۱۴ پاسخ

باید بری خونه خودت
تا خونه مامانت باشی و وابسته اوضاع همینه

اونجا هم برا شوهرت سخته مواذبه هیچجا خونه خود ادم نمیشه چند روز مادرتو بیار خونه خودت پیش خودت کم کم عادت میکنی

من خونه خودمم از روز اول الانم ی روزایی تنهام ی روزایی هم نه

چرا نمیری خونه خودت من از روز اول خونه خودمم فقط مادرم تا ۴۰روزگی پیشم بود بعدشم دس تنهام یه بچه مدرسه ای هم دارم

عزیزم اون مکمل و ویتامین های بارداری تو فعلا ادامه بده مخصوصا منیزیوم

عزیزم سخته درست ولی چون ازلحاظ روحی بهم ریختی برات خیلی سختترشده..سعی کن حال روحیت خوب باشه که بتونی به بچه هابرسی..

من خونه مامانمم بچه هام نارس بودن همش میترسیدم استرس داشتم ولی دیگه عادت کردم هروقت دلم میگیره میریم بیرون باشوهرم یه دوری میزنیم یه رستورانی جایی میریم و برمیگردیم

تو وقتی نمی‌تونی نگهداری کنی برا چی بچه میاری ؟

سلام منم بچه هام دوماهشونه خسته میشم خیلی
ولی گریه و اضطراب چزا داشته باشم خیلی خوبن خداروشکر میکنم این روزا میگذره تازه یکماه قبل زایمان بستری بوذم بچه هام یکماه دستگاه بستری شدن بخدا توکل الان سالمن

منم داغونم 😭 گم کردم کلا خودمو نمدونم باید چیکار کنم همش اوره ام خونه مامانم مادرشوهرم یا اونا خونه منن نمتونم ب زندگیم برسم

سلام باید خودت رو جمع جور‌کنی دست پات سریع بگیری منم از همون روز اول زایمان خودم تنها بودم بچه کودکستانی هم داشتم روال شیر دادن پچه هام پشت سر هم کرده بودم مثلا یکیش بیدار میشد شیر میدادم اون یکی خواب بود تو خواب بهش شیرمیدادم لباسای بچه هام لباسشویی میریختم چون وقت با دست بشورم‌ ندارم واسه نهار اینا هم از شب برنج آماده میکردم جوش میدادم میزاشتم یخچال فردا صبح فقط دم میدادم دیگه کارای خونه هم شبا انجام میدادم ک روزا حداقل بچه ها هروقت خوابیدن منم بتونم بخوابم ی مدت اول خیلی سخته دیگه روال بهتر میشه بچه بزرگتر میشه ساعت خوابش بهتر میشه ساعت شیرش طولانی تر میشه بچه دوقلو همیشه سخته دیگه تو مادری قویی هستی میتونی از‌پس بربیایی

خونه خودت بری بهتره

باید هولتا بگیرن..شاید بهت چله افتاده

چرا عزیزم؟

سوال های مرتبط