خدایا چقد این روزا سخت میگذره ینی میاد ماهم ی روز عادی داشته باشیم یا باید با مامانم حرص بخورم ک عین بچه کوچیکا میمونه یا با دخترم ک از مامانم بتره خدایا تورو خدا این چن هفته بشه یک روز بیاد بره😔😔😔😔😔😔😔چقد دارم اذیت میشم ن میتونم پاشم ن کارامو انجام بده همچی بهم ریخته😑😑😑😑

مامان منم اینجوریه
الان ۱۵ روزه ازم سراغی نگرفته ن زنگی ن خبری
اصلا انگار من بچش نیستم، با من یه کوچه فاصله داره ولی محلم نمیده اما خودش وقتی مریضه مثله پروانه دورشم، حموم میبرم، اشپزی میکنم ولی خب ب چشش نمیاد
من و دوس نداره، وگرنه با بقیه خواهر برادرام اینجوری نیس
ی هفته بیشتر مریضم براش مهم نیس
سراغ من و از خواهرم میگیره
پس من چی بگم

یه ماه دیگه تحمل کن عزیزم مادره نمیشه ک بهش چیزی گفت

🫂🫂🫂🫂الهی بگردم اجی 🥺🥺🥺

فقط باید بپذیری‌ درکت میکنم شرایط سختی الان روحمون که داغون جسمی هم که بدتر بزرگترام یکم درک نمیکنن

۶هفتع تحمل کن بعد بزار بره مادرت کارات کن تو ۹ماه

آخ عزیزم سعی کن شرایط رو بپذیری تا برات راحتتر بگذره 🥲

انشاالله زود به خیر و خوشی میگذره عزیزم

الهی بگردم من درکت میکنم منم حاملگیم نحس ترین و سخت ترین روزای عمرم بود

پیشت مامانتی یا مامانت اومده خونتون؟