مادرایی که بچه از پوشک گرفتن میشه راه حل درست بدین و اینکه چجوری شروع میکنین؟؟
پوشک شب و اینا رو همش توضیح بدین ممنون میشم

پروسه عمیق و تاثیر گذاری هست ..
اول اینکه بچه باید آماده باشه ..برای گفتن پوشک در شب حتما و حتما باید سه شب پوشک خشک داشته باشه این یعنی مثانه آمادگی داره ..
دوم اینکه خودت آمادگی ذهنی داشته باشی پریود نباشی و اینکه در گیر بیماری خودت و بچه ات نباشی..
..
من دخترمو اول از پوشک روز شروع کردم در اوردم هر ۲۰ دقیقه بردم اونم ب نسبت نوشیدنی که می‌خورد..خب همکاری سخت ..با شعر و بازی و بریم فرچه دستشویی و ببینیم بربم مورچه ببینیم و اینا ..یه ساهت هایی خودش میگفت الان پوشک میخوام که من میبستمش ولی بهش میگفتم تو داری بزرگ میشی مثل من مثل بابا مثل دوستت هات ..چون‌دختر من کلاس مادر و کودک میرفت مدام دوستاش و یاد آوری میکردم و تا زمانی که خودش تمایل داشت پوشک میکردم ..مثلا روز آور فقط ۲ ساعت پوشک نداشت . روز دوم شد ۳ ساعت..همین جوری تایمش بیشتر شد
بعد از یک ماه که دیدم موقع خواب دیگ پوشکش جیش نمیکنه دیگ پوشک شب و گرفتم و ساعت ۳ شب نسبت ب بیرون قراری که تو خواب میکردم میبرمش سرویس ..
برای بیرون رفتن هم اول پوشک روز و گرفتم بعد شب و در مرحله اخر پوشک بیرون ..یعنی وقتی که کلا دیگ تو پوشک شبش جیش نکرد این یعنی مثانه کاملا آمادگی داره که جیش و نکه داره ‌...
تو این وسط بارها تو شلوارش جیش کرد و خب عادیه ..
پی پی هم کرد تو شلوارش چون بلد نیستن که چجوری بشینن و مار و انجام بدن و خب براشون سخته و این دردسر ها رو داره ..
دعواش نکن چون درکی نداره ..نمیشه دعوا هم نکرد چون پروسه طولانی و خسته کننده ای هست..
این پروسه برای دختر من ۳ ماه طول کشید تا کامل بشه ..

من شب هنوز دخترمو پوشک میکنم

اما وقتی که گرفتمش پیپی تو پوشکش میکرد بعد میگفت اونجا فهمیدم باید بگیرم


خلاصه چندبار توشلوارش کار خرابی کرد با مهربانی و تعجب گفتم آخ آخ زشته جای جیش تو دستشوییه
دخترم هریه ساعت یکبار میرفت

وااای خیلی پروسه سخت و بدیه ولی مال نفس بخیر گذشت


دستم بشکنه یه عالمه هم کتک خورد و دعواش کردم




هفته ی اول خیلی لجبازی میکنن من هر ۱۵ دقیقه دستشویی میبردمش جیش نمیکرد عجله میکرد بیاد بیرون وقتی میومد بیرون شلوارشو خیس میکرد یکساعت توی دستشویی مینشستیم پی پی نمیکرد میومد بیرون توی شلوارش پی پی میکرد وااای که دیونم کرده بود من کل این یک هفته جیغ میزدم دعواش میکردم کتکش میزدم که بزرگترین اشتباه بوده ولی من دست خودم نبود روانی شده بودم میدونی نفس امادگیشو نداشت منم برخلاف میلم جداش کردم نمیخاستم تیمجوری بشه یهویی حساسیت نشون داد به پوشک و پاش سوخت کلی گریه کرد و خودش پوشکشو گذاشت کنار منم مجبور شدم جداش کنم
میگم روانی ام چون خیلییییییییی خیلییییییییی خیلییییییییی خیلییییییییی خیلییییییییی خیلییییییییی به تمیزی خونم اهمیت میدم همیشه درحال تمیزکاری ام روزی ۵بار جارو برقی میکشم هر ماه بااینکه قالی هام تمیزه ولی میدمشون قالیشویی ۳بار در روز گردگیری میکنم شمارشش دستم نیست واسه طی کشیدن ولی همیشه خونمون بوی وایتکس میده و بچمم دیونه کردم تا دستش یذره کثیف میشه داد میزنه دستمو بشور اوق میزنه دست به غذا یا خوارکی نمیزنه مبادا دستش کثیف بشع و..........
من شبا وقتی خوابش میبرد پوشکش میکردم ولی صبح وقتی بیدار میشد پوشکش خشک خشک بود منم دیگه نبستمش و صبح سریع میبردمش دستشویی الانم که خودش میگه دیگه حتی شبایی که خیلی اب میخوره میگه بریم دستشویی و اصلا خطلا نداره الان الانم ۳هفتس که خداحافظ مای بیبیه😄🌸صندلی هم داشت ولی اصلا روش نمینشست وخیلی هم حال بهم زن بود خوب شد که ننشست اهان واسش برچسب گرفتم هربار که جیش میکرد جایزه میدادم میزد روی دیوار دستشوی