۱۶ پاسخ

من استرس دارم شبا عمش خابش میبینم

من ناراحت نمیشم میترسم بیشتر☹

شاید چون استرسشو داری

منم عزیزم فک کنم طبیعیه

طبیعیه حست منم، منم گاهی اینطور میشدم، فارغ که بشی راحت میشی ذهنت اروم میشه

میدونی چیه علت غمت ریشه تو بچگی داره...اینک حتی اگ مامانت بیاد کنارت هم حس میکنی ب زور اومده اینک من الان پسر اولم دوسال و سه ماهشه آخرین باری ک شب خونه ی بابام خوابیدم برا واکسن دوماهگی پسر اولم بود...اینک حس کمبود کنی هررررچقدرم شوهر آدم خوب باشه مثل شوهر من ک خدایی اصصصلا کم نمی‌ذاره برام بازم اون خلا درونی ک از خانواده برا آدم هست پر نمیشه...26روزه زایمان کردم مامانم کلا از ده روز اول 6روزشو اومد پیشم اونم ی روز درمیون...این غم فقط ریشه ش محکمه عزیزم نمی‌ذاره آدم از زندگیش لذت ببره...اما نصیحتم بهت اینه ک لذت ببر تو لحظه زندگی کن و خوشحال باش از بودن همسری ک همیشه ی خدا پشتته

خب ببین زندگی ادم کلا عوض میشه دیگه همیش میشه مسئولیت ولی تهش شیرینه خدا خودش خوب میچینه عزیزم

اره من درکت میکنم
حس عجیبیه
ولی به شوهرم میگم نمی‌فهمه منظورم چیه هی میگه چرا غمگین باید باشی خوشحال باش

منم همینطورم😓😓

وای سزارین کردن اشتباه هس درد داره یکشنبه عمل کردم هنوز درد دارم زیاد

چون ترس بعدشو داری مثل من

چون از زایمان میترسی حتما استرس داری

دقیقا ☹️

من ترس دارم استرس عمل و کارهام که هنوز مونده

خب طبیعیه آدم ترسش بیشتر میشه
برو طبیعی ببین چجوریع بیا برای ماام تعریف کن از درداش بگو

خب چرا

سوال های مرتبط

مامان آبنبات مامان آبنبات روزهای ابتدایی تولد