خانوما تولد یک سالگی دخترمو دلم نمیخاد کنار خانواده شوهرم بگیرم از طرفیم نمیشه نگرفت چون کنارمونن

دیشب تولد پسر منم بود ما اول نمی‌خواستیم تولد بگیریم ولی مامانمو خواهرم گفتن ما میاییم چه بگیری چه نگیری مام گفتیم پس ی شام ساده بپزیم با کیلو فلان به مادر شوهرم گفتم شمام بیایین تو ی حیاطیم ولی دیوار وسطه بینمون میدونستم خواهر شوهرام نمیان آنقدر ک گوهن به ما ک رسید خانوادگی دعوا کردن حالا دیشب مامانم اینا اومدن مادر شوهرم اینا نیومدن زنگ زدم میگه پام درد میکنه ببخشید ناراحت نشی گفتم خدارو شکر بهتر ولی شوهرم خیلی ناراحت شد امروز رفت گفت چرا نیومدین برگشته میگه تو مارو دعوت نکردی

کلا نگیر برو تو پارکی ی جایی خودتون بگسرید

سه تایی بگیرید

خیلی اشغالن عوضیا

دقیقا مثل من من دلخورم ازشون بخاطر همین می‌خوام خودمون ۳نفره بگیریم ببرمش آتلیه

پس میخایی با کی تولد بگیری ؟

منم‌‌وضعیت.شمادارم.نمیگیرم

یه 3نفره بگیرید بعدم هلناجونو ببر اتلیه