگه ماشالا دخترم بزرگ شده و خودش درک میکنه