ی مادر خسته ک راضیه دوماه رو تخت بیمارستان بمونه ولی
این رزیدنتای بیمارستان هر روز تا امید ترش میکنن
خدایا خودت ب داد همه خانمهای باردار برس فقط روز زایمان روی بیمارستان و ببینن از خدا می‌خوام هیچ کس دچار حال نشه😔
لطفاً دعا کنید برام و دوقلو هام 🙏

ببین به من گفتن بچه هات نمی مونن ولی من گفتم میمونن
سه هفته موندم بیمارستان بستری زایمان کردم بچه هام انتوبه شدن یعنی کما حال بد بازم گفتم میمونن شکر خدا موندن
تو ام نباید نا امید بشی
هرروز برای بچع هات ایت الکرسی بخون
براشون بحرف دعای عهد توسل بخون میبنیی معجزه رو

برا منم پساری نکردن و سرکلاژم نکردن

اینا حالیشون نیس آدم با چ بدبختی حامله میشه
با چ امیدی ۹ ماه رو سپری میکنه تا بچهاش بیان بغلش
انشالله ب روز ما بیوفتن بفهمن ینی چی
تاپیک هاتو میخونم استرس کل وجودمو میگیره
فقط استراحت مطلق باش واس سرویس برو
غذاهایی ک وزن جنین رو زیاد میکنن بخور.دلستر،مرغ،قارچ،شیر،گوشت،ماکارونی
آب زیاد بخور چون آب دور جنین کمه
نذار معاینه ت کنن
سعی کن با دکترت هم در ارتباط باشی
ب حرفشون هم اصلا گوش نده بسپر بخدا
وقتی نی نی هات ضربان دارن پس نگران چی هستی
من بچهام ۳۳هفته دنیا اومدن وزن جفتشون باهم ۳کیلو هم نبودن
رفتم ان ای سیو از دکتر حالشونو بپرسم عوضی گف معلوم نیس باید ببینیم چی میشه گفتم یعنی چی،چی میشه
گریه کردم اومدم بیرون سپردم بخدا

میگذره عزیزم بزودی کوچولوهاتو تو بغلت میگیری یه اخییییش از ته دل میگی ❤️❤️

نا امید نشو دورت بگردم انشالله تا اخر میرسونی چرا بستری کردن؟؟ خودتو ندی دست این تازه وارد ها من یه شب بستری بودم بی وجدان ها به زور میخاستن منو ببرن بزام🥴هرچی گفتن گوش نکن منم خیلی اذیت شدم هعی میگفتن داری زایمان میکنی انقباض منظم شده اما خداروشکر فقد تهومات اونا بود و من سالم بودم اگ دعوا نکرده بودم خدا میدونه منم الان تو چت وضعیتی بودم هر روز سوره حجرات بخون من با ته قلبم میخونم و امید دارم چیزی نمیشع

عزیزم هندوانه بخور واسه اب دور جنین خوبه اگه قند نداری. و اب بخور یدفعه فقط سرنکش

ان شاالله همگی بسلامتی بچه هامون بغل بگیریم.
منم دو دفعه رفتم بیمارستان هفته ۱۴ و ۱۶ بخاطر لکه بینی و خونریزی، همون لحظه گفتن دور از جون داری سقط میکنی ماکاری نمیتونیم بکنیم شدید شد بیا،و میگفتن یکی دیگه همینجور بود و بچه ش نموند اصلا درک نداشتن چجور با بیمار صحبت کنند. دیگه بعد از اون درد هم داشتم با شیاف و استراحت حالم خوب میشد و نرفتم بیمارستان.

انشالله خدابچه هاتو نگه داره
اصلا توجه نکن به حرفاشون عوضیا فقط معاینه میکنن
خودمم ۲۶ هفته رفتم دور از جون پسرم هی میگفتن نمیمونه الان زایمان میکنی عوضیا
نگران نباش

گرنگهدارمن آنست که من می دانم
شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد

منم ۱۵ ۲۰ روز بستری شدم قبل زایمان بخاطر iugr شدن جنینم بقول شما اونجا موندن ادم افسرده نمکنه حرفاس ک ادم داغون میکنه درکت میکنم انشالله صحیح و سالم زایمان کنی و بغلشون کنی

توکل ب خدا عزیزم ایشالا بچه هات سالم دنیا میان

انقباض و درد و هیچ علائمی نداری که؟ بگو اطرافیان برات غذای خوب بفرستن آبمیوه بخور...

عزیزم انشالله خدای مهربون بچه هاتو برات نگهداره ، ناامید نباش اگه خدا بخواد هرکاری ممکنه ، این دکترا و بیمارستانا کی باشن ، فقط به خودش توکل کن و ازش بخواه که هرچی صلاحه برات پیش بیاره❤❤❤

توکلت به خدا باشه 🥺

عزیزم امیدت به خدا باشه اگه اون بخواد نگه داره هرچیم که بشه نی نیات میمونن توکلت به خدا ماهم اگه قابل باشیم دعاتون میکنیم قوی باش

انشاالله که صحیح و سالم بغل بگیری بچهاتو عزیزم ،این روزها میگذره

اصلا نا امید نشو من18هفته دکترا گفتن دیگ امیدی نیس بچت بمونه رحمت نمیتونه نگه داره دهانش باز شده کیسه اب هر ان ممکنه بترکه و من امیدم به خدا بود فقط 5تا دکتر عوض کردم خیلی هزینه کردم خدارو شکر بچه هنوز تو شکممه 18هفته24هفته27هفته34هفته کلا بیمارستان بودم اصلا نگران نباش کسی ک بچه رو بهت داده همونم نگه میداره

این روزا هم میگذره ناامید نشو

منم ۲۱روز بستری بودم از ۲۸هفته تا ۳۲ هفته میگفتن اگه نمونی بچهات از بین میرن سقط میشن منم موندم اما تحمل نکردم با رضایت شخصی اومدم خونه

منم زیاد نا امید کردن منم زیاد شنیدم نا امید شدم فقط توکل کن ب خدا و بمون اونجا حداقل ب ۳۰هفته برسی امن ترین نقطه هستش بالای ۲۸هفته