سلام به همه وای مامانا نمیدونم اصلا چی شد داشتم دخترم رو از تو کالسکه در میوردم بچه ام ام از بغلم افتاد دارم میمیرم از استرس انقدر ناراحتم قلبم و سرم درد میکنه پاهام حس نداره
ساعت ۷ اینا بود افتاد گریه کرد بعد ساکت شد
تا ساکت شد ۶۰ درجه شیر ساعت ۷.۳۰ خورد ۶۰ تا هم ساعت ۸ از اون موقع خوابیدتا ساعت ۱۰ گریه کرد برای شیر
دوباره ۱۰.۱۵ هم ۶۰ درجه خورد
الانم تو خواب نق می‌زد
۶۰ تا درست کردم داره میخوره
یعنی به خاطر افتادنش چیزی نمیشه
دارم سکته میکنم
تورو خدا اگه کسی خدایی نکرده تجربه افتادن نوزاد رو داره یا تو اطرافیان دیده بهم بگه
خدا خودش به بی کسیم رحم کنه نه الان چیزی بشه
نه تو آینده
تو رو خدا دعا کنید چیزی نشه
اگه تجربه هم دارید بگید
ببخشید انقدر توضیح دادم گفتم قشنگ متوجه بشید که بتونید کمکم کنید
این قسمت سرش که خط کشیدم خورد زمین
اول خیلی قرمز شده بود یه کوچولو ورم کرد خیلی کم بعد خوب شد قرمزی هم رفت

تصویر
۱۲ پاسخ

انشالله ک چیزی نیست

نگران نباش
من بچه اولم دو ماهش بود نصفه شب از رو تخت افتاد رو موکت. تختمونم بلنده .گریه کرد من از ترسم بردم اورژانس گفتن هیچی نیست تازه اونجا پرستارا داشتن باهاش بازی میکردن.
فقط گفتن تا ۲ ساعت نخوابه اگه استفراغ یا علامت دیگه ای داشت بیار
اگه خیلی نگرانی ببر بیمارستان یه معاینه بشه

انشالله چیزی نشده میخای خیالت راحت شه دکتر ببر یا سونو بده استرس نکشی
نرمی سرش جایی نخوره چیزی پیش نمیاد

عزیزم نگران نباش انشالله چیزی نیست اگه غ عادی بیحال بود و استفراغ کرد ببرش دکتر

احتمالا هیچش نشده چون استفراغ و خواب زیاد نداشته
ولی اگر میتونی ببرش دکتر که خیالت راحت بشه وگرنه دایم دلهره به جونت میمونه هرچی بشه ذهنت میره سمت اینکه نکنه چون اونروز افتاد چیزیش شده

سلام آخ از کالسکه افتاد رو زمین ؟انشالله چیزی نشده خداروشکر شیرشومیخوره بی قرار نیست

ان شالله چیزیش نشده عزیزم

کجا افتاد روی فرش بود یا چی

ان شاالله مشکلی نیس گلم نگران نباش

از چ ارتفاعی افتاد؟ نگران نباش عزیزم من یک ماهگی بچم از رو تخت افتاد رو فرش فعلن ک سالمه

اگه بیهوش نشه استفراغ نکنه بی حال نشه و حالتای رفتاریش مثل قبل باشه و گریه بیش از حد نداشته باشه چیزی نیست و نگران نباش شیر هم که خورده شکر خدا

اینجا همون بعداز افتادنش هست توجه کنید قرمزی مشخصه

سوال های مرتبط

مامان آنیا مامان آنیا ۳ ماهگی
مامانا
من دیروز غروب کنار بچه ام دراز کشیده بودم،بعد بچه ام نق نق میکرد،گقتم شاید دلش درد میکنه،گفتم بذار بغلش کنم بذارمش رو قفسه سینه ام تا آروم بشه(همیشه اینطوری آرومش میکنیم)
بعد تا گذاشتم رو قفسه سینه ام و خواستم ک بدنشو درست بذارم،یهو خودشو تکون داد از قفسه سینه ام سر خورد افتاد رو فرش ،سرش خورد زمین🥲
از دیروز از عذاب وجدان دارم میمیرم،بخدا از عمد اینطوری نکردم😔یهو خودشو باشتاب تکون داد،تا اومدم بگیرمش دیگه سرش خورد بعد گریه کرد،یکم باهاش راه رفتم آروم شد
شکرخدا سرش نه قرمز شد،ن کبودی ن برآمده شد
از دیروز تا حالا چندبار شیر خورد ، ب نور و صدا هم واکنش داره و حالت طبیعی اش خوبه
از دیروز حواسم بهش بود،بخاطر همین دکتر نبردمش
ولی بینی اش از قبل کیپ شده بود،الان از دیروز کیپیش بیشتر شده ،هرازگاهی حس میکنم اذیت میشه تو نفس کشیدن
نمیدونم ب سرش مربوطه یان
چون از دیروز ناراحتم،نمیدونم زیادی حساس شدم یاچی....
میشه راهنمایی ام کنین🥲
مامان متین🩵 مامان متین🩵 ۳ ماهگی
حتما بخونید دوستان
سلام
می‌خوام ی داستانی تعریف کنم براتون ک شاید مشکل شما ها هم حل بشه
پسر‌ من از همون اولا گاهی بدجور گریه می‌کرد هرکار می‌کردیم‌هم‌اروم نمی‌شد در حدی ک میخواستیم ببریم بیمارستان ک شاید مشکلی داره
همش هم شیر میخواست هی باید شیر میدادم بهش
(فقط شیر خودمو می‌خورد)
بعد ی بار هی گریه کرد هی شیر دادم آروم شد باز هی گریه شدید
تا اینکه گفتم دیگ سینم خالیه شیر ندارم سیر نمیشه چرا
شیر خشک دادیم به بچه و همونجا آروم شد ساعتها خوابید
چندبار این اتفاق افتاد هی بچه طفلی بیقراری کرد چند ساعت بعد شیرخشک ک دادم آروم گرفت
الانم سه روزه واکسن زده و همش گریه میکنه
شب اول تا صبح گریه کرد صبح ۶۰ تا شیرخشک دادم بهش باز گریه کرد ۶۰ تا دیگ درست کردم ک شاید بخوره و خورد و کامل آروم شد و ساعتها بازی کرد
دیشب هم هی گریه های شدید کرد فک می‌کردیم مشکلی داره باز هی کبود می‌شد از گریه تا ک شیرخشک دادم بهش و ۷ ساعت قشنگ خوابید
بچه ای ک چند شبه نمیخوابه
من همش دوست داشتم شیر خودمو بخوره و هی مقاومت میکردم
اما با توجه به این تجربه دیگ بیشتر بهش شیرخشک میدم و فدای سرش اگه دیگه سینمو‌ نگرفت
گفتم بهتون بگم شاید مشکل شماها هم باشه
و اینم بگم شیر من خیلی زیاده اینقدر ک بچه موقع خوردن کم میاره تو قورت دادن و میوفته به گریه
شما هم اینو امتحان کنید این فرشته ها ک‌الکی گریه نمیکنن همش از بی تجربگی و ندونم کاری های ما آزار میبینن