من به ابولفضل دوتا دختر دارم فردا بخوان تو سن کم ازدواج کنن میکشمشون حداقل ۲۵ اینا بشن بعد
بعدشم زحمت کشیدم کونم پاره شده بچه بزرگ کردم
نمیدونم مادرشه خواهرشه عیب نداره فلانه نه گوه اضافی بخورن دهنشون سرویس میکنم حالا میخواد هرکی باشه
بخدا خودم دیدم پسر مردمه زیاد رو بدی فکر میکنه دخترت حتما یه عیب و ایرادی داشته که این بزرگی کرده اومده گرفتش
بخدا راست میگم حالا میخواد این حرفم به کسی بر بخوره یدونه فقط عیدی دیگه هیچی والا این چرت و پرت چیه نگهداری بچه مادر بدبخت سیسمونی مادر بدبخت کار خونه داشتی مادر بدبخت
من به خودم گفتم هیچکدومشون نمیکنم چون خودم میبینم امثالش مثل شوهرم کاری باشه به مامانت بگو یبار گفتم چه فرقی میکنه به مادر خودت بگو بیاد میگه اون کمرش درد میکنه منم گفتم کمر مامان منم درد میکنه میگه نه هرکسی دختر داره وظیفشه😐😐😐
خلاصه بگم نمیدونم طلاق فلانه آبرومون میره و اینا تو کتم نمیره دیدم کسی به بچم بی احترامی کرد داره زجر میکشه طلاقش راحت میگیرم چون کسیم که حرف مردم اصلا برام مهم نیست
طرف باید حس کنه واقعا چیز باارزشی بدست آورده قدرشو بدونه
تو این ۵سال زندگی خیلی چیزا برام ثابت شد

۱۲ پاسخ

من اصلا دخترمو شوهر نمیدم
مخم واسه خانواده شوهر خودم نمیکشه چ برسه دخترم ک خط قرمزمه

عزیزم ببخشیدا گوهتر از داماد خودشه.وخانواده ش
بنظرم کارخوبی میکنی،اصلا شوهرشون نده گلی

شوهرت توقع زیادی دارع همه مثل هم نیستن

به اعصابت مثلث باش✋️

ربطی خوشبختی به سن ازدواج نداره گلم وبه نظرم به دخترامون عشق ویاد بدیم وایشالله روزی برسه عشق ودریافت کنن از طرف مقابلشون هیچ کاری وظیفه خانواده دوطرف نیست احترام ومتقابل قشنگه وهر کاری هم انجام میدی از روی عشق ودوس داشتن باشه

همین تاپیکتو پرچم کن بزن سر در خونت همه ببینن

خیلی خوبه مادر قوی ای هستی اینجوری پشت دخترات هستی قربون شکلت برم ولی خب گاهی اوقات بسته ب شرایط باید یه کوچولو نرمش داشته باشه خوشگلم وگرنه هیچ مامانی مثل شما دوست نداره دختراش تو اذیت زندگی کنن

فعلا ناراحتی این حرفارو میزنی زمان بگذره یادت میره مورد خوب باشه ۱۵ سال هم شوهر میدی😂

عزیزم الان این حرفارومیگی،موقعیکه دخترت خودش عاشق بشه هیچ کاری نمیتونی بکنی،دایی شوهرم ی آدم پولدارو امروزی هستش یادمه میگفت من به هیچ وجه دخترزیر22سال شوهرم نمیدم ،زدودخترش تو16سالگی عاشق شدوگفت من بایدالان ازدواج کنم درسته پسره ازهمه لحاظ خوب بود ولی آلان دختره خیلی پشیمونه وبادوتابچه کاری نمیتونه بکنه

متاسفانه همیشه اونجوری که میخوایم پیش نمیره🥹

چیشده داداش

فک کنم دختراتو بدبخت کنی اینجوری

مقالات مرتبط

زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
بازي با كودك دو ساله
بازی های مناسب کودک دو ساله کدام‌اند؟

سوال های مرتبط

مامان نیلماه❤ مامان نیلماه❤ ۱۱ ماهگی
سلام شب بخیر
نیلماه من یه هفته دیگه ۱۰ ماهش میشه
نه سینه خیز رفت نه چاردست و پا
هرچی رو بخواد ی کم تلاش میکنه اگ نتونست برش داره شروع میکنه به جیغ زدن جیغ نه ها جیییییغ! اصلا استرس نداشتم چون مادر شوهرم میگه همسرمم سینه و خیز و اینا نرفته و ی دفه پا شده وایساده منم با خودم گفتم خب حتما نیلماه به باباش رفته چون از نظر ظاهری که کپی پدرشه اخلاقم حس میکنم بیشتر به همسرم رفته تا من
ولی تازگیا از اینکه دخترم هیچ تلاشی نمیکنه واسه جلو رفتن و با جیغ زدن میخواد به خواستش برسه نگرانم میکنه خیلیم تمرینش میدم که حالت چار دست و پا بگیره ولی تاثییری نداره... نظرتون چیه؟ بچه های شما چیکار میکنن؟
مشاهده ۶ پاسخ
مامان پسر قشنگم🥺🫀 مامان پسر قشنگم🥺🫀 ۱۰ ماهگی
خانما شما به بچه دوم فکر میکنید؟
من شوهرم خیلی دختر دوست داره میگه باید حتما برام یه دختر بیاری خودم یوقتایی فکر میکنم میبینم نمیخام دیگه چون تو بچه داری هیچکس کمکم نکرد تا الانش خودم تنهایی پسرمو بزرگ کردم
و دلیل دومم هم اینه که میخام درس بخونم و وقتی پسرم بزرگ شد رفت مدرسه برم سر کار
از اونورم گاهی وقتا میزنه به سرم الان اقدام کنم واسه بچه دوم با خودم میگم الان یه بچه دیگه بیارم باهم بزرگ بشن که دوروز دیگه باهم برن مدرسه منم اگه خاستم بتونم برم سرکار
اینم بگم زایمان خیلی سختی داشتم تو بارداریمم استراحت مطلق بودم
اگه شما جای من بودین چیکار میکردین؟؟
مشاهده ۲۷ پاسخ
مامان یاسین مامان یاسین ۱۶ ماهگی
خدایا نمی‌دونم چمه همش سردرد می‌خوابم سردرد بیدار میشم سردرد کلا خستگی وقتی خوابمم خسته میشم البته پسرم خیلی بدخوابه شاید به این ربط داره قبلا ها مامانم و بابام خیلی بحث و دعوا داشتن حرسم می‌گرفت از دست مامانم ولی خودم الان از مامانمم بدتر شدم به شوهرم همش گیر میدم سرش همش غر میزنم دعوا میکنم تو بچه داری کسی نیست که حتی موقع دسشوییی رفتن بزارم پیشش پسرمم نمی‌دونم ازم چی میخواد کلا به خودم چسبیده شاید باور نکنید بخدا اصلا حتی رو زمین نه میشینه نه دراز می‌کشه رو شکم میخوابونمش که حداقل سینه خیز رفتن رو یاد بگیره همین که میزارمش گریه می‌کنه و جیغ میزنه که برش دارم وقتی میخواد با اسباب بازی هاش یکم بازی کنه هم باید بین پاهام بشینه و بازی کنه وگرنه نمیشینه تا شب بدجور خسته میشم بعدش با شوهرم دعوا میکنم که کمکم نمیکنی اونم باهام دعوام می‌کنه که درکم نمیکنی کارام سنگینه ولی باز وقتایی که بتونم کمکت میکنم منم خسته میشم . اصلا به کمک شوهرم احتیاجم ندارم فقط دلم میخواد که شبا حداقل وقتی خستم و از خستگی بغض کردم بهم یکم آرامش بده بگه می‌دونم خسته می‌دونم تو هم تو این زندگی زحمت می‌کشی ولی بجاش شبا که پسرم خوابه میگه نوازشم کن تا خوابم ببره منم وقتی میگم خسته بهم میگه فلانی میگه زنم هرشب نوازشم می‌کنه تا بخوابم منم شروع میکنم به جیغ داد که من آشغال به درد نخورم برو با هرکی دلت میخواد ازدواج کن و .....
مشاهده ۶ پاسخ
مامان دایناسوورمادر🦖 مامان دایناسوورمادر🦖 ۱۳ ماهگی
رفتم دسشویی اومدم بیرون دیدم مادرشوهرم نفهمم که هزاااار بار بهش گفتم این کارو نکنه داره به بچه دنت میده !!!
رفتم بچه رو از پیشش گرفتم گفتم این برا ادم بزرگشم ضرر داره چه برسه به بچه
با پررویی تو چشمم نگاه میکنه میگه نخورد که 🫤🫤 حالا قاشق تو دستشه ها
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان آدریان❤️ مامان آدریان❤️ ۱۵ ماهگی
مغزم درد میکنه دوستم برای اولین بار میخواد بیاد خونمون
بچه هامون ۱۰ روز باهم فاصله دارن اون بزرگتره
شوهرم میگه نه اون داره میاد مقایسه کنه بچشو با ما
اون چهاردست و پا میره بچه ما نمیره
۱۰ بار گفتم بابا خب بچه من داره راه میره کم کم همه که نمیرن
اصلا فکرمو همش مشغول میکنه البته دوستم یکم الکی هم حرف میزنه (دروغ مروغم میگه) پز میده
من گفتم بچه من تو این مراحله
محل نکنم نه؟چه جوری رفتار کنم امروز؟
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان محمدکیان مامان محمدکیان ۱۲ ماهگی
دلم درد و دل میخواد همش حس میکنم مادر بدی هستم از لحاظ رسیدگی سعی میکنم خیلی بهش برسم اما خیلی نگرانم همش بچم تو این سن سومین باره که داره چرک خشک کن میخوره و من خیلی غصه میخورم ولی بخدا دست من نیست نمی‌دونم این ویروس لعنتی از کجا میاد منم هیچ جا نمیرم فقط میترسم این چرک خشک کن ها اذیتش کنه ولی خب خیلی تب داشت باید بهش میدادم😞😞😞
مشاهده ۵ پاسخ
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۱۱ ماهگی
یعنی بخدا دیگه هیچ بچه ای مثل پسر من نیست
روزی هزار بار میگم گوه خوردم بچه آوردم
از همون اول این بچه خواب نداشت
تو 24 ساعت 2 ساعت با زور میخوابه
الانم افتاده به چهار دست و پا و خودش وایمیسته دیگه قرار نداره
نه دست دارم نه پا نه اعصاب نه روان نه خواب
فقطم باید راه برم یه چی بدم بخوره
یعنی از هر کی میپرسم همه میگن بچه ما اینطوری نیست که نخوابه بخدا دیگه بریدم
شوهرمم میگه کمکت میکنم وقتیم بچه رو بهش میدم نگه داره عرضه نداره صد دفعه بچه رو ول میکنه بیاد سمت من که نذاره بخوابم بعدم ادا میکنه من نگهش میدارم
خدا نکنه شام و ناهارشم دیر بشه شعور نداره بگه زن من تو 24 ساعت 2 ساعت میخوابه انقدر غر میزنه که منم قاطی میکنم براش
فقط گفتم یعنی لعنت به آدمی که با این شرایط بچه دوم بیاره که فقط خودمو پیر میکنم
تو یه سال تمام موهای سرم از حرص و فشار عصبی سفید شده
وقتیم مریضه تمام بار مریضی بچه روی دوشه منه اونم واسه یه دکتر بردن از خسیسی که پول خرج میکنه فقط رو اعصابم راه میره و میگه تو عشق دکتری که بچه رو ببری دکتر🤦🏻‍♀️
یعنی خدا از این مرد نگذره فقط
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان ملورین😍🦪 مامان ملورین😍🦪 ۱۱ ماهگی
گرفتاری شدم از دست این اطرافیان تا میبینن نمیزارم ملورین تلویزیون ببینه شروع میکنن به حرف زدن که ماهم بچه داشتیم فکر کردی فقط تو زاییدی...دکترا چرت میگن تلویزیون باهوش هم میکنه بچه رو...چند سال دیگه میبینیم بچت کلاس اولو ۵ بار خوند چرا چون تلویزیون نزاشتی ببینه هرهرهر ..گفتم باشه اون روزا هم میبینیم هرکی یه جور بچشو بزرگ میکنه....
بخدا من عاشق فیلم دیدنم اصلا تا قبل زایمان تنها تفریحم فیلم دیدن بود ولی چند ماهه نتونستیم با شوهرم یه فیلم ببینیم چون خونمون کوچیک دخترمم هرچی بزارم جلوش میره اونور نگاه میکنه....خوابم باشه خونه سکوته دیگه تو گوشی میشینیم مجبوری این عشق ابدی میبینیم.... منم بدم نمیاد تلویزیون روشن کنم اتفاقا دخترمم محوش میشه میتونم به کارام برسم ولی اینده اش برام مهمه و حداقل تا یکسالگی نمیخوام بزارم ببینه حالا تا بعدشو ببینم چی میشه....مادرشوهرم اینا ک تا میگم نزار بچه رو سریع میبره جلو تلویزیون...

شما میزارید بچه هاتون تلویزیون ببینن یا نه؟؟؟
مشاهده ۲۴ پاسخ
مامان Hana🤎👶🏻 مامان Hana🤎👶🏻 ۱۳ ماهگی
امیدوارم این شرایط سخت و وحشتناک به زودی تموم بشه
همه ما مادر هسیم پس لطفا در این شرایط همدیگرو درک کنیم به همدیگه دلگرمی بدیم اینجا مادران باردار هم هستن که استرس براشون خوب نیست
از مادرای باردار میخوام که اصلا به این فضا ها رجوع نکنن چون به هرحال یه سریا بخاطر استرسشون ترسشون میان اینجا سوالاتی میپرسن که طبیعیه منم دنبال میکنم تا ببینم تو چه وضعیتی هسیم
لطفا یکی مینویسه من میترسم وسیله جمع کردم و .. بخاطرش همدیگرو سرزنش نکنیم🙏🏻 شاید در اون لحظه تنها کاری که از اون مادر برمیاد اینه که اماده فرار باشه
من به شخصه بخاطر جون خودم ترسی ندارم فقط به بچم فکر میکنم
فقط از خدا میخوام کسی آسیب نبینه
مشاهده ۸ پاسخ
مامان شاهان مامان شاهان ۱۵ ماهگی
مامانا طبق تاپیک قبلیم هر چه به شوهرم گفتم چشم بچه اینطوری شده ببرم دکتر گفت نه مامانم گفته با چای بشورید الان پاشدم چشم شاهان اینطوری شده اصلا باز نمیشه دارم میرم سرکار بچه رو هم بذارم مهد خیلی باهاش حرف و بحث کردم گفتم از این به بعد مامانت بگو فقط واسه تو نسخه بپیچه به بچه من خودش دخالت نده گریه کردم دلم کباب شد چشم بچه باز نمیشد خودم اسنپ گرفتم اومدم با شوهرم نرفتم بس که اعصابم خورد کرده ....حالا میخام امروز زودتر مرخصی بگیرم بچه رو ببرم خودم از همونجا تعطیل شدم دکتر فقط یه سوال تا موقعی برم دنبالش مشکلی پیش نمیاد ...الان به هر بدبختی بود چشماش تمیز کردم یه کوچولو باز شده ولی خیلی ورم داره و قرمزه 😢😢😢😔😔
مشاهده ۲۶ پاسخ
مامان آراز مامان آراز ۹ ماهگی
خواب بودم با پسرم تو اتاق خواب مادر شوهرم اومد یه راس اومد بالا سرم گفت کوکو درست کنم براش ببره برا دخترش منم گفتم تب دارم حالم خوب نیست کفری شده بودم هم خودمو بیدر کرد هم پسرمو فک کردم رفت همینجور که داشتم پوشک پسرمو عوض میکردم غر می زدم می گفتم به من چه دخترت هوس کوکو کرده خودش دستش شکسته درست کنه عوضی پسرمو بیدار کرد نمی گه بچه کوچیک تو دستش زحمت ندم بهش مگه چیکار کردین برام همین جوری داشتم غر می زدم چند تا چیز دیگه هم گفتم😂 اومدم تو پذیرای دیدم نرفته دراز کشیده بود تو فکر بود 🤣🤣ریدم به خودم نمی دونم شنید یا نه ولی صدردصد شنید چند دقیقه نشست بعد رفت🤣🤣🤣
مشاهده ۲۱ پاسخ
مامان Nihan💓 مامان Nihan💓 ۱۳ ماهگی
حس میکنم خیلی مادر بدی هستم. حس میکنم این دوست داشتنه به بچه بزور غذا میدم. بچم چنباره اضافی غذا میدم همرو میریزه. خیلی اذیت میشه. از خودم خجالت میکشم
مشاهده ۸ پاسخ
مامان توت فر🍓نگی🤱 مامان توت فر🍓نگی🤱 ۱۶ ماهگی
مامانا سرلاک و بیسکوییت مادر خوبن
نمی‌دونم چرا حس میکنم خوب نیست ارزش غذایی ندارن
کلا حس میکنم چیز بی خاصیتی دخترم رو بردم دکتر گفت برا وزن گیری سرلاک بده
اما دوست ندارم بدم بهش
ماهیچه مرغ فیله کباب حسابی بهش میدم اما خب زیاد وزن نمیگیره تازه مریض شد وزن هم کم کرد شد ۷ کیلو ☹️
چی بهش بدم ارزش داشته باش یکمی هم وزن بگیر
حلیم آجیل گوشت مرغ بهش میدم بادوم پسته میدم نمی‌دونم چکار کنم هی میگن ریز لاغر واقعا دیگه موندم دلم نمیخاد هیجا برم بخاطر همین حرف ها
البته برام مهم نیست جواب هم میدم ولی میام خونه درگیر میشه ذهنم
مثلا اونروز جاری گفت دخترت فقط چشماش قشنگ تنها عضو قشنگ بدنش چشماش
منم یهو برگشتم بهش گفتم نیز که دختر تو بهترین و قشنگترین دختر سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ شده برا همین دختر من خوب‌نیست
برادر شوهرم بهش گفت بتو چه هی رو بچه عیب می‌زارید چکارش دارید
خودم ی لحظه از حرفم بخدا پشمام ریخت خیلی هم پشیمون شدم اصلا نمیدونم چرا اینطور گفتم 😏😬
تا حالا برا کسی حاضر جوابی نکرده بودم اولین بار بود خیلی خجالتی شدم ....
انگار واقعا سر دخترم غیرتی ام 😂بماند که دختر جاری پیش من بزرگ شد نزاشتم کسی بهش یه تو بگه حالا شانس من جاری م آدم دورو چشمش میفته به یکی جوگیر میشه .....
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان همراز مامان همراز ۱۳ ماهگی
خیلی ناراحتم،انقد که حرف از دزدیدن و این چیزا شده و هرجاااا که میرم حرفش زده میشه،منم البته به پسرم گفتم که با کسی جایی نره و اینا…. سر اینکه خدایی نکرده مشکلی پیش نیاد،بچم چند روزه یهو وسط بازیش یا کارتون دیدنش گریه میکنه و میگه میترسم منو بدزدن😔 کلی باهاش حرف میزنم و آرومش میکنم دوباره فردا یا چند ساعت بعد هی میگه مامان تو فکرم و گریه میکنه. ۶سالشه.
مشاهده ۶ پاسخ
مامان ارسلان پناه مامان ارسلان پناه ۱۴ ماهگی
امروز پسرم ازم یه سوالای پرسید هم خندم گرفت هم ترسیدم
😂😂واقعا گاهی سوالایی میپرسه ک میمونم چی جوابشو بدم
میترسم یدف بد جوتب بدم بمونه تو ذهنش وداستان بشه...
پرسید مامان دخترا وزنها ازوقتی ک ب دنیا میان وکوچیکن مثلا اندازه پناه هستن تو دلشون بچه هست؟؟؟گفتم نه مامان بازپرسید پ چجوری بچه ب دنیا میارن...گفتم باید بزرگ بشن ازدواج کنن بعد خدا بهشون بچه میده باز پرسید چه ربطی داره ب ازدواج کردن؟😐🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ موندم چی بگم
گفتم اخه بچه هم پدر میخا هم مادر نمیشه که فقط مادر داشته باشه سخته تنها بچه بزرگ کنی پس باید باباهم داشته باش ک بره براش سرکار پول دربیاره
وخرجشون کنه تا بزرگ بشن ...😐😐🤦🏻‍♀️گف اهااا پس باشه من اجازه میدم ک پناه بزرگ شد ازدواج کنه که بتونه بچه ب دنیا بیاره منم گفتم باشه مامان مرسی😐😐😐😐

خداکنه دیگ ازاین سوالا نپرسه من میمونم چی بگم واقعا😂 بچه ها شماهم اینجورین؟؟🤕
مشاهده ۱۳ پاسخ