کسی درباره ی قصه گویی برای بچه ها مطالعه ای کرده ؟؟؟ اصولش رو میدونید ؟ چند شب بود چیزهایی که تو دخترم میدیم تو قصه بهش میگفتم.مثلا اینکه دستور دادن کار خوبی نیست ، با تلاش میشه موفق شد و خسته نشد ... ببشتر تو قالب حیوانات میگفتم ...اونم خیلی خوشش میومد ...حالا دیشب ی قصه گفتم که ی دختری وسایلش رو بعد از بازی جمع نمیکرد ، چون دخترم مقاومت میکنه برای جنع کردن .‌‌.. تو یصه ی ما چون دختر وسایلش رو جمع نمیکرد ، یکی از عروسکهاش شکست ، چندتا مداد رنگیش گم شد ... خونه سازیش رفته بود تو جارو برقی.... و نمیدونم چه فعل و انفعالی تو ذهن دخترم رخ داد که گریهههه من اصلا قصه وست ندارم !!!! هم ذات پنداری کرده حتما ... ولی خواستم بدونم خب این چیزا رو چجوری تو قصه بگیم که خوشش بیاد ...چون قصه دوست داره

بله من مدتهاست اینکارو میکنم

ابتدا قصه، معرفی اشخاص داستان هست و موضوع.
وسط قصه در مورد موضوع ،داستان رو بگو.
آخر داستان با شادی و خنده قصه رو تمام کن (مثلا آخر داستان با شادی بگو دختر قصه ما از اون روز وسایل شو بعد بازی جمع کرد و حالش ایطوری عالی بود چون هم اتاقش مرتب بود و هم هر اسباب بازی که میخواست راحت میگرفت چون جاش مشخص هست کل خانواده شادن)

اگه تونستی ایتاکانال دکترعزیزی رودنبال کن

منم دخترم جمع نمیکردایباب بازی هاشو قصه گفتم وبعدیه سبدگذاشتم گفتم بیام سابقه بزاریم ببینیم کی زودتر اسباب بازی هاروجمع می‌کنه یه سری گفتم برواسباب بازی هاتوجمع کن فرشته ها برات جایزه گذاشتن تواسباب بازی هات پیداکن بعدجمع میکردتویه دونه از اسباب بازی هاشو یه شکلات یاچندتادونه پاستیل میزاشتم میگفتم من پیداکردم